حدیث 17: توبه و ویژگی های آن

امام صادق (ع) می‌فرمایند:

«إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً لِوَجْهِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یسْتُرُ عَلَیهِ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ فَقُلْتُ فَکیفَ یسْتُرُ اللَّهُ عَلَیهِ قَالَ ینْسِی مَلَائِکتَهُ مَا کتَبَا عَلَیهِ مِنَ الذُّنُوبِ ثُمَّ یوحِی اللَّهُ إِلَى جَوَارِحِهِ اکتُمِی عَلَیهِ ذُنُوبَهُ وَ یوحِی إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ اکتُمِی مَا کانَ یعْمَلُ عَلَیک مِنَ الذُّنُوبِ فَیلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حِینَ یلْقَاهُ وَ لَیسَ یشْهَدُ عَلَیهِ شَی‏ءٌ بِشَی‏ءٍ مِنَ الذُّنُوب‏»[1]

«هنگامی که بنده‌ای توبه خالصانه کند، خداوند دوستدار او شود پس (گناهان) او را در دنیا و آخرت بپوشاند. گفتم چگونه او را بپوشاند؟ حضرت فرمودند: دو فرشته او را درباره‌ گناهانی که بر او نوشته‌اند به فراموشی اندازد سپس به اعضاء و جوارحش وحی می‌کند: گناهانش را بپوشانید و به بقعه‌های زمین وحی می‌کند: آن گناهانی را که روی شما انجام می‌داد بر او بپوشانید، پس زمانی که خدا او را ملاقات می‌کند (خدا را در هنگام مرگ ملاقات می‌کند) در حالیکه چیزی که بر علیه او به گناهانش شهادت دهد وجود ندارد.»

 

تعریف توبه

 

توبه عبارت است از رجوع از طبیعت به روحانیّت.

در حقیقت هر انسانی دو نیمه دارد: یک نیمه طبیعی و یک نیمه‌ فطری. نیمه‌ طبیعی فرد مادیات را برای او جلوه می‌دهد و در او میل به دنیا را ایجاد می‌کند و فرد را مشغول عالم ماده (دنیا) می‌کند. در مقابل نیمه‌ فطری، میل به مولا را در فرد پدید می‌آورد و آهنگ توجه به حق را در وجود او به صدا در می‌آورد. گاهی این دو نیمه با یکدیگر درگیر می‌شوند و مثلا چنین می‌شود که میل به مادیات تمام زندگی فرد را اشغال می‌کند و یا برعکس.

هر فرد زمانی که وارد این عالم می‌شود اصل وجودش فطرت بوده است: «کلُّ مَوْلُودٍ یولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ»[2] اما درون این فطرت بذری کاشته نشده است، یعنی نفس انسان در بدو تولد خالی از هر نوع کمال، نور، جمال و… است، همانطور که از ضد آن‌ها نیز خالی است، یعنی فاقد نقص، ظلمت، زشتی و… است. در واقع فطرت او همچون صفحه‌ای است که از هرگونه نقش و نگاری خالی است. به همین جهت هیچگاه به نوزادی که تازه متولد شده است فرد صبور یا شاکر و یا دروغگو و ریاکار نمی‌گوئیم و هیچ یک از این عناوین را در رابطه با او به کار نمی‌بریم؛ اما استعداد و قابلیت بهره‌مند شدن از هر کمال و وصول به هر مقامی (اعم از مقامات علیا و سفلی) در او به ودیعه نهاده شده است. حال اگر این فرد مرتکب معصیتی شود به تعبیر حضرت امام (ره) در صفحه‌ وجودی‌اش ظلمت و تاریکی ایجاد می‌شود و هر قدر بیشتر مرتکب معاصی شود بر این تاریکی و ظلمت اضافه می‌شود تا جایی که گاه تمامی قلب تاریک و ظلمانی می‌شود و نور فطرت از بین رفته و خاموش می‌شود و فرد شقی و بدبخت می‌گردد. حال اگر ظلمات تمام وجود فرد را فرا گیرد و او به نورانی کردن وجود ظلمانی‌اش اقدام کند تلاش او توبه نام دارد. در حقیقت توبه اقدامی است برای زدودن تاریکی‌هایی که به دلیل وجود عالم طبیعت بر انسان حاکم می‌شود.

 

توبه کننده مانند بی‌گناه

 

توبه عاملی برای بازگشت انسان از عالم طبیعت به عالم فطرت است. گاهی فرد چنان در رفع تاریکی‌های وجودش همت می‌گمارد و به این امر موفق می‌شود که علی‌رغم اینکه در گذشته به دلیل ارتکاب معاصی صفحه‌ وجودش تاریک و ظلمانی شده می‌تواند مجددا همان حالت نورانی و فطرت اولیه‌ خود را به دست آورد. چنانچه در حدیث آمده است:

«التَّائِبُ‏ مِنَ‏ الذَّنْبِ‏ کمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏»[3]

«توبه کننده‌ از گناه مانند کسی است که گناهی نداشته باشد»

یعنی فرد تائب مانند نوزادی است که مرتکب هیچ ذنبی نشده است و آماده‌ ورود به میدان بندگی است.

 

تفاوت توبه و انابه

 

حضرت امام خمینی (ره) در اینجا اشاره‌ مختصری به (انابه) دارند و تفاوت آن را با توبه بیان کرده و می‌فرمایند:

توبه رجوع از معصیت به طاعت و از طبیعت به فطرت است، یعنی فرد بعد از آنکه مرتکب معاصی شد و گرفتار تاریکی‌های عالم ماده شد، از این وضعیت پشیمان و متأسف می‌شود و اقدام به بازگشت به حالت اول خود می‌کند که این اقدام توبه نام دارد.

اما در انابه فرد از فطرت و روحانیت به سوی خدای سبحان رجوع می‌کند، یعنی بعد از آنکه فرد از گناهان خود توبه کند و به فطرت اولیه‌اش باز گردد و اهل طاعت شود، هیچ‌یک از این امور را ثمره‌ تلاش خود نمی‌داند و بر این باور است که توفیق رسیدن به این امور تنها از جانب خدای سبحان شکل یافته است. یعنی از خود به خدای سبحان رجوع می کند که مبادا در این وادی خود را عامل بداند نه خدای سبحان را، بنابراین منزل توبه بر منزل انابه مقدم است. البته این بحث بنا به فرموده‌ حضرت امام (ره) بحثی بسیار مفصل است که تفصیلش در این اوراق نمی‌گنجد.

 

دست‌یابی به توبه واقعی، دشوار است

 

حضرت امام (ره) در ادامه ما را متوجه نکته‌ مهمی می‌کنند و می‌فرمایند: توبه‌ صحیح و کامل (که شرایط توبه در آن به طور کامل رعایت شود) از امور سخت و مشکل است و به ندرت انسان می‌تواند به آن دست یابد. زیرا ارتکاب معاصی باعث می‌شود انسان از یاد توبه غافل شود و اگر این وضعیت در فرد ادامه داشته باشد درخت معاصی در مزرعه‌ دل، تنومند و ریشه‌دار می‌گردد و ریشه‌کن کردن آن سخت و دشوار می‌گردد. این حالت نتایج بسیار سوئی برای فرد به همراه دارد. یکی از آن‌ها این است که انسان را از یاد توبه به طور کامل منصرف می‌کند و اگر گهگاهی متذکر توبه شود آنرا به تأخیر می‌اندازد و گرفتار تسویف (سوف سوف= بعدا بعدا گفتن) می‌شود.

 

توبه در ایام جوانی آسان‌تر است

 

انسان نباید تصور کند بعد از اینکه مدتی با معاصی خو گرفت و ریشه‌ گناهان در وجودش راسخ و محکم شد، می‌تواند توبه کند و توبه را با تمامی شرایط اجرا نماید، بلکه باید ایام جوانی را مغتنم بداند و ملتفت باشد که هر قدر بار گناهانش سبک‌تر باشد و کدورت و ظلمت قلبی‌اش کمتر باشد شرایط توبه برای او آسان‌تر خواهد بود، زیرا در پیری حرص و طمع و آرزوی انسان بیشتر و طولانی‌تر است.

از پیامبر اکرم (ص) منقول است:

«یهْرَمُ‏ ابْنُ آدَمَ وَ تَشِبُّ مِنْهُ اثْنَتَانِ الْحِرْصُ وَ الْأَمَلُ»[4]

«فرزند آدم پیر مى‏‌شود و دو خوى (حرص و آرزو) با او می‌ماند.»

بنابراین بهار توبه ایام جوانی است. در این زمان بار گناهان انسان کمتر است و کدورت قلبی و ظلمت باطنی فرد کمتر و اقدام به توبه با تمامی شرایط آن آسان‌تر است.

حضرت امام (ره) تذکر مهمی می‌دهند و می‌فرمایند: «بر هیچکس معلوم نیست که اجل تا هنگام پیری به او مهلت بدهد و در جوانی که نافرمانی اوامر خدا می‌کنند و مرتکب معصیت می‌شوند، از دنیا نروند.»

شاهد بر این امر کم بودن تعداد پیران بر جوانان است که مثلاً در هر شهر پنجاه هزار نفری، شاید پنجاه نفر فرد پیر و مسّن هم نباشد و این خود دلیلی است که مرگ به جوانان بسیار نزدیک‌تر است.

 

امکان توبه در لحظات پایان عمر و مقبولیّت آن

 

با دیدگاه حضرت امام (ره) توبه کار سختی است و شیطان نیز مقدمات بسیاری را فراهم می‌کند تا کسی اقدام به این امر ننماید. یکی از وساوس شیطان این است که انسان را وا می‌دارد تا آخرین لحظات عمر مطابق خواسته‌های نفسانی‌اش رفتار کند و هر چه نفس بر او امر می‌کند اجرا نماید، و در هنگام مرگ با یک استغفار از آنچه در طول عمر انجام داده توبه کند؛ با این توهم که امکان توبه در لحظات پایانی عمر برایش میسر است و این توبه موجب از بین رفتن گناهان گذشته‌ او می‌شود.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:

«مَنْ تَابَ قَبْلَ مَوْتِهِ بِسَنَةٍ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ السَّنَةَ لَکثِیرَةٌ مَنْ تَابَ قَبْلَ مَوْتِهِ بِشَهْرٍ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الشَّهْرَ لَکثِیرٌ مَنْ تَابَ قَبْلَ مَوْتِهِ بِجُمْعَةٍ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْجُمْعَةَ لَکثِیرٌ مَنْ تَابَ قَبْلَ مَوْتِهِ بِیوْمٍ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ یوْماً لَکثِیرٌ مَنْ تَابَ قَبْلَ أَنْ یعَاینَ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ»[5]

«هر که یک سال پیش از مرگش توبه کند، خداوند توبه‏اش را بپذیرد سپس فرمود: یک سال هر آینه زیاد است، هر که یک ماه پیش از مرگش توبه کند خدا توبه‌‏اش را بپذیرد. سپس فرمود یک ماه زیاد است، هر که یک هفته پیش از مرگش توبه کند خدا توبه‌‏اش را بپذیرد. سپس فرمود: یک هفته زیاد است هر که یک روز پیش از مرگش توبه کند خدا توبه‌‏اش را بپذیرد. سپس فرمود: یک روز زیاد است هر که پیش از دیدار مرگ (ملک الموت) توبه کند خدا توبه‌‏اش را بپذیرد.»

با توجه به این حدیث، امکان توبه در لحظات پایانی عمر انسان وجود دارد اما حضرت امام (ره) می‌فرمایند: معلوم نیست که در هنگام مرگ حتما توفیق توبه نصیب فرد شود و معلوم نیست چنین توبه‌ای (توبه هنگام مرگ) از او پذیرفته و مقبول شود. ما صد و بیست و چهار هزار پیامبر داشتیم و در میان آن‌ها تنها حضرت یونس بودند که زمان فرا رسیدن اجل‌شان توبه کردند و توبه‌شان مقبول شد.

 

تاریخ جلسه: 87/7/17- جلسه 39

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

» ادامه حدیث 17- توبه و ارکان آن

» ادامه حدیث 17- شروط و ارکان توبه

» ادامه حدیث 17- تعریف توبه نصوح

 


[1] اصول کافی، ج2، ص436

[2] اصول کافی، ج2، ص13

[3] اصول کافی، ج2، ص435

[4] تحف العقول، ص 56

[5] اصول کافی، ج2، ص440

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *