همّت و اراده قوی، لازمه توبه
علت اینکه حضرت امام (ره) توبه را امری سخت جلوه میدهند این است که توبه تنها بیان یک لفظ «استغفر الله» نیست تا امری سهل و راحت باشد، بلکه قیام به امر توبه زحمت دارد و عزم جزم میطلبد. یعنی باید فرد با همتی قوی و اراده محکم سعی بر بازگشت از گناهان نماید، و الّا به ندرت اتفاق میافتد که انسان تصمیم به توبه بگیرد و به آن موفق شود و اگر موفق به توبه شود به ندرت اتفاق میافتد بتواند به شرایطی که موجب پذیرش توبه است عمل کند. و گاهی قبل از اینکه انسان تصمیم به توبه و بازگشت از گناهان بگیرد اجل به او مهلت نمیدهد و انسان را با باری از معاصی از این عالم به عالم دیگر وارد میکند.
برای توبه به همّت و عزمی قوی نیاز است، به همین جهت توبه در سنین پیری کار آسان و سهلی نیست، زیرا هرچه انسان سنش بالاتر رود ارادهاش ضعیفتر میشود و به راحتی نمیتواند عزم بر ترک گناه و توبه نماید. بنابراین باید هرچه زودتر عزم بر توبه نماید تا مبادا با بار سنگین گناهان از این عالم منتقل به سرای باقی شود.
صفای اولیه فطرت، با توبه کردن باز نمیگردد
بر فرض که انسان توفیق توبه پیدا کند، وقتی از گناهانش توبه کرد چنین نیست که پس از توبه به فطرت اولیهاش باز گردد و آن صفای باطنی و نور فطری که در گذشته داشته است مجدداً کسب نماید.
حضرت امام (ره) مطلب خود را با یک مثال روشن میکنند: اگر شما صفحه کاغذ سفیدی را سیاه کنید و بعد آن سیاهی را پاک کنید و بخواهید صفحه را به همان حالت اولیهاش برگردانید امکان ندارد و به هر اندازه سیاهی را از بین ببرید، نمیتوانید جلای اولیه را به آن بازگردانید.
یا اگر ظرفی را بشکنید نمیتوانید آنرا طوری درست کنید که همانند حالت اولیهاش بشود، بنابراین با این تصور که گناه میکنید و روزی اقدام به توبه مینمایید و در این اقدام به فطرت اولیه باز میگردید، نباید مرتکب معصیت شوید.
حضرت امام (ره) مثال دیگری میزنند و میفرمایند: تفاوت زیادی میان دوستان شماست. مثلاً رابطه شما با دوستی که در طول دوستی فرد با صفایی بوده و نسبت به شما حسن نیّت داشته است و در مدت دوستی هیچ خیانتی از او ندیدهاید با دوستی که نسبت به شما خیانت کرده است و پس از خیانت از شما عذرخواهی کرده و از فعلش پشیمان شده است یکسان نیست مسلما روابط شما با نفر اول بسیار صمیمیتر از نفر دوم است.
بنابراین به خودتان این وعده را ندهید که معصیت میکنیم و بعد توبه میکنیم و بعد از توبه مانند روز اول میشویم. علاوه بر اینکه کمتر کسی توفیق توبه کامل نصیبش میشود، بنابراین انسان باید حتی الامکان معصیت خدای سبحان را نکند چرا که اصلاح نفس پس از افساد آن از امور بسیار سخت و مشکل است و اگر هم کسی گرفتار فساد نفس شد هر چه زودتر در صدد علاج آن برآید زیرا فساد کم را هم میتوان زودتر اصلاح کرد و هم کیفیت اصلاح آن راحتتر است.
استعانت از خدای سبحان و حضرات معصومین برای داشتن توبه واقعی
حضرت امام (ره) در ادامه میفرمایند: با بیاعتنایی از مقام توبه مگذرید و در حال خود و عاقبت امرتان تدبر و تفکر کنید و به کتاب خدا و احادیث اهل بیت (ع) رجوع کنید و باب توبه را به روی خود بگشایید زیرا کلید و مفتاح ابواب است. شما به منزل توبه وارد شوید که این منزل عمده منازل و مقامات انسانیّت است و از خدای متعال توفیق رسیدن به مطلوب و حصول توبه صحیح را طلب کنید و به ولیّ امر و ناموس دهر حضرت ولیعصر (عج) پناه ببرید که حتماً ایشان از بازماندگان راه دادرسی مینمایند.
ارکان توبه
توبه ارکانی دارد که تا آن ارکان فراهم نشود، توبه صحیح و کاملی ایجاد نمیشود:
- ندامت و پشیمانی: یکی از ارکان توبه حالت ندامت و پشیمانی از گناهان و تقصیرات گذشته است، یعنی فرد تائب بابت گناهان گذشتهاش نادم باشد و از بابت آنها احساس شرم نماید.
- عزم بر عدم بازگشت به گناهان: به این معنا که انسان اراده کند که برای همیشه مرتکب معصیت نشود و دیگر رجوعی به معاصی نداشته باشد.
حضرت امام (ره) میفرمایند: دو رکن فوق در حقیقت مقوّم توبه هستند. آنچه که در اینجا عمده و اساسی است این است که انسان حقیقتاً به مقام توبه دست یابد و امر توبه برای او چنان صورت پذیرد که متوجه تاثیر سوء معاصی در خود بشود و سعی در زدودن آثار سوء آن از طریق توبه کند.
توجه به باطن گناه، مقدمه توبه از گناه
فرض کنید شما در تاریکی مشغول خوردن غذا هستید. در همین حال فضا روشن میشود و شما متوجه میشوید که کنار غذایتان یک سوسک و یک مارمولک بوده است. در این حالت اگر غذایی که میخورید هر چند مورد علاقه شما بوده، اما احتمالاً تا مدتها از آن غذا متنفر میشوید و تا سالها هرگاه این جریان را به خاطر میآورید احساس بدی پیدا میکنید و شاید تصمیم بگیرید دیگر در تاریکی غذا نخورید.
حضرت امام (ره) میفرمایند: اگر باطن گناه را در نظر بگیریم و بر این باور باشیم که باطن گناه آلودگی و تعفن دارد و چهره برزخی انسان را زشت میکند و هر گناه نقطه سیاهی در باطن ایجاد میکند و سبب کدورت روح میگردد، هیچ گاه حاضر نخواهید شد مرتکب گناه شوید.
از امام باقر (ع) روایت است که:
«مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ فِی قَلْبِهِ نُکتَةٌ بَیضَاءُ فَإِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِی النُّکتَةِ نُکتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ ذَهَبَ ذَلِک السَّوَادُ وَ إِنْ تَمَادَى فِی الذُّنُوبِ زَادَ ذَلِک السَّوَادُ حَتَّى یغَطِّی الْبَیاضَ فَإِذَا غَطَّى الْبَیاضَ لَمْ یرْجِعْ صَاحِبُهُ إِلَى خَیرٍ أَبَداً»[1]
«هیچ بندهای نیست مگر در دل او نقطه سفیدی وجود داشته باشد و چون گناهی انجام دهد نقطه سیاهی در آن ایجاد شود سپس اگر توبه کند آن سیاهی از بین میرود و اگر به گناه ادامه دهد بر آن سیاهی افزون شود تاحدی که سفیدی را بپوشاند و هنگامی که سفیدی پوشیده شود صاحب آن هرگز به نیکی و خیر باز نمیگردد.»
بنابراین زمانی دو رکن توبه محقق میشود که باور کنیم گناه صورت برزخی انسان را قبیح میکند، چرا که اگر صورت گناه در نظرمان زیبا باشد و باور نکنیم گناهان به تدریج ما را به کفر میکشاند، هیچگاه بابت آن نادم و پشیمان نخواهیم بود و تصمیم به بازگشت از گناه نخواهیم گرفت.
در نظر بگیرید طبیبی برای معالجه، به ما توصیهای کند در این صورت ما همه تلاشمان را میکنیم که دستور طبیب را اجرا کنیم حال آیا سخن انبیاء و اولیاء و… نباید در حد سخن طبیب برای ما ارزش داشته باشد و در ما تأثیرگذار باشد و ما را از معاصی پرهیز دهد؟ به همین جهت اگر ما خدای ناخواسته مرتکب معصیتی شدیم باید در مرحله اول از بابت آن احساس پشیمانی کنیم، این پشیمانی خود امر عظیمی است و تأثیر زیبایی بر فرد میگذارد و آثار نیکویی در بردارد و مانع از استقرار گناه و آلودگی در انسان میشود و در مرحله بعد هر چه سریعتر تصمیم به رجوع از گناه بگیریم.
تائب، محبوب خدای سبحان است
حضرت امام (ره) میفرمایند: همین که این دو رکن توبه حاصل شد کار سالک راه آخرت سهل و آسان میشود و توفیقات الهی شامل حال او میشود و محبوب خدای سبحان میگردد که خداوند در قرآن فرموده است:
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابین» [2]
«خداوند توبه کنندگان را بسیار دوست دارد»
فرض کنید همه اطرافیانمان ما را دوست داشته باشند و نزد آنان محبوب باشیم دوست داشتن آنها نهایتاً میتوانند در دنیا ما را از امکانات خاصی بهرهمند کنند. حال اگر از گناه توبه کنیم خدای سبحان که تمام خزائن زمین و آسمان ملک اوست محبّ و دوستدار ما میشود و ما را از خزائن نامحدودش بهرهمند میکند.
پذیرش توبه بنده گنهکار، نشان دهنده لطف بیکران الهی است
چقدر انسان به خود ظلم میکند که قدر و منزلت ولی نعمتِ خود یعنی خدای متعال را نمیداند و سالها نافرمانی او را میکند، با آن که حضرت حق تمام وسایل آرامش و آسایش وی را فراهم نموده بیآنکه منفعتی نصیب خودش(خداوند) شود. این چه رحمت واسعهای است که انسان بعد از گناه با رجوع به حضرت حق محبوب خدای سبحان شود.
«خداوندا! ما عاجزیم از اینکه شکر نِعَم تو را به جا آوریم و لسان ما و همهی موجودات از حمد و ثنای تو اَلکن و ناتوان است و جز آنکه از خجالت سر به زیر آوریم و از بیحیایی در محضر تو عذر بخواهیم چارهای نداریم. ما چه هستیم که لایق رحمت تو باشیم اما سعه رحمت و عموم نعمت تو بیش از آن است که ما را فرا نگیرد.»
«أَنْتَ کمَا أَثْنَیتَ عَلَى نَفْسِک»[3]
«تو چنان هستی که خود را ستودهای»
آتش ندامت، بنده گنهکار را از آتش جهنّم نجات میدهد
انسان باید به حدی از بابت گناهانش نادم شود و این ندامت را در دل شدید کند که به بیت «احتراق» وارد شود.
توضیح اینکه هر کس باید در تبعات و آثار سوء معاصی تفکر کند و سپس آنچنان از گناهانش احساس پشیمانی کند که تمام صورتهای باطنی که از گناه درگذشته در وجودش ایجاد شده بود از بین برود.
به تعبیر حضرت امام (ره) نمونه ای از «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَة»[4] «آتش خداست که برافروخته» را خود به اختیار خود در دلش روشن کند و قلب را با آتش ندامت محترق کند (آتش بزند) تا آنکه همه معاصی با آن آتش بسوزد و کدورت و زنگاری که در قلب بابت معاصی ایجاد شده است مرتفع شود و از گناهان پاک شود، زیرا اگر خودش این آتش را در عالم دنیا برای خودش روشن نکند و از این طریق درب بهشت را به روی خود نگشاید، هنگامی که از عالم دنیا به عالم آخرت منتقل شود در آتشی سوزناک خواهد سوخت و ابواب جهنم به روی او باز شده و درهای بهشت بر وی بسته خواهد شد.
از خدای سبحان مسئلت داریم سینه سوزناکی به ما عطا نماید و آتش ندامتی بابت گناهانی که مرتکب شدهایم در قلب ما بیفکند تا از کدورت و ظلمات گناه پاک شویم و با این آتش دنیایی از آتش جهنم در امان باشیم.
تاریخ جلسه: 87/7/17- ادامه جلسه 39
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» حدیث 17- توبه و ویژگی های آن
» ادامه حدیث 17- شروط و ارکان توبه
» ادامه حدیث 17- تعریف توبه نصوح
[1] اصول کافی، ج2، ص273
[2] سوره مبارکه بقره، آیه 222
[3] اصول کافی، ج3، ص324
[4] سوره مبارکه همزه، آیه 6