ادامه حدیث 2: مقام دوم و سوم در بحث ریا

 

ریا، نورانیّت ملکات خیر را از بین می‌برد

 

مقام دوم در بحث ریا درباره اظهار خصلتهای حميده و ترک خصال رذيله بدون قصد تقرب است. همانطور که سابقا ذکر شد انسان دارای صورت ظاهری و باطنی است که گاهی صورت باطنی او چهره غير انسانی به خود می‌گيرد. ملکات تا زمانی پسنديده و نجات دهنده شخص از آتش فراق مولی است که از طريق اعتدال و ميانه‌روی خارج نشود و ملکات باطنی در همان حالت حقيقی خويش باقی بمانند، گفته‌اند: «ميزان سنجش اعمال، نزديکی آن عمل به حق و يا باطل است يا به عبارتی نزديکی آن به نفس و يا به حق است.»

اگر کسی با قدم نفس و نيّت مطرح شدن ميان مردم حرکت کند دچار سوء عاقبت می‌گردد؛ در حاليکه خدای سبحان فرموده است:

«وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا …»[1]

«و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راه‏هاى خود، هدايتشان خواهيم است كرد …»

تا زمانی که قصد فرد از تزيين خود به ملکات حميده نمايش آنها به مردم باشد با قدم نفس حرکت مي‌کند يعنی هرچند عمل او مثبت باشد اما نورانيّت اين فعل با ظلمت خود بينی، خودخواهی، خود پسندی و حب اشتهار ميان مردم از بين می‌رود و به فرموده حضرت امام (ره) نمی‌توان ملکات خير او را هر چند مثبت باشد ملکات فاضله دانست و اخلاق به ظاهر حميده او را خُلق الهی محسوب کرد. چنين فردی دچار منيّت شده اصل منيّت هم شيطان است ،در اين حالت شيطان در مملکت وجودی او تصرف کرده و صورت باطنی‌اش را از صورت انسانی خارج کرده و مانع وصول علم و معرفت به قلب او می‌گردد.

 

قلب مؤمن در دستان خدا

 

در حديث قدسی آمده است:

«لَا یَسَعُنِي أرْضِي وَلا سَمائِي وَلکِن یَسَعُنِي قَلْبُ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ»[2]

«خداوند می‌فرمايد: زمين و آسمان با تمام وسعتشان گنجايش مرا ندارند ولی قلب مومن آنچنان وسيع است که من در آن جای می‌گيرم.»

قلب مومن اصالتاً مأوای خدای سبحان است: «القلبُ حرم الله»[3] و تمام برنامه ريزی‌هايش را صاحب‌خانه انجام می‌دهد. تنها متصرف در قلب مؤمن خداوند است، از همين رو چنين قلبی خودسرانه عمل نمی‌کند و تحت يد خدای سبحان است:

«قَلْبُ‏ الْمُؤْمِنِ‏ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ الرَّحْمَن يقلبه كيف يشاء»[4]

وجود مبارک اميرالمؤمنين (ع) يد الله هستند، وقتی قلب مؤمن در تصرف حضرت حق باشد هر آنچه غير خدايی باشد نمی‌تواند در آن تصرف کند؛ از اين رو مؤمن هيچ‌گاه اهل ريا نيست.

 

ریا، عامل رسوایی و جلب عقوبت الهی

 

حضرت امام (ره) می‌فرمايند: انسان بايد متوجّه باشد که خدای سبحان همه عالم را برای آسايش، رفاه و بهره‌مندی انسان آفريده است و انسان را برای خود خلق کرده است.

چنانچه در حديث قدسی آمده است:

«يابن ادم،خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک، وَ خَلَقْتُک لِأَجْلی»[5]

«ای آدم، تمام اشیاء را برای تو و تو را برای خود آفریدم»

خداوند قلب را حريم و منزلگاه خود قرار داده است به اين جهت خداوند نسبت به ناموس خود غيور است و غيرت دارد؛ لذا اگر مشاهده کرد در قلبی محبت غير خدا جايگزين حب الله شده است آن دل را رسوا می‌کند، زیرا خداوند در حالی كه «ستّار» است، «غيور» نيز هست و غيرتش اجازه نمی‌دهد در خانه اش غير او ماوی گيرد. او «ارحم الراحمين» است اما در رابطه با چنين فردی جلوه «اشد المعاقبين» بودنش نمايان می‌گردد.

 

بنده، جلوه گاه اسماء الهی

 

با اين وجود به محض اينکه بنده‌ای مجددا به خدا رجوع کند خدای تعالی او را از جلوه نام رحمتش بهره‌مند می‌گرداند و گناهان او را با پرده غفاريّت و ستاريّت خويش می‌پوشاند و او را آينه صفاتش قرار می‌دهد و مظهر نام «مريد» خود می‌گرداند. چنانچه در حديث قدسی آمده است: «هنگاميکه اهل بهشت در بهشت قرار گرفتنند نامه‌ای از جانب خدای متعال برای ايشان می‌رسد که مضمون آن چنين است»:

«مِن الحَیّ القَیّوم الّذی لایَموتُ إلی الحیّ القیّوم الّذی لایَموتُ. أمّا بعدُ، فإنّی أقولُ لِلشیء کُن فیَکون و قَد جعلتُکَ تَقولُ لِلشّیء کُن فیَکونُ»[6]

«از جانب زنده‌ای که نمی‌ميرد به زنده‌ای که نمی‌ميرد. من هر چه را می‌خواهم موجود شود، به او می‌گويم «باش» پس موجود می‌شود ،تو را هم امروز قرار دادم که هر چه را می‌خواهی موجود شود امر کن، همان می‌شود.»

خداوند انسان را مريد و صاحب اراده قرار داده يعنی قدرت ايجاد کردنِ همه چيز را به او عطا کرده است و خود نيز هر لحظه در کنار اين اراده حضور دارد. چنين انسانی بهشتی است و اراده او در اراده خدای متعال فانی است به اين جهت از اراده‌اش سوء استفاده نمی‌کند.

 

ریا در عبادت و ترک گناه

 

مقام سوم در بحث ريا، ريای معروف نزد فقهاست. اين ريا نيز مانند انواع قبل دارای همين دو درجه است. در واقع ريای نوع سوم، ریا در عمل و ترک عمل است:

  • عمل به عبادات و امور شرعی به قصد ارائه به مردم و جلب قلوب آنان
  • ترک عمل اما باز هم به جهت توجه قلوب مردم

اين نوع از ريا نسبت به ساير انواع آن رايج‌تر است چون نوعاً مردم متعبّد اهل مناسک و عبادت صوری هستند.

شيطان در مقام سوم بيش از دو مقام قبل در افراد رسوخ می‌کند، حضرت امام خمينی (ره) برای اين نوع ريا تعبير ديگر به کار می‌برند و می‌فرمايند: «چون مردم معمولاً دارای بهشت جسمانی اعمال هستند و به خاطر انجام عمل حسنه و ترک سيئه از مقامات آخرتی برخوردار می‌شوند شيطان از اين راه بيشتر از دو راه قبل بر افراد ضربه می‌زند شيطان مسير تباهی مردم را به خوبی می‌شناسد او می‌داند چگونه حسنات افراد را به سيئات بدل کند تا جايی که ذره‌ای از حسنات آنها بر جا نماند و فرد با اين ترفند شيطان به جهنم درکات وارد شود، خطر وسوسه شيطان در اين زمان بسيار مهلک است مخصوصاً برای کسانی که تنها دست آورد قيامتشان اعمال حسنه دنيايشان می‌باشد. معمولاً بسياری از کسان گرفتار اين وضعيت هستند اينان بيش از بقيه بايد مراقب باشند که اعمالشان دچار ريا نشود وگرنه هيچ يک از حسناتشان آنها را به بهشت نمی‌رساند.»

 

دقت در امر ریا

 

شيطان چنان دقيق و حساس در اعمال فرد نفوذ می‌کند که حتی خود فرد متوجه ريايی بودن آن نمی‌گردد و چه بسا تصور کند عمل را برای تقرب به خدا انجام داده است حال آنکه واقعاً نيت‌الهی در کار نبوده و برای عرضه به شيطان صورت گرفته است؛ زيرا انسان نوعاً گرفتار حب نفس و خودخواهی می‌شود و معايبش بر وی پوشيده می‌ماند.

به عنوان مثال تحصيل علوم دينی اگر برای تقرب به خداوند سبحان باشد عبادت است و اگر برای مطرح شدن در جمع فضلا و علما تحصيل علم کند مرتکب ريا می‌گردد و خود را مبتلا به جهنّم فراق مولی می‌کند. نشانه تشخيص عملی ريايی چنين است که اگر کسی مسئله علمی را مطرح کرد و فرد خود را مغلوب سخن او ديد اما هيچ واکنشی نشان نداد و اين شکست تاثيری برای او به جا نگذاشت معلوم می‌گردد نيّت ريا مطرح نبوده است.

ممکن است ريا به گونه‌ای ديگر در فرد رسوخ کند و با خود بگويد من بحث علمی را جهت فضيلت و ثواب در درگاه حق اظهار می‌کنم در اين زمان نيز برای تشخيص ريا از غير ريا بهتر است از خود سوالی بکند که اگر بر فرض خداوند عين اين فضيلت را به وی عطا کند ولی او در بيان اين بحث مغلوب گردد آيا بازهم مايل به ادامه چنين بحثی است؟ اگر شخص بعد از پرسيدن اين سوال از خود و رجوع به باطن و ضمير خويش مايل به ادامه بحث مغلوب کردن طرف مقابل باشد چنين فردی در واقع اهل مراء است و نهايتاً جايگاهش جهنّم است.

يا به عنوان مثال گاه شيطان در نماز انسان رخنه می‌کند او را وادار می نمايد تا نمازش را با رکوع، سجود و اذکار طولانی انجام دهد تا با اين عمل در قلوب مردم منزلت پيدا کند.

ساير اعمال حسنه نزد شيطان از اين قانون استثناء نيست او هر لحظه ممکن است در فرد نفوذ کند و به او بگويد که عمل تو بهترين عمل است و خداوند سبحان از مطرح کردن چنين عمل نيکويی خشنود می‌شود، بازگو کردنش مرضیّ خداوند است و اگر انسان در اين زمان فريفته، نيرنگ شيطان ‌شود از جنت اعمال حسنه به جهنّم ريا سقوط می‌کند.

 

علامه جعفری (ره)، عالمی وارسته از تعلقات دنیوی

 

مرحوم علامه جعفری اولين کسی بود که در زمان حياتشان کنگره بزرگداشت علمی و اعتقادی برايشان برگزار شد، و ايشان خود در اين کنگره شرکت داشتند بحثی راجع به مقام شامخ اين عالم عاليقدر مطرح شد و شرکت کنندگان در کنگره به جهت تجليل از جايگاه رفيع علمی و اعتقادی ايشان کف زدند علامه جعفری همراه سايرين شروع به کف زدن می‌کنند، کسی به ايشان متذکر می‌شود تشويق مردم برای تقدير و تشکر از شخص شماست چرا خود شما در اين کف زدن مردم را همراهی می‌کنيد؟

علامه فرمودند: «زمانی که قدم در کنگره گذاشتم از حضرت حق خواستم تا هيچ يک از تعاريف مربوط به خويش را نشنوم و همين عامل باعث شد که اصلا متوجه نشنوم مردم برای چه تشويق می‌کنند من نيز آنان را همراهی کردم!» ذکر اين مثال دليل آشکاری است برای هرکسی که چشم از مردم پوشيده است و هيچ عملی از او سر نمی‌زند مگر آنکه رضا و قرب خدا پشتوانه آن عمل باشد.

حضرت امام (ره) اشاره می‌کنند: منشأ هر رذيله‌ای حب دنياست و گاهی افراد برای حفاظت از دنيای زودگذر خويش به هر سيئه‌ای تن در می‌دهند و نسبت به اعمال حسنه ريا می‌کنند.

 

تاریخ جلسه:86/1/29–جلسه 7

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

» حدیث 2- بحث ریا

» ادامه حدیث 2- ضرر ریاکاری

» ادامه حدیث 2- شناسایی ریا و راه علاج آن

 


[1] سوره مبارکه عنکبوت، آیه 69

[2] بحارالانوار، ج55، ص39

[3] بحارالانوار، ج67، ص25

[4] بحار الانوار، ج67، ص39-  الفائق في غريب الحديث (ج‏2 ص234)

[5] کلیات حدیث قدسی، ص710

[6] علم الیقین، ج2، ص1016

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *