«وَ دَعَائِمَ الْأَخْیار»
«حضرات معصومین، پایههای خیر هستند»
«دعائم» به معنای ستون و پایه است و «اخیار» جمع خیر است به معنای شرافت، كرامت، بزرگواری اصل، ریشه هیئت و …
به این فراز از دو زاویه میتوان نگاه كرد:
- اول آنكه حضرات معصومین را پایه و اساس هر خیر و شرافت و كرامت و بزرگواری… در عالم بدانیم.
- دوم آنكه وجود مقدس این بزرگواران پایه و ستونی است برای قوام و دوام اخیار و خوبان عالم.
هر چند كه این دو بحث در نتیجه به یك غایت منتهی میشود، ولی بهتر است در ابتدا این دو موضوع به شكل تفكیك شده و مجزا بررسی شود.
ائمه علیهمالسلام، پایه و اساس خیرات جاری شده از اشخاص
این فراز حرف دل هر صاحب معرفتی است، زیرا اگر فرد در معرفت امام به جایی برسد كه وجود ائمه علیهمالسلام را پایه و اساس خیرات جاری شده از خویش بداند و هر خیری که به واسطه او در عالم جاری میشود فضل و رحمتی از جانب حضرات معصومین بداند بالاترین گام معرفتی را پیموده است، زیرا این فرد میداند اگر خوبی و نیكی در عالم صورت میگیرد ذرهای وابسته به قدرت بشری او نیست بلكه هر چه هست نشان از قدرت لایتناهی ائمه اطهار دارد زیرا اصل خیر در عالم خود حضرات معصومیناند.
با این نگاه در هر كار خیر، جایی برای منیّتهای افراد باقی نمیماند و نیستی و زوال، كار آنها را تهدید نمیكند و اثرات به جا مانده از عمل صالحه همیشه پایدار و ماندگار خواهد بود.
حضور حضرات معصومین در این فراز دیدگاه فرد را نسبت به اصل خیر عوض میکند.
آنان پایههای هر خیر و نیكی را از امری خودخواهانه به خداپسندانه ارتقاء میبخشند، چنانچه شخص، انجام هیچ خیری را جدای از اتصال به پایه و اساس آن (حضرات معصومین) در ذهن خویش تصور نمیكند.
خیرات، مطلق و مقید
خیر لفظ عامی است كه گاه مطلق به كار میرود و گاه مقید. مثلاً، عقل، علم و شجاعت… خیرات مطلق هستند و همه افراد از آن لذت میبرند اما گاه خیراتی چون زیبایی، ثروت، خوب سخن گفتن و … مقیدند یعنی تنها گروهی خاص از آنها بهره میبرند.
ائمه اطهار پایه و اساس هر دو نوع خیرند. هم خیرات مطلق و هم مقید، وابسته به این پایهها هستند و هریك از این دو دسته برای ماندگاری نیاز به پایه و اساس خویش دارند و ائمه اطهار علیهمالسلام پایه همه خیرات هستند.
این دو نوع خیر به همه داده شده است، در نوع اول معمولاً افراد با یکدیگر مشترکاند، اما در نوع دوم خیرات با هم متفاوت میشوند، یکی از زیبایی بهره میبرد و دیگری از مال، یکی از عزت اجتماعی برخوردار است و دیگری از محبت دوستان…
معصومین، مایه قوام اخیار عالم
در ابتدای این بحث گفتیم این فراز را میتوان از دو زاویه بررسی كرد اول آنكه ائمه علیهمالسلام پایه و اساس تمام خیرات جاری در عالم هستند كه مختصراً به آن پرداختیم و اما در بررسی دوم، حضرات معصومین علیهمالسلام پایه و قوام نیكان و اخیار عالمند و تمام موجودی اخیار وابسته به وجود ائمه است.
عمل صالح و ذات نیكوی اخیار منصوب به ائمه علیهمالسلام است و اگر لحظهای ولایت معصومین از زندگی آنها سلب شود از زمره اخیار بیرون خواهند آمد.
اینان به لطف حضرت موانع و حجابها را میان خود و امام زمانشان كنار زدهاند و در همه عمر از تابش مداوم وجود معصوم برخوردارند. آنان به واسطه سلوك صحیحشان در گروه اخیار جای گرفتهاند، اما هنوز تا مقام ابرار شدن فاصله دارند.
تشابه و تفاوت اخیار و ابرار
میان اخیار عالم و ابرار، وجوه مشترکی وجود دارد. مهمترین وجه اشتراک این دو گروه آن است که ائمه اطهار برای هر یک از آنها پایه و اساساند.
«خیر» و «بِرّ» هر دو در فرهنگ فارسی به معنای نیکی و خوبی است اما تفاوتشان در مداومت و ماندگاری آنهاست. «بِرّ» خیری است جاری و ساری در حالیکه خیر از این وسعت برخوردار نیست.
تفاوت دیگر آن است که ابرار معدودتر از اخیارند، بِرّ و نیكی آنها وسیعتر است اما تعدادشان اندك است.
رابطه این دو گروه عموم و خصوص مطلق است یعنی همه ابرار جزء اخیار هستند ولی همه اخیار، ابرار نیستند.
ابرار ذات و عملشان همه خیر است این گونه نیست كه عمل خیر داشته باشند در حالیكه ذاتشان سرشار از نیكی نباشد.
ائمه علیهمالسلام، بنیانگذار پایه های خیر در وجود شیعیان
در انتهای این بحث اشاره به روایتی خالی از لطف نیست.
«…إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ الْإِسْلَامِ الشِّيعَة…»[1]
«هر چیزی ستونی دارد و ستون اسلام شیعه است.»
با توجه به این روایت باید گفت: پایههای خیر و نیکی در وجود هر مسلمان شیعهای، توسط ائمه اطهار علیهمالسلام بنیانگذاری شده است، تنها كافی است كسی بخواهد تا توجه خود را به سوی استواری و محكمی این ستونها جلب كند، همین درخواست باعث میشود تا از كمك و پشتیبانی ائمه در انجام هر عمل خیری برخوردار گردد.
تاریخ جلسه : 88/1/19 ـ جلسه 9
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] کافی ، ج8، ص213