نتایج صبر
صبر نتایج بسیاری دارد که یکی از آنها ریاضت و تربیّت نفس است. به این معنا که اگر انسان مدّتی نفسش را عادت دهد که در همه احوال یعنی در هنگام مصیبت، انجام طاعت، ترک معصیت و لذّات نفسانی و… صبر پیشه کند و این احوال را هر چند در نظرش سخت و ناگوار باشد تحمّل نماید، به تدریج نفس عادت میکند و سختی این امور در نظرش سهل و آسان جلوه میکند، اما وقتی فرد در این امور مقاومت نکند و سختی کار را به زبان بیاورد امر برایش سختتر جلوه میکند.
اگر فرد این احوالات (انجام طاعت- ترک معصیت- تحمّل مصیبت و…) را تحمّل کند و این امر برایش عادی جلوه کند و به عنوان ملکهای پایدار در او ماندگار شود، از مقام صبر ترقّی پیدا میکند و به مقامات عالیه دیگری راه مییابد تا حدی که صبر در هر یک از این امور منشأ و ریشه نیل او به مقامی بالاتر میشود.
مثلاً صبر در معاصی منشأ تقوای نفس میگردد و صبر در طاعات منشأ اُنس به حق میشود و صبر در بلیّات منشأ رضا به قضای الهی میشود. یعنی اگر کسی معصیتی را ترک کرد و سختی ترک معصیت و بها ندادن به شهوات به نظرش نیامد، به مقام تقوا میرسد؛ یا اگر اطاعت خدای سبحان را کند و سختیهای احتمالی که در این راه برایش وجود دارد در نظرش جلوه نکند اُنس به حضرت حق پیدا میکند و یا اگر در مصیبتی صبر کند و این صبر در نظرش عظیم نیاید به مقام رضا نایل میشود. حضرت امام (ره) میفرمایند: اینها از مقامات بالای اهل ایمان و بلکه از مقامات اهل عرفان است.
توصیف صبر در روایات
در روایات نیز از صبر ستایش بسیار شده است. چنانچه از امام صادق (ع) مروی است که فرمودند:
«الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کذَلِک إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَان»[1]
«صبر نسبت به ایمان به منزله سر است نسبت به بدن. پس وقتی سر (از بین) رود جسد نیز (از بین) میرود (و فرد میمیرد) همین طور وقتی صبر از بین رود ایمان نیز از بین میرود»
پس همانطور که دیدن انسان بدون سر خیلی سخت و طاقتفرساست، ملاقات با انسان بیصبر نیز سخت است.
مویّد این روایت روایتی از امام سجاد (ع) است که میفرمایند:
«…لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا صَبْرَ لَه»[2]
«…کسی که صبر ندارد ایمان ندارد»
بنابراین کسی که در مصیبتها بیتابی کند یا انجام طاعات در نظرش سخت جلوه کند در حقیقت مؤمن نیست، چون مؤمن در همه احوال صبور است.
صبر، کلید حلّ مشکلات
حضرت امام (ره) میفرمایند: صبر کلید ابواب سعادت و سر منشأ نجات از مهالک است. صبر بلیّات و گرفتاریها را بر انسان سهل میکند و مشکلات را آسان جلوه میدهد و باعث تقویّت عزم و اراده انسان میشود. اما در مقابل جزع و بیتابی باعث سنگینتر شدن مشکلات و مصائب بر فرد میشود و انسان را بیاراده میکند و حکایت از ضعف نفس و ضعف عقل فرد دارد.
به همین جهت خواجه نصیرالدین طوسی (ره) میفرماید:
«و هوَ یمنَع الباطنَ عَن الاضطرابِ و اللّسانَ عن الشِّکایة و الأعضاءَ عنِ الحرکاتِ غیرِ المعتادَةِ»
«صبر نیرویی است که منع میکند باطن را از بیتابی و زبان را از شکایت و اعضا و جوارح را از کارهای خلاف عادت»
بنابراین افرادی که در گرفتاریها و مشکلات زبان به شکایت باز می کنند، صابر نیستند چون صبر مانع از عرض شکایت میشود و در قلب سکینه و طمأنینه ایجاد میکند اما فرد غیر صابر، قلبی مضطرب و نگران و درونی لرزان دارد.
علاوه بر این انسان صبور مرتکب حرکات غیر متعارف نمیشود مثلاً زمانی که برای او مصیبتی پیش آید صدایش را بلند نمیکند، الفاظ نازیبا بر زبان نمیآورد و در نمازش اختلالی ایجاد نمیشود.
تمام اضطرابهای باطنی و شکایتهای زبانی و حرکات غیر متعارف حاکی از بیایمانی فرد است.
بیصبری، عامل تشدید مشکلات
حضرت امام (ره) در توضیح سخن خواجه نصیر میفرمایند: فردی که مشکل و گرفتاری دارد خود این گرفتاری برای او یک بلا و مصیبت است، حال اگر در این گرفتاری بیصبری کند، بلا و مصیبتی بر مصیبت قبلی او افزون میشود، ولی اگر صبر اختیار کند و در باطن مقاوم باشد تنها یک مشکل برای او وجود دارد که با صبر ان شاء الله تسکین پیدا میکند، پس با صبر کردن در مصائب و گرفتاریها، شدت مصیبت در نظر فرد تخفیف پیدا میکند و قلب بر بلیه غلبه میکند.
انسان بیصبر و ناشکیبا نزد هر کسی زبان به شکایت باز میکند غافل از آنکه این کار باعث تحقیر و از چشم افتادن او نزد مردم و حتی نزد ملائکة الله و حضرت حق میشود.
بیصبری، منجر به کفر میشود
حضرت امام (ره) میفرمایند: لذا درست است بگوئیم هرکس صبر ندارد ایمان ندارد چون کسی که نتواند مصیبتی را که از جانب حق و ارادهی خدای متعال به او وارد میشود تحمل کند و با وجود اینکه ولی نعمت او (خدای سبحان) هزاران نعمت در طول زندگی به او داده و او را مستغرق در نعمات کرده است، به محض دیدن یک بلا در زندگیاش زبان به شکایت نزد مردم بگشاید در حقیقت ایمان و اعتقادی به حضرت حق ندارد و تسلیم خدای سبحان نیست. چون فردِ معتقد اگر در مشکلات به ضیق و تنگنا بیفتد، تنها به خدای سبحان شکایت میکند. البته کسیکه حقیقتاً به خداوند ایمان داشته باشد و همه امور را در ید قدرت حضرت حق بداند، نه تنها از بلاها و مصیبتهائی که به او میرسد شکوه نمیکند، بلکه آنها را با جان و دل میخرد و شکر نعماتی را که در زندگی از آنها بهرهمند است به جا میآورد.
از خدای سبحان خواستاریم ما را اهل صبر بگرداند.
تاریخ جلسه: 87/2/25- جلسه 38
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» حدیث 16- اسیر شهوت بودن و تبعات آن
» ادامه حدیث 16- تعریف صبر و مراتب آن
[1] اصول کافی، ج2، ص87
[2] اصول کافی، ج2، ص89