مخاطب شناسی از وظایف ماست
در بسیار اوقات افراد مخاطب خود را نمیشناسند، وقتی با کسی رو به رو می شوند متوجه نیستند که او امروز بنا به دلایلی عصبانی است و یا اینکه نیازهایش سرکوب شده و یا اصلاً از نیازهای او بیخبرند.
قرآن در ابتدای ارتباطات سالم میگوید «قالُوا سَلاماً» ، یعنی زمانی که ارتباط را آغاز میکنید خوشبین به طرف مقابل خود باشید و دعاگوی او باشید برای او امنیت ایجاد کنید.
«سلام» مصدر باب مفاعله است ، باب مفاعله 5 مصدر دارد که یکی از آنها «فعال» است. در باب مفاعله طرفین در ارتباط با یکدیگر سالم میمانند روابط من با شما باید به گونهای باشد که هم شما از من سالم بمانید و هم من از شما. گاهی ما سعی بر آن داریم که دیگران از ما ناراحت نشوند اما در آن در ارتباط خود ما صدمه میبینیم و بعد از مدتی بر اثر این آسیب ها بیمار میگردیم. اگر در آن زمان به روانکاو مراجعه کنم به یقین روانکاو ما را مقصر میداند که ناراحتی را در وجود خود حبس کردهایم، این ارتباط سالم نیست. در میان عوام این امر به صبر معروف است و آنان صبر را به معنای از بین رفتن و نابود شدن صابر میدانند. به جهت آنکه دیگران اذیت نشوند صبر میکنند و خود اذیت میشوند اما دین چنین صبری را هرگز جایز نمیداند.
خدای سبحان در کلیه روابط سلامت را حاکم می داند، اصل سلام، سلامت طرفین است یعنی من پیامم را به گونه ای به فرد برسانم که ناراحت نشود، از شما هم پیام را به شکلی دریافت کنم که خود اذیت نشوم، اگر در زمینه دریافت پیام با مشکل روبرو هستم یعنی قسمتی از پیامتان را دریافت نکردهام، باید از شما توضیح پیام را درخواست کنم، رابطه سالم چنین چیزی را اقتضا می کند. باید از شما درخواست کنم که فلان مطلب را متوجه نشدم لطفاً تکرار کنید. نباید گمان شود که تکرار پیام نوعی بی پروایی است. در شیوه عمل پیامبر (ص) آمده است هرگاه از کسی چیزی طلب می کردند سه بار به او می گفتند. ممکن است بار اول و دوم متوجه نشود. بار سوم می گفتند تا کاملاً متوجه شود. نوعاً افراد درخواست خویش را یکبار بیان می کنند و اگر طرف مقابل پیام آنها را دریافت نکند او را متهم به نفهمی می سازند. برای دریافت صحیح حرف و سخن دیگران باید تعلیم دید. باید روی خود کار کرد. اسلام تأکید دارد افراد باید صریح و روشن سخن بگویند و کلام خویش را بی پیرایه بیان کنند. همچنان که گفته شد «سلام» باب مفاعله است. یعنی هر دو طرف باید به گونه ای سخن بگویند که دیگری اذیت نشود.
تخلیه و تحلیه
در مهارتهای ارتباط اموری در ابتدا ترک و امور دیگر باید اجرا شود. بهتر است ابتدا آنچه باید ترک شود بیان گردد و سپس به اجرا بپردازیم. ابتدا تخلیه است و سپس تحلیه، اول نفی و بعد اثبات لا إله إلا الله .
باید دقت کرد در روابط انسان چه اموری نباید وجود داشته باشد که بودنش به سلامت روابط آسیب می زند.
پرهیز از درد دل
قرآن در آیه 86 سوره مبارکه یوسف به یکی از مواردی که باید ترک شود اشاره میفرماید:
«قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ»
«(یعقوب)گفت من شكايت غم و اندوه خود را پيش خدا مىبرم و از [عنايت] خدا چيزى مىدانم كه شما نمىدانيد»
حضرت یعقوب گفت من درد و دلهایم را فقط با خدا مطرح می کنم، تشویش باطنی و ناراحتیهایم را برای کسی بیان نمیکنم بلکه تنها رو به سوی خدا دارم.
با مطرح نکردن مشکلات و بیان نکردن درد دلها ارتباطات صمیمی می شود. گاهی انسان گمان میکند قانون این است که مشکلات مطرح شود درحالی که نباید مشکلات حتی برای فرزند یا مادر یا دوست صمیمی بیان شود، مگر تنها به جهت مشورت و راهنمایی، نه برای دلسوزی. حضرت یعقوب حتی با فرزندان خویش درددل نکردند.
زمانهای بسیار افراد حوصله شنیدن سخنان دیگری را ندارند زیرا او فقط درد دل میکند و شنیدن غصهها و درددلها انرژی منفی به همراه دارد. قرآن از این حزن و اندوه با واژه «بث» یاد میکند.
هرکس باید ذهنیت افراد را نسبت به خود تغییر دهد، اساس باید بر این باشد که من اصلاً با دیگران درد دل نخواهم کرد، زیرا افراد نوعاً از کسی که زیاد درددل میکند گریزانند. انرژی منفی دیگری را ملول میکند، گاهی ممکن است کسی از شدت ناراحتی و غصه، اندوه خود را کوتاه بیان کند. اما به اصطلاح امیرالمؤمنین علیه السلام «شقشقه» است، یک لحظه است نه اینکه سیره و روش. در مهارتهای ارتباطی اولین چیزی که باید از آن پرهیز کنیم پرهیز از درد دل کردن است حتی به نزدیکان خویش. قرآن میفرماید: یعقوب حتی با بچههایش درددل نمیکند. فرزندان او اقربای او هستند نه بیگانه از او.
از فردی پرسیدند خوبی؟ خوشی؟ او در پاسخ گفت. الحمدلله که میگذرد! این پاسخ پاسخ پسندیدهای نیست. این پاسخ نشانه آن است که فرد از زندگی راضی نیست درحالی که باید نگاه به زندگی نگاه فرج باشد.
اگر کسی درددل نمیکند درحالیکه فرج را نزدیک می بیند، این امر پسندیده است و این نگاه، نگاه زیبابینانه است، زیرا دردل با دیگران شکایت از خداست.
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر
بار دگر روزگار چون شکر آید
حتما این نیز بگذرد، خیلی از مشکلات بوده است گذشته است این نیز بگذرد.
از فرافکنی بپرهیزیم
مورد دیگری که ارتباطات را خدشه دار میکند و باید از آن پرهیز کرد فرافکنی میباشد. وقتی یعقوب به پسرانش گفت بوی یوسف را می شنوم برادران یوسف به یعقوب گفتند:
«قَالُواْ تَاللّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلاَلِكَ الْقَدِيمِ»[1]
«گفتند به خدا سوگند كه تو سخت در گمراهى ديرين خود هستى»
باید از فرافکنی پرهیز کرد. به جای اینکه دیگران را متهم بدانم خود را متهم کنیم. باید ببینیم ما چه مشکلی داریم.
برادران یوسف در قسمتی از زندگی خویش روابط سالمی با یکدیگر نداشتند، آنان بجای آنکه خود را متهم بدانند یعقوب را متهم به دیوانگی و پریشانی میکردند.
چنین کاری فرافکنی نام دارد که باید از آن پرهیز کرد.
از اموری که در روابط سالم باید به آن توجه داشت و از آن پرهیز نمود، به کار بردن عناوین نادرست برای اطرافیان است. اگر امروز کسی را نگاه میکنید به خود اجازه ندهید که به او بگویید از قدیم چنین بوده، شاید شناخت ما نسبت به وی اشتباه بوده همانطور که شناخت پسران یعقوب از یعقوب غلط بوده.
همین عناوین نادرست به یکدیگر دادن سبب میشود که نه پیام خوب منتقل شود و نه خوب دریافت میگردد.
دوری از پیش ذهنی های ناصحیح
سومین عاملی که ارتباطات را خدشه دار می کند به کار بردن پیش ذهنیهای ناصحیح است.
قرآن در سوره یوسف، آیه81 میفرماید:
«ارْجِعُواْ إِلَى أَبِيكُمْ فَقُولُواْ يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ»
«شما نزد پدر باز شوید و بگویید که فرزندت (بنیامین در مصر) سرقت کرد (و بدین جرم گرفتار شد) و ما جز بر آنچه دانستیم گواهی ندادیم و (لیکن حقیقت امر هر چه بود) ما حافظ اسرار غیب نبودیم.»
مفسرین میگویند گاهی افراد عیوب خود را به دیگران نسبت میدهند. برادران یوسف بنیامین را دزد خواندند و این امری بود که شاید در پنهانی خود گرفتار بودند، وقتی یوسف را از پدر امانت گرفتند در امانت خیانت کردند که این خود نوعی فریب است و آنان بنیامین را به آن متهم ساختند. گاهی افراد نمیتوانند پیام دیگری را خوب دریافت کنند چون عایقی برای خود ایجاد میکنند، خودشان اهل غیبت و دروغ هستند، دیگران را به آن نسبت میدهند. عیب خویش را به دیگران نسبت میدهند.
هرکس باید برای اطرافیان خویش چندان احترام قائل باشد تا در این احترام هم پیام او را خوب دریافت کند هم او پیام خود را کامل به گوش او برساند.
پرهیز از درد دل و فرا فکنی و نسبت نادرست دادن، سه راهکار از راهکارهای ارتباطات سالم است.
تاریخ جلسه: 97/4/17
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه یوسف، آیه 95