چه زمان به سراغ باید ها برویم
ما یک سلسله مهارت های گفتاری و یک سلسله مهارت های رفتاری داریم اسلام در هر دو مورد آموزشهای خاصی را به ما داده است که در سلسله بایدها و نبایدهای ما قرار میگیرد و نهایت عجز ماست اگر از این مهارت ها بی بهره باشیم، به دلیل این که انسان اجتماعی آفریده شده است و در جامعه سالم حضور او لازم است باید صحیح آموزش بگیرد که چگونه از سلامت ارتباطی با اطرافیانش بهره مند شود هم اطرافیان او از او انرژی لازم را دریافت کنند هم او از اطرافیانش انرژی لازم را دریافت کند .
پرهیزها بسیار مهم است ابتدا ما باید یک سلسله نباید ها در گفتار و رفتار رعایت کنیم بعد به سراغ بایدها باید برویم.
پرهیز از تعمیم دادن امور
«وَلَا يَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن يُؤْتُوا أُوْلِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»[1]
«و سرمايهداران و فراخدولتان شما نبايد از دادن [مال] به خويشاوندان و تهيدستان و مهاجران راه خدا دريغ ورزند و بايد عفو كنند و گذشت نمايند مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است»
یکی از اموری که در ارتباطات باید به طور جدی از آن پرهیز کرد تعمیم دادن خطای یکی به دیگران تعمیم است. نباید ناشکری یک نفر موجب تصمیم گیری نادرست ما شود. مثلاً اگر شما فرد توانگر و توانایی هستید که به دیگری پولی غرض میدهید که برگرداند یا لطفی در حق او دارید یا کمکی به او داشتهاید اما او جبران هیچ یک از این امور را نمیکند، مال را به شما بر نمیگرداند، از شما به نیکی یاد نمیکند یا جبرانی برای لطفتان ندارد، این امر نباید شما را از انجام کار خیر مجدد باز دارد و در نهایت سبب شود شما خودتان را در مضیقه کار خیر قرار دهید، چون اگر باور داشته باشید خیر در عالم گم نمیشود و شما در انجام خیرات با خدا معامله میکنید نه با خلق خدا، تصمیم بر انجام چنین کاری نمیگرفتید. یا مثلاً دختری ازدواج نمیکند چون شوهر خواهرش در نگاه او مرد خوبی نبوده، او غافل از این است که شاید مشکل از خواهرش بوده، این دختر خود را از ازدواج محروم کرده.
آموزش دادن قوانین خاص خود را دارد اینکه به یکباره تصمیم بگیریم به دیگران خیررسانی نداشته باشم نقص رفتاری و گفتاری است یعنی اگر فعل خود را در دستگاه سنجش سلامت فعل بگذارید هرگز به دلیل رفتار یا گفتار طرف مقابلتان تصمیمات نادرست را در ارتباطتان نگیرید. اینکه اسلام برای قَسَم نادرست کفاره قرار داده از آن روست که در نظام عالم گفتار نادرست اختلال ایجاد میکند، گفته نامناسب در چرخه سلوک توقف ایجاد میکند و اجازه نمیدهد مسیر را درست حرکت کنی.
گاهی ما مشکل یک نفر را به دیگران تأمین میدهیم و در پی آن تصمیمات نادرستی میگیریم. در ارتباطات صحیح باید از تصمیمات نامناسب و گفتار نادرست پرهیز کرد.
از گفتار نادرست پرهیز کنیم
یکی از علمای قم میگفتند من نوزده سفر پشت سر هم به مکه مشرف شدم و در این فاصله توفیق زیارت امام رضا علیه السلام را نداشتم. دلیل این بی توفیقی این بود که میگفتم مشهد رفتن که کاری ندارد! همین گفتار کوتاه اثر خود را گذاشت و چندین سال توفیق زیارت مکه را داشت اما از رفتن به مشهد محروم بود.
مقابله به مثل نکنیم
در ارتباطات صحیح باید قرارمان بر این باشد که مقابله به مثل نداشته باشیم. یدالعلی خیر من ید السفلی. دست بده داشته باشیم خیلی بهتر از آن است که دست بگیر داشته باشیم. باید شاکر خدای سبحان باشیم که ما به جای طرف مقابل نسیتیم تا گفتار نادرست از ما صادر شود.
از واکنش های تند بپرهیزیم
طلبه ای میگفت سه ساله بودم در مشهد گم شدم مادر مرا بغل گرفت خاله ام سیلی به من زد. شب خاله ام امام رضا علیه السلام را در خواب دید که حضرت از او رو برگرداندند که چرا زائر ما راکتک زدی و اذیت کردی؟ رفتار نادرست موجب میشود کانون فیض از ما روگردان شود ، تصمیم نادرست خیرات بسیاری را از ما بر میگرداند.
در ارتباطات طاقت «نه» شنیدن داشته باشیم
قرآن میگوید اگر میخواهید روابطتان سالم بماند باید یک بخش از شنیدههای شما «نه» باشد. اگر غیر از این باشد ارتباطات به هم میخورد. مثلاً گاهی دوستان قدیمی از فرزندان یکدیگر خواستگاری میکنند اما اگر جواب «نه» بشنوند تحمل شنیدن این جواب برای آنها سخت است. درحالیکه خواستگاری بدین معناست که بعد از آشنایی اولیه دو خانواده یکدیگر را بیشتر شناسایی کنند که آیا این آشنایی ختم به ازدواج میشود یا نه. بسیاری از امور برای شناخت بیشتر به زمان احتیاج دارد.
قرآن کریم میفرماید:
«فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فيها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَ إِنْ قيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكى لَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَليم»[2]
«و اگر كسى را در آن نيافتيد پس داخل آن نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد برگرديد برگرديد كه آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مىدهيد داناست»
شنیدن و پذیرفتن «نه» کار راحتی نیست. مخصوصاً زمانی که اصلاً توقع آن نمیرود. مثلاً شما روزی به در منزل یکی از نزدیکان خود بروید (البته بدون خبر دادن) و آنان شما را نپذیرند و بگویند الآن توفیق در خدمت شما بدون را ندارند این پاسخ شما را به شدت ناراحت خواهد کرد. درحالی که میتوان به این اتفاق از دو منظر نگاه کرد. اول اینکه دوستی دیرینه خود را زیر سؤال ببرید و پیشینه آَشنایی خود را خراب کنید. دوم آنکه خدا را شکر کنید که صاحبخانه چندان با شما راحت است و شما را خودی میداند که به شما چنین جوابی بدهد و بگوید من در حال حاضر توفیق در خدمت بودن را ندارم.
امیرمؤمنان علیهالسلام میفرمایند:
«شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ»[3]
«بدترین دوستان شما کسانی هستند که مجبورید با آنها ارتباط داشته باشید.»
دو کس باید در این میان توان گفتن «نه» را داشته باشند.
گفتاری کسی است که «نه» میگوید و رفتاری کسی است که راحت پذیرش «نه» را دارد. خدای سبحان میفرماید:
«هُوَ أَزْكَى لَكُمْ»[4]
«این برای شما بهتر است»
در مبحث امروز میتوان گفت گاهی شنیدن «نه» برای شما بهتر است. و تحمل این «نه» برای شما کمال آور است.
تاریخ جلسه: 97/4/31
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه نور، آیه 22
[2] سوره مبارکه نور، آیه 28
[3] نهج البلاغه، حکمت
[4] سوره مبارکه نور، آیه 28