نقش امام حسین علیه‌السلام در زندگی

 عروج با وساطت امام حسین علیه‌السلام

 

” از ابن عبّاس روایت است که گفت: از رسول خدا (ص) شنیدم که‌ مى‌‌فرمود: خداى تعالى را فرشته‌‌اى است که دردائیل نام دارد و او را شانزده هزار بال است و ما بین هر دو بالش هوائى است که آن هوا به اندازه آسمان تا زمین است، یک روز با خود مى‌‌گفت: آیا فوق پروردگار ما جلّ جلاله چیزى هست؟ خداى تعالى گفتار او را دانست و بالهاى او را دو برابر کرد و او داراى سى و دو هزار بال گردید، سپس خداى تعالى به او وحى کرد که پرواز کن و او به اندازه پنجاه سال پرواز کرد و به سر یکى از ستونهاى عرش هم نرسید و چون خداى تعالى دانست که او به رنج در افتاده است، به او  وحى کرد که اى فرشته به جایگاه خود بازگرد که من عظیم و بر‌تر از هر عظیمى هستم و بر‌تر از من چیزى نیست و مکانى ندارم و خداوند بالهاى او را گرفت و مقامش را در میان صفوف ملائکه زایل ساخت.

و چون حسین بن علیّ (ع) پنجشنبه شب به دنیا آمد، خداى تعالى به مالک که‌‌ همان خازن دوزخ است وحى فرمود که به واسطه کرامت مولودى که براى محمّد (ص) ‌زاده شده است آتش را بر اهلش خاموش سازد و به رضوان که‌‌ همان خازن بهشت باشد وحى فرمود که به واسطه کرامت مولودى که براى محمّد (ص) در دنیا‌زاده شده است بهشت را آذین بندد و معطّر سازد.

فاطمه (س) گریست و گفت: اى کاش او را به دنیا نیاورده بودم، قاتل حسین در آتش است، پیامبر (ص) فرمود: اى فاطمه! من بدان گواهى مى‌دهم و لیکن او کشته نشود تا امامى از او بر جاى ماند که امامان هادى پس از او از ذریّه او باشند.

و خداى‌ تعالى به حور العین وحى فرمود که به واسطه کرامت مولودى که در دنیا براى محمّد (ص) ‌زاده شده است خود را آرایش کنند و به دیدار یک دیگر بروند و خداى تعالى به ملائکه فرمان داد که به خاطر مولودى که براى محمّد (ص) در سراى دنیا‌زاده شده است به صفّ ایستاده و خدا را تسبیح و تحمید و تمجید و تکبیر گویند؛

و خداى تعالى به جبرئیل وحی فرمود که به همراه هزار فوج که هر فوج یک میلیون فرشته است بر اسبهاى ابلق که بر آن‌ها زین و لگام و آراسته به قباب درّ و یاقوت باشند و به همراهى ملائکه‌‌اى که به آن‌ها روحانیّون مى‌‌گویند و در دستانشان طبق‌‌هاى نور است، بر پیامبر اکرم (ص) فرود آیند و قدم نورسیده را بدو تهنیت گویند و بدو خبر داد که اى جبرئیل! من نام او را حسین نهادم، او را تهنیت و تعزیت گوى و به او بگو: اى محمّد! او را شرار امّت تو که بر بد‌ترین جنبندگان سوارند خواهند کشت، واى بر آن قاتل و واى بر سوق دهنده و رهبر کشنده حسین، من از او بیزارم و او نیز از من بیزار است، زیرا در روز قیامت هیچ کس گنهکار‌تر از او نیست، در روز قیامت قاتل حسین به همراه مشرکان به‌ آتش در آیند و اشتیاق آتش به کشنده حسین بیشتر از اشتیاق مطیع خداوند به بهشت است.

فرمود: در این میان که جبرئیل به آسمان زمین فرود آمد به دردائیل گذر کرد و دردائیل بدو گفت: اى جبرئیل! این چه شبى در آسمان است آیا بر اهل دنیا قیامت واقع شده است؟ گفت: خیر و لکن براى محمّد (ص) در دنیا مولودى‌زاده شده است و خداى تعالى مرا فرستاده است که بدین سبب به او تهنیت گویم، فرشته گفت: اى جبرئیل! تو را به خدایى که ما را آفرید سوگند مى‌دهم هنگامى که بر محمّد فرود آمدى سلام مرا بدو برسانى و به او بگویى به حقّ این مولود از پروردگارت بخواهد که از من خشنود گردد و بال‌ها و مقام مرا در میان ملائکه به من باز گرداند.

جبرئیل (ع) بر پیامبر (ص) فرود آمد و‌‌ همان گونه که خداى تعالى فرموده بود بدو تهنیت و تعزیت گفت، پیامبر (ص) فرمود: آیا امّت من او را خواهد کشت؟ گفت: آرى اى محمّد، پیامبر (ص) فرمود: آن‌ها از امّت من نیستند و من از آن‌ها بیزارم و خداى تعالى از آن‌ها بیزار است،

جبرئیل گفت: اى محمّد! من هم از ایشان بیزارم. بعد از آن پیامبر (ص) بر فاطمه (س) وارد شد و بر او تهنیت و تعزیت گفت و فاطمه (س) گریست و گفت: اى کاش او را به دنیا نیاورده بودم، قاتل حسین در آتش است،

پیامبر (ص) فرمود: اى فاطمه! من بدان گواهى مى‌دهم و لیکن او کشته نشود تا امامى از او بر جاى ماند که امامان هادى پس از او از ذریّه او باشند،

سپس فرمود: امامان پس از من اینان هستند: علیّ الهادى و حسن المهتدى و حسین النّاصر و علیّ بن الحسین المنصور و محمّد بن علیّ الشافع و جعفر بن محمّد النفّاع و موسى بن جعفر الأمین و علیّ بن موسى الرّضا و محمّد بن علیّ الفعّال و علیّ بن محمّد المؤتمن و حسن بن علیّ العلّام و کسى که عیسى بن مریم پشت سر او نماز مى‌خواند القائم (ع).

آنگاه فاطمه علیها السّلام از گریه باز ایستاد و جبرئیل (ع) داستان آن فرشته و گرفتارى او را به پیامبر (ص) باز گفت. ابن عبّاس مى‌گوید: پیامبر (ص) حسین (ع) را در حالى که در میان پارچه‌اى پشمى پیچیده شده بود در دست گرفت و آن را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: بار الها! به حقّ این مولود، نه بلکه به حقّ تو بر او و بر جدّش محمّد و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب، اگر براى حسین فرزند علیّ و فاطمه در پیشگاه تو قدر و منزلتى است از دردائیل خشنود شو و بال‌ها و مقام او را در میان‌ صفوف ملائکه به وى برگردان! و خداى تعالى دعاى او را مستجاب کرد و آن فرشته را مشمول مغفرت خود قرار داد و بالهاى او را به وى برگردانیده و او را در میان صفوف ملائکه قرار داد و در بهشت آن فرشته به عنوان مولى و بنده (آزاد شده)حسین فرزند علیّ و‌ زاده فاطمه دختر رسول خدا (ص) شناخته مى‌شود[1]

 

درایتی در روایت : دو ملک هستند که در همه جای بهشت می روند زیرا روی دو بالشان نوشته شده آزاد شده‌ی حسین، فرزند علی و زهرا علیهماالسلام.

ما هم زمانی بال و پر پرواز داشته و وضعیت‌مان «سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا» بوده و موطن اصلی ما در کنار ملائک، جایگاه تسلیم و رضا بوده است، حال در  عالم دنیا، بی بال و پر شده و اسیر آب و دانه‌ی آن گشته‌ایم.

نماز معراجی است که ما را به موطن اصلی خود باز می گرداند اما بدون بال و پرِ پرواز نمی‌توان صعود داشت. امام حسین علیه‌السلام آن واسطه ای است که خدای سبحان به آبروی او، دوباره بال و پر پرواز را به ما بر می گرداند.

گویا حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در هر پروازی، شهود جدیدی نصیب بنده می‌کند و بنده آنچنان شوقی از این شهود و معرفت نصیبش می شود که مرتباً میل و اشتیاق به معرفت جدید پیدا می کند.

تا جایی که او، اول شهید می‌شود، سپس شهید می‌شود؛ یعنی ابتدا در همین عالم به شهود کامل می‌رسد و بعد شهید می‌شود.

 

نهایت قرب به خدای سبحان با وساطت امام حسین علیه‌السلام

 

«مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ ….. فَلْيُكْثِرْ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع» ‏[2]

«اگر کسی دوست دارد در روز قیامت خدا را نگاه کند زیاد به زیارت امام حسین علیه‌السلام برود.»

هر گاه وارد نماز می‌شویم گویا وارد قیامت شده و در پیشگاه خدای سبحان قرار گرفته‌ایم. اگر می‌خواهیم در نماز توجه تام و کامل به خدای سبحان داشته و نهایت قرب برای‌مان فراهم گردد باید ارتباط خویش را با وجود مقدس اباعبدالله الحسین علیه‌السلام زیاد کنیم.

 

نجات از جهالت ، با وساطت امام حسین علیه‌السلام

 

در زیارت اربعین آمده:

«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَة»[3]

امام حسین علیه‌السلام خون قلبش را در راه تو داد تا مردم از جهالت نجات پيدا كنند.

حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام یک معلم همراه است که دائماً به ما درس صدق، وفا، ادب، ایثار، احسان، …. می‌دهد و ما را از جهالت‌ها جدا می‌سازد.

 

جهالت چیست؟

 

غفلت، لغو، لهو، بی نظمی

امام حسین علیه‌السلام، افراد را وقت‌شناس تربیت می‌کنند. تمام افرادی که در رکاب امام حسین علیه‌السلام شهید شدند اگر شب یازدهم به حضرت ملحق می‌شدند به این مقام و جایگاه نمی‌رسیدند که برای همیشه تحت نام سلام خدا قرار گیرند.

 

غنیمت شمردن فرصت

 

گویا حضرت آموزش می‌دهند اگر می‌خواهی تا ابد، سلام خدا بر تو باقی باشد، باید همین الان را دریابی. وقت شناس باش تا حسرت گذشته را نداشته باشی، هیچ کدام از اصحاب ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام یا لیت (ایکاش) نگفتند ای کاش فلان کار را برای حسین علیه‌السلام کرده بودیم زیرا فرصت استثنایی حضرت حق را غنیمت شمرده و به موقع به نصرت ولّی و امام زمان خویش شتافتند. به همین جهت درود و سلام خدا تا ابد برای آنها جاری است.

 

خروج حبّ دنیا از دل ، با وساطت امام حسین علیه‌السلام

 

بسیاری از اصحاب امام حسین علیه‌السلام، افراد ثروتمند و دارای اعتبار بودند، اما هیچ یک از آنان هنگامی که نزد حضرت آمدند نگفتند کسی به اندازه من از دنیایش نگذشته اشت.

این بدان جهت است که محبّت و پیوست به حسین علیه‌السلام، دنیا را در چشم فرد حقیر جلوه داده و خودبخود حبّ به دنیا را از دل خارج می کند.

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]  کمال الدین و تمام النعمه، ج‏1، ص283 : عَنْ مُجَاهِدٍ قَالَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَلَکاً یُقَالُ لَهُ دَرْدَائِیلُ کَانَ لَهُ سِتَّهَ عَشَرَ أَلْفَ جَنَاحٍ مَا بَیْنَ الْجَنَاحِ إِلَى الْجَنَاحِ هَوَاءٌ وَ الْهَوَاءُ کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ فَجَعَلَ یَوْماً یَقُولُ فِی نَفْسِهِ أَ فَوْقَ رَبِّنَا جَلَّ جَلَالُهُ شَیْ‌ءٌ فَعَلِمَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَا قَالَ فَزَادَهُ أَجْنِحَهً مِثْلَهَا فَصَارَ لَهُ اثْنَانِ وَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ جَنَاحٍ ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَنْ طِرْ فَطَارَ مِقْدَارَ خَمْسِینَ عَاماً فَلَمْ یَنَلْ رَأْسَ قَائِمَهٍ مِنْ قُوَّامِ الْعَرْشِ فَلَمَّا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِتْعَابَهُ أَوْحَى إِلَیْهِ أَیُّهَا الْمَلَکُ عُدْ إِلَى مَکَانِکَ فَأَنَا عَظِیمٌ فَوْقَ کُلِّ عَظِیمٍ وَ لَیْسَ فَوْقِی شَیْ‌ءٌ وَ لَا أُوصَفُ بِمَکَانٍ فَسَلَبَهُ اللَّهُ أَجْنِحَتَهُ وَ مَقَامَهُ مِنْ صُفُوفِ الْمَلَائِکَهِ فَلَمَّا وُلِدَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع وَ کَانَ مَوْلِدُهُ عَشِیَّهَ الْخَمِیسِ لَیْلَهَ الْجُمُعَهِ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى‌ مَالِکٍ خَازِنِ النَّارِ أَنْ أَخْمِدِ النِّیرَانَ عَلَى أَهْلِهَا لِکَرَامَهِ مَوْلُودٍ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ وَ أَوْحَى إِلَى رِضْوَانَ خَازِنِ الْجِنَانِ أَنْ زَخْرِفِ الْجِنَانَ وَ طَیِّبْهَا لِکَرَامَهِ مَوْلُودٍ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى حُورِ الْعِینِ تَزَیَّنَّ وَ تَزَاوَرْنَ لِکَرَامَهِ مَوْلُودٍ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى الْمَلَائِکَهِ أَنْ قُومُوا صُفُوفاً بِالتَّسْبِیحِ وَ التَّحْمِیدِ وَ التَّمْجِیدِ وَ التَّکْبِیرِ لِکَرَامَهِ مَوْلُودٍ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى جَبْرَئِیلَ (ع) أَنِ اهْبِطْ إِلَى نَبِیِّی مُحَمَّدٍ فِی أَلْفِ قَبِیلٍ وَ الْقَبِیلُ أَلْفُ أَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ عَلَى خُیُولٍ بُلْقٍ مُسْرَجَهً مُلْجَمَهً عَلَیْهَا قِبَابُ الدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ وَ مَعَهُمْ مَلَائِکَهٌ یُقَالُ لَهُمُ الرُّوحَانِیُّونَ بِأَیْدِیهِمْ أَطْبَاقٌ مِنْ نُورٍ أَنْ هَنِّئُوا مُحَمَّداً بِمَوْلُودٍ وَ أَخْبِرْهُ یَا جَبْرَئِیلُ أَنِّی قَدْ سَمَّیْتُهُ الْحُسَیْنَ وَ هَنِّئْهُ وَ عَزِّهِ وَ قُلْ لَهُ یَا مُحَمَّدُ یَقْتُلُهُ شِرَارُ أُمَّتِکَ عَلَى شِرَارِ الدَّوَابِّ فَوَیْلٌ لِلْقَاتِلِ وَ وَیْلٌ لِلسَّائِقِ وَ وَیْلٌ لِلْقَائِدِ قَاتِلُ الْحُسَیْنِ أَنَا مِنْهُ بَرِی‌ءٌ وَ هُوَ مِنِّی بَرِی‌ءٌ لِأَنَّهُ لَا یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَحَدٌ إِلَّا وَ قَاتِلُ الْحُسَیْنِ (ع) أَعْظَمُ جُرْماً مِنْهُ قَاتِلُ الْحُسَیْنِ یَدْخُلُ النَّارَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مَعَ الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ وَ النَّارُ أَشْوَقُ إِلَى قَاتِلِ الْحُسَیْنِ مِمَّنْ أَطَاعَ اللَّهَ إِلَى الْجَنَّهِ قَالَ فَبَیْنَا جَبْرَئِیلُ ع یَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ إِذْ مَرَّ بِدَرْدَائِیلَ فَقَالَ لَهُ دَرْدَائِیلُ یَا جَبْرَئِیلُ مَا هَذِهِ اللَّیْلَهُ فِی السَّمَاءِ هَلْ قَامَتِ الْقِیَامَهُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا قَالَ لَا وَ لَکِنْ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ مَوْلُودٌ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ قَدْ بَعَثَنِیَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ لِأُهَنِّئَهُ بِمَوْلُودِهِ فَقَالَ الْمَلَکُ یَا جَبْرَئِیلُ بِالَّذِی خَلَقَکَ وَ خَلَقَنِی إِذَا هَبَطْتَ إِلَى مُحَمَّدٍ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ بِحَقِّ هَذَا الْمَوْلُودِ عَلَیْکَ إِلَّا مَا سَأَلْتَ رَبَّکَ أَنْ یَرْضَى عَنِّی فَیَرُدَّ عَلَیَّ أَجْنِحَتِی وَ مَقَامِی مِنْ صُفُوفِ الْمَلَائِکَهِ فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ (ع) عَلَى النَّبِیِّ (ص) فَهَنَّأَهُ کَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَزَّاهُ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ (ص) تَقْتُلُهُ أُمَّتِی فَقَالَ لَهُ نَعَمْ یَا مُحَمَّدُ فَقَالَ النَّبِیُّ (ص) مَا هَؤُلَاءِ بِأُمَّتِی أَنَا بَرِی‌ءٌ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَرِی‌ءٌ مِنْهُمْ قَالَ جَبْرَئِیلُ وَ أَنَا بَرِی‌ءٌ مِنْهُمْ یَا مُحَمَّدُ فَدَخَلَ النَّبِیُّ (ص) عَلَى فَاطِمَهَ علی‌ها السلام فَهَنَّأَهَا وَ عَزَّاهَا فَبَکَتْ فَاطِمَهُ علی‌ها السلام وَ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی لَمْ أَلِدْهُ قَاتِلُ الْحُسَیْنِ فِی النَّارِ فَقَالَ النَّبِیُّ (ص) وَ أَنَا أَشْهَدُ بِذَلِکَ یَا فَاطِمَهُ وَ لَکِنَّهُ لَا یُقْتَلُ حَتَّى یَکُونَ مِنْهُ إِمَامٌ یَکُونُ مِنْهُ الْأَئِمَّهُ الْهَادِیَهُ بَعْدَهُ ثُمَّ قَالَ ع وَ الْأَئِمَّهُ بَعْدِی الْهَادِی عَلِیٌّ وَ الْمُهْتَدِی الْحَسَنُ وَ النَّاصِرُ الْحُسَیْنُ وَ الْمَنْصُورُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ الشَّافِعُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ النَّفَّاعُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ الْأَمِینُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ وَ الرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى وَ الْفَعَّالُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ الْمُؤْتَمَنُ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ الْعَلَّامُ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ وَ مَنْ یُصَلِّی خَلْفَهُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ علیهما السلام الْقَائِمُ (ع) فَسَکَتَتْ فَاطِمَهُ علی‌ها السلام مِنَ الْبُکَاءِ ثُمَّ أَخْبَرَ جَبْرَئِیلُ (ع) النَّبِیَّ (ص) بِقِصَّهِ الْمَلَکِ وَ مَا أُصِیبَ بِهِ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَأَخَذَ النَّبِیُّ (ص) الْحُسَیْنَ (ع) وَ هُوَ مَلْفُوفٌ فِی خِرَقٍ مِنْ صُوفٍ فَأَشَارَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْمَوْلُودِ عَلَیْکَ لَا بَلْ بِحَقِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَى جَدِّهِ مُحَمَّدٍ وَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ إِنْ کَانَ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ ابْنِ فَاطِمَهَ عِنْدَکَ قَدْرٌ فَارْضَ عَنْ دَرْدَائِیلَ وَ رُدَّ عَلَیْهِ أَجْنِحَتَهُ وَ مَقَامَهُ مِنْ صُفُوفِ الْمَلَائِکَهِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ دُعَاءَهُ وَ غَفَرَ لِلْمَلَکِ وَ رَدَّ عَلَیْهِ أَجْنِحَتَهُ وَ رَدَّهُ إِلَى صُفُوفِ الْمَلَائِکَهِ فَالْمَلَکُ لَا یُعْرَفُ فِی الْجَنَّهِ إِلَّا بِأَنْ یُقَالَ هَذَا مَوْلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ ابْنِ فَاطِمَهَ بِنْتِ رَسُولِ اللّه

[2] بحارالانوار ج 98/ص 77

[3]مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت اربعین

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *