اهتمام به همه علوم به طور مساوی
حضرت امام (ره) توصیه میکنند: کسی که میخواهد در مقامات عرفانی سلوک داشته باشد باید به تمام این سه علم به موازات هم بها دهد و از هیچ یک از کمالات علمی و عملی صرف نظر ننماید زیرا اگر به هر یک از این علوم نقصی وارد شود به سایر علوم نیز آسیب میرسد. این جاست که ما هر چه به خودمان نظر میکنیم به نقص خود پی میبریم و میبینیم هریک از اعتقادات، اخلاقیات و احکاممان گرفتار نقص است و چون سیر رسیدن به کمال در تمامی این علوم بسیار طولانی و گسترده است، هر قدر در هر یک از این امور حرکت میکنیم هرگز از نیل به كمال لازم مطمئن نیستیم.
نظریه مرحوم سهروردی (ره) و سایر علما و ردّ آنها
حضرت امام (ره) میفرمایند: «گمان نکنید تهذیب خلق یا تحکیم عقاید (یعنی علم اخلاق یا علم عقاید و احکام) به تنهایی کافی است» ایشان در این فرمایش به سهروردی ایراد گرفته و میفرمایند: سهروردی افراد را به سه دسته تقسیم میکنند: «كامل در علم و عمل، كامل در عمل، كامل در علم. مطابق تقسیم مرحوم سهروردی بعضیها کامل در علماند، بعضیها کامل در عملاند و بعضی در هردو کامل هستند.»
حضرت امام (ره) در توضیح ایرادشان میفرمایند: نمیتوان بر کسی عنوان کامل گذاشت در حالی که این کمال تنها مربوط به علم او باشد نه عملش، و یا برعکس (نمیشود بر کسی عنوان کامل بگذاریم درحالیکه تنها عملش کامل است اما علماش ناقص). زیرا فردی که تنها در یک بُعد کامل است و در بُعد دیگر ناقص، ناقص محسوب میشود، زیرا علم و عمل با یکدیگر مرتبط هستند یعنی اعتقادات من (که گفتیم اعتقاد، اخلاق و احکام همگی علم هستند) به اخلاقیاتم کاملاً مرتبطاند.
مرحوم سهروردی (ره) در ضمن تقسیماتشان فرمودهاند کسانی که اهل کمال علمی هستند (تنها در علم به کمال دست یافتند) اهل سعادتاند. اما حضرت امام (ره) به این سخن نیز اشکال وارد میکنند و میفرمایند: نمیشود کسی کمال علمی داشته باشد بیآنکه در عمل نیز کامل باشد، بلکه علم و عمل در راستای یکدیگر و وابسته به هم هستند.
بعضی از علمای اخلاق عقیده دیگری دارند و گفتهاند: اصل این است که اخلاقیات درست باشد و توجه به اعتقادات و احکام خار طریق سلوک است. بعضی دیگر گفتهاند اگر کسی به علوم عقلی و باطنی (مانند حکمت و فلسفه) و یا معارف الهی بپردازد کافر است و فقط کسانی که اهل اجراء ظاهر شریعت هستند، متدیّن نام دارند.
حضرت امام (ره) میفرمایند: تمام این سه گفته (سخن مرحوم سهروردی و دو نظر بعدی) نادرست است، زیرا ما علم اخلاق و احکام را در طول هم میدانیم نه در عرض هم. این سه طایفه که دارای عقاید باطله هستند درست تدبّر نکردند که اگر درست تدبّر میکردند. هرگز این سه علم (احکام، اخلاق و عقاید) را در مقابل هم نمیگذاشتند.
حقیقت علم یک چیز است
در تاریخ داریم بعضی از اهل حکمت و فلسفه به فقها طعنه میزدند و میگفتند: «شما اهل ظاهر هستید» بعضی فقها نیز به اهل حکمت و فلسفه طعنه میزدند که: «شما اهل باطن هستید و به ظاهر نمیپردازید» علمای علم اخلاق به هر دوی اینها طعنه میزدند.
امام (ره) میفرمایند: اینها ندانستند که حقیقت علم یک چیز است و منافات و تضادی بین این علوم نیست. ایشان جمله جالبی دارند میفرمایند: «اینها هر کدام کمال انسان را در یک نشئه میبینند یعنی علمایی که فقط به ظاهر اهمیّت میدهند، کمال انسان را قرار گرفتن در عالم قلب میدانند و علمایی که به اعتقادات اهمیّت میدهند کمال انسان را قرار گرفتن در عالَم عقل میدانند. در حالی که گفتیم انسان با کسب سه علم (علم اخلاق، عقاید و احکام ) میتواند سه عالَم را کسب کند.»
علم اعتقادات، بالاترین علم
پیامبر (ص) در روایتی که سابقا ذکر شد تمام علوم را به این سه علم تقسیم بندی کردند (اعتقادات، اخلاقیات، احکام) این سه علم مربوط به سه نشئه است یک علم مربوط به نشئه عقل، علمی مربوط به نشئه قلب و علم دیگر مربوط به نشئه نفس و دنیای انسان است. در روایات دیگر نیز همین تقسیم بندی را میبینیم؛ تمامی علوم شامل همین چند علم میشود.
یکی از علوم، علم به خدای سبحان، ملائکه، رسل و کتب است. به تعبیر امام (ره) میتوان گفت تنها چیزی که کتاب خدا از هر چیز بیشتر متکفّل آن شده همین علم است. به عنوان مثال اگر بپرسند در قرآن آیات اعتقادی بیشتر است یا آیات اخلاقی یا احکامی؟ پاسخ این است که بیشترین آیات مربوط به عقاید است ما از میان 6666 آیه، تنها 600 آیه راجع به احکام داریم. نه تنها قرآن بلکه تمامی کتب متکفّل این علم بوده و بالاترین علم محسوب میشود.
حضرت امام (ره) میفرمایند: دو علم دیگر در کتاب الهی نسبت به این علم مقدار قلیلی دارند. یعنی در قرآن آیات مربوط به اخلاقیات و احکام نسبت به آیات اعتقادی کمتر است. در روایات نیز همین امر حاکم است، هرچند ما گمان میکنیم روایات اخلاقی زیاد است. مثلاً درباره اصلاح و تعدیل خلق آنقدر آیه و روایات داریم که فوق مأمول است یعنی فوق آرزو و انتظار است، اما احادیث در باب فقه و اجرای ظاهر شریعت بیش از حدّ احصاء میباشد.
عدم درک یک علم، دلیل موجهی برای ردّ آن نیست
حضرت امام (ره) در آخر بحث نکتهای ذکر میکنند و میفرمایند: تاکنون گفتیم علم در شریعت یعنی سه علم عقاید، اخلاق و احکام، زیرا اصل نیاز بشر همین سه علم است: 1. اصلاح آخرت. 2. اصلاح دنیا. 3. اصلاح نشئه بین دنیا و آخرت.
ایشان میفرمایند: اگر کسی صاحب این علوم شد، حق اعتراض به دیگری را ندارد. مثلاً اگر من تسلّط بر فقه دارم نمیتوانم بگویم فقط علم فقه علم صحیحی است و سایر علوم فاقد اهمیّت میباشند! و اگر کسی به یکی از علوم دست پیدا کرد و علوم دیگر را تکذیب کرد این امر به خودی خود علامت عالم نبودن وی و یا دلیلی بر نقصان علم او است، زیرا عالم حقیقی خود را به هر سه علوم نیازمند میداند.
از گذشته تاکنون همیشه میان علماء در ارتباط با وحدت وجود دعوایی رایج بوده است. حتی در همین زمان فعلی بعضی مراجع در رسالهشان گفتهاند اگر کسی وحدت وجود را قبول داشته باشد نجس است. درحالیکه بسیاری از فلاسفه قائل به وحدت وجود بودهاند.
امام (ره) میفرمایند: «اگر خدای تبارک و تعالی از ما سؤال کند که شما که مثلاً معنای وحدت وجود را بر حسب مسلک حکما نمیدانستید و از عالِم آن علم و صاحب آن، اخذ نکردید و تعلم آن علم و مقدمات آن را نکردید، برای چه کورکورانه آنها را تکفیر و توهین کردید؟ در محضر حضرت حق چه جوابی داریم بدهیم جز این که سر خجلت به زیر افکنیم و البته این عذر پذیرفته نیست كه «من پیش خود چنین گمان كردم.»»
امام (ره) میفرمایند: (مضمون کلام ایشان این است): اگر از فیلسوفی سؤال شود تو که یک عمر طعنه زدی به فقها، محدثین را رد کردی، آیا فهمیدی فقها و محدثین چه میگویند و کارشان چیست، به چه دلیل ردشان کردی؟ هیچ جواب مَحکمه پسندی در محضر حق ندارد جز این که سر خجالت پایین بیفکند.
ما از درک بسیاری علوم و مفاهیم عاجزیم اما به هیچ عنوان حق انکار آن را نداریم.
تاریخ جلسه: 87/12/14- جلسه 57
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» حدیث 24- اقسام علم و ارتباط آنها با یکدیگر