«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ…»[1]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است…»
شاید بد نباشد «شخصیت پارانوئید» (Paranoid Personality) را به «شخصیت ظنین» ترجمه نماییم، چرا که مبتلایان به این اختلال، دچار سوء ظن عمیق و عدم اعتماد نسبت به بسیاری از اطرافیان خود میباشند.
این اختلال که معمولاً در آقایان بیش از خانمها دیده میشود، در اوایل جوانی آغاز میگردد و در جامعه ما با عناوین مختلفی مثل بدبین، متعصب یا دل سیاه! و… شناخته میشود.
مبتلایان به این عارضه، کارهای اطرافیانشان را برای خود به شدت تحقیر کننده یا تهدید آمیز میدانند و پیوسته نگران نوعی آسیب دیدن یا سوء استفاده از جانب دیگران هستند. این افراد با این که به کرّات، وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و خویشاوندان خود را مورد ارزیابی و پرسش قرار میدهند، اما با این وجود باز هم به دوستی و همراهی آنان شک دارند.
مسئله شایع در مورد مبتلایان به این بیماری، شک و سوءظن دائمی و بدون دلیلی است که در مورد وفاداری همسران خود به خرج میدهند و پیوسته در جستجوی شواهدی از خیانت همسران خود برمیآیند. به این ترتیب رفتار آنها پیوسته در اطرافیانشان ترس و تعارض ایجاد میکند و به طور کلی این بیماران در زمینه کار و زندگی با دیگران دچار مشکلات همیشگی هستند و مسائل شغلی و زناشویی فراوانی برایشان ایجاد میشود. چرا که آنها در بسیاری از مسائل ساده و خوش خیم زندگی، نشانههایی از تحقیر یا اهانت مییابند. مثلا تصور میکنند که فلان همسایه به قصد آزارشان ظرف زباله را دم در گذاشته است.
در مورد درمان این بیماری، دانش پزشکی چندان توفیقی نداشته است و چه بسا که این بیماری در تمام طول عمر فرد برطرف نشود، اما آیین اسلام، کثیر الظن بودن را نوعی گناه به حساب میآورد و در واقع مهر تایید بر بیمار بودن این افراد میزند. پس میتوان انتظار داشت هر دستور اسلامی از جمله نماز که گناه را از انسان دور می کند، در زدودن بیماری گناه آلود نیز موثر واقع شود.[2]
همان طور که اشاره کردیم شروع این اختلال در آغاز جوانی میباشد، یعنی زمانی که چند سالی از وجوب فریضه نماز گذشته است و انسان نمازگزار سال هاست که در نماز خود «الحمدلله رب العالمین» گفته است و خدای را به بزرگی و احاطه کامل بر جهان و جهانیان ستوده است و بدین ترتیب این باور را در وجود خویش ملکه ساخته است که «جهان را صاحبی است به نام خدا، که برگی بیاذن و اجازه او از درخت بر زمین نمیافتد» و با زمزمه مداوم «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بدین باور قلبی رسیده است که همه کارهای خود، همه زندگی خود و همه هستی خودش را فقط به خدایی این چنین قدرتمند بسپرد و از هیچ اتفاق ناگواری، نگران نباشد.
تکرار این باور عمیق ایمانی، بارها و بارها در طی شبانه روز، نمازگزار را بدان جا میرساند، که حتی اگر در اطرافیان خود رفتاری را تهدید کننده یا تحقیرآمیز بیابد و یا به سوءظنی در رابطه با همسر یا بستگان خود برسد، با تکیه بر همان نماز و ایمان، از سوء ظن گناه آلود بپرهیزد و حساب کار را به پروردگار متعال و منتقم بسپارد.
به قول حافظ شیرازی:
کار خود گر به خدا بازگذاری حافظ ای بسا عیش که با بخت خدا داده کنی
با توجه به این که سن شیوع و شروع این اختلال در آغاز جوانی و سالها پس از وجوب نماز است، بروز این اختلال در نمازگزاران به مراتب کمتر از افراد تارک الصلوة میباشد.[3]
پی نوشتها:
مطالب علمی این مقاله از ترجمه سیناپس کاپلان ـ سادوک جلد سوم صفحات ۲۵۷ ـ ۲۷۲ اقتباس شده است
اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که یک مزیت بسیار مهم برای بسیاری از تعالیم و فرایض اجتماعی اسلام، از جمله نمازهای جمعه و جماعت و همچنین آیین شکوهمند حج و حتی دستورهای اقتصادی اسلام مثل خمس و زکات: پرورش روح (رحماء بینهم) و افزایش دهنده مهر و محبت و در نتیجه دوری از سوء ظن و بدبینی نسبت به یکدیگر میباشد.
[1] – سوره مبارکه حجرات، آیه 12