آداب ورود به نماز

نماز، بازدارنده از زشتی‌ها

 

در اسرار الصلوة میرزا جواد آقای تبریزی روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است:

«مَنْ‏ أَحَبَ‏ أَنْ‏ یعْلَمَ‏ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْینْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ.»[1]

«اگر كسی می‌خواهد بداند نمازش قبول شده یا نشده، باید ببیند نماز چقدر او را از فحشا و منكر دور كرده است، پس به میزانی که نماز او را از فحشا و منكر دور کرده است، نماز او مورد توجه حضرت حق قرار گرفته است.»

 

روایت دیگر از قول پیامبر صلی‌الله علیه‌و‌آله می‌گوید:

«مَنْ لَمْ تَنْهَهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ لَمْ یزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً.»[2]

«اگر كسی نمازش او را از فحشا و منكر دور نكرد ثمره آن نماز فقط دور كردن او از خدا است.»

 

یعنی هم نماز خوانده هم از خدا دور شده است و این دردناك است. قانوناً اگر كسی نمازگزار بشود بدون هیچ علتی نماز مانع از بدی كردن او می‌شود، نماز اجازه نمی‌دهد بدی از او صادر و یا بدی در او ماندگار شود.

روایت دیگری می‌گوید:

«لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ یطِعِ الصَّلَاةَ وَ طَاعَةُ الصَّلَاةِ أَنْ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ»[3]

 

برای آن كس كه اطاعت از نماز نكند نماز نیست، با توجه به این روایت چند نكته قابل توجه است: نماز در زندگی افراد نظر می‌دهد و كارفرما است، به فرد امر می‌كند كه بعضی از امور را انجام بدهد و از بعضی از امور اجتناب كند. اگر مصلی امر نماز را در جهت اموری كه نهی می‌شود نپذیرد گویا اصلاً‌ نماز نخوانده است. نماز فرد را از غیبت، تجسس و توقع داشتن از خلق منع می‌كند و اگر كسی نماز خواند و به نهی‌های نماز بی‌توجه بود گویا نمازی نخوانده است.

 

توجه به مقدمات و آداب نماز، زمینه ساز حضور قلب

 

یكی از دلایلی كه در نمازهایمان حضور قلب نداریم آن است كه به مقدمات نماز بی‌توجه‌ایم. نماز شروط و مقدماتی دارد، یك معجون مركب از امور مختلف است باید به شروط و مقدمات این معجون مركب و به عبارتی همه جزئیاتش توجه كرد. بعضی از نمازگزاران معمولاً به بعضی از جزئیات بسیار توجه دارند و به بعضی از جزئیات دیگر بی‌توجه‌اند، همین امر سبب می‌شود كه به مطلوب نرسد.

 

زمین وجودی بنده، مسجد است

 

همه موجودات در صف جماعت هستند قرآن می‌گوید:

«… وَ إِنْ مِنْ شَی‏ءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ‏ بِحَمْدِهِ‏ …»[4]

«… و هیچ چیز نیست مگر اینكه در حال ستایش، تسبیح او مى‏‌گوید…»‌

 

همه موجودات نماز خوانده و تسبیح می‌گویند، یعنی با یك دید همه عالم معبد است.

اگر جسم انسان را زمین بدانیم جسم او یك معبد است، جسمش مسجد است كه دل در آن نماز می‌خواند. دل در مسجد تن نماز می‌خواند، جسم معبد و دل در این معبد عبادت می‌كند. مسجد ادب دارد:

  • مسجد نباید كثیف باشد
  • مسجد نباید نجس شود
  • در مسجد حرف لغو نباید بزنیم
  • شما خادم المسجد هستید وقتی خود را آراسته می‌كنید غسل می‌كنید و وضو می‌گیرید و نظافت می‌كنید و مو شانه می‌كنید و لباس تمیز می‌پوشید خادم هستید

با همین كارهای ساده و خدماتی كه برای نماز به جسمم می‌دهم نزد خدای سبحان قرب می‌یابم، جسمم را با این دید نگاه می‌كنم كه مسجد است و نباید كثیف باشد، چرا مصلی باید سعی كند كه دائم الوضو و خوش بو باشد و ظاهری آراسته داشته باشد چون جسمش مسجد است در مسجد نباید فكر بیهوده كرد و حرف بیهوده زد. یعنی من برای شما و شما برای من مقدس هستید، مسجد مقدس است، مسجد محترم است، در مسجد هر كس دیگری را می‌بینید به یاد بندگی كردن می‌افتید پس باید این جسم پاك باشد تا بتواند جایگاه عبادت معبود شود.

 

خداوند، تنها عبادت کننده در عالم

 

امام خمینی(ره) می‌گوید:  كل عالَم مسجد است ولی عبادت كننده مخلوقات نیستند، بلكه خود خدا خود را عبادت می‌كند، مصلی ذات مقدس حضرت حق است، چون نماز تعریف خدای سبحان است و كسی به غیر از خود خدا نمی‌تواند از خود تعریف كند. فقط كامل می‌تواند تعریف كامل را بكند و مابقی صداها پژواك و انعكاس صدای خداست.

 

نماز، حضور در محضر پادشاه پادشاهان

 

شهیدثانی(ره) در رساله سرّالصلوة می‌گوید: شما هر جا بایستید چه در گوشه خانه یا در مسجدالحرام اولین چیزی كه به ذهن شما می‌آید این است كه در مقابل یك پادشاه ایستاده‌اید و می‌خواهید با آن پادشاه مناجات كنید. پادشاه به شما وقت خصوصی داده است تا با او حرف بزنید و او به شما توجه ویژه‌ای بكند، پس در هر جایی كه قرار دارید آن‌جا را محضر پادشاه بدانید، در محضر پادشاه تكبر نكنید، خضوع و خشوع داشته باشید، بدانید پادشاه به شما اجازه داده است با او ملاقات كنید، می‌خواهد شما را به گذشتگان از صلحا و ابرار ملحق كند، صرف دیدار مطرح نیست، این پادشاه می‌خواهد به شما امضا بدهد كه بعد از این برای نماز در جمع خوبان قرار بگیرید و به خوبان سابق ملحق شوید. زمانی كه می‌خواهید به محضر پادشاه وارد شوید باید خوف و رجا داشته باشید هم امیدوار باشید كه از نهایت لطف او بهره‌مند می‌شوید و هم نگران هستید از این كه ادب حضور را مقابل آن پادشاه به جا نیاورده باشید.

 

امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:

«إِذَا بَلَغْتَ بَابَ الْمَسْجِدِ فَاعْلَمْ أَنَّكَ قَدْ قَصَدْتَ بَابَ مَلِكٍ عَظِیمٍ لَا یطَأُ بِسَاطَهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ وَ لَا یؤْذَنُ لِمُجَالَسَتِهِ إِلَّا الصِّدِّیقُونَ فَهَبِ الْقَدُومَ إِلَى بِسَاطِ هَیبَةِ الْمَلِكِ فَإِنَّكَ‏ عَلَى‏ خَطَرٍ عَظِیم‏ ٍ إِنْ غَفَلْت‏…»[5]

«هنگامی که به درب مسجد رسیدی، پس بدان که تو قصد درب پادشاه بزرگی را کرده‌ایی که كه لایق نیست كه پا گذارند بساط و فرش او را، مگر پاكان و نیكان. و اجازه ندارند از براى جلوس آن بساط و فرش، مگر صدّیقان. پس بدان تو اگر غفلت کنی در خطر بزرگی هستی…»

 

مرحوم شهید ثانی با توجه به این روایت می‌گوید، همان گونه كه در محضر پادشاه فقط پاكان حضور پیدا می‌كنند و صدیقان اذن جلوس نصیب‌شان می‌شود، مصلی هم باید مطهر و صدیق باشد، اگر مصلی موقعیت خود را درك كرد باید بداند كه حضور در این موقعیت آداب خاصی دارد و نیز بداند اگر غافل شد خطر بزرگی او را تهدید می‌كند.

 

کیفیت نماز خواندن بنده

 

اگر كسی می‌خواهد بداند چگونه جان می‌دهد باید ببیند چگونه نماز می‌خواند، چقدر در نماز می‌رود و برمی‌گردد. اگر الله اكبر گفت و از عالم ماده جدا شد، راحت جان می‌دهد امّا اگر به سوره حمد نرسیده، مجدد به دنیا برگشت و یا هر كجای دیگر نماز مجدداً فكر به سوی عالم دنیا برگشت، به سختی جان می‌دهد چنین فردی نباید توقع داشته باشد خوب جان بدهد، زیرا وقتی برای چند دقیقه نمی‌تواند از دنیا جدا شود، چگونه هنگام مرگ می‌تواند برای همیشه دل از دنیا بكند؟ قبلا در روایتی از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان شد: نماز قیامت است و از طرفی دیگر مرگ هم قیامت است. حال وقتی مصلی نتواند قیامت نماز را تحمل كند، چگونه قیامت مرگ را تحمل می‌كند؟

در ادامه روایت مسجد آمده است:

«…فَاعْلَمْ أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَى مَا یشَاءُ مِنَ الْعَدْلِ وَ الْفَضْلِ مَعَكَ وَ بِكَ فَإِنْ عَطَفَ عَلَیكَ بِرَحْمَتِهِ وَ فَضْلِه‏…»[6]

«پس بدان آن سلطان بر هر چیزی از عدل و فضل قادر است پس اگر با مهربان بود با رحمت و فضل خودش است…»

 

اگر در مقابل سلطان وارد شدی باید بدانی سلطان عادل است و بدانی كه تو مستحق عقوبت هستی و اگر سلطان با فضل خود با تو معامله می‌كند تو استحقاق این فضل را نداری، پس طلبكارانه حضور پیدا نكن، بلكه خاشعانه حاضر باش. قرآن می‌گوید:

«قَدْ أَفْلَحَ‏ الْمُؤْمِنُونَ. الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون‏‏»[7] 

«به راستى كه مؤمنان رستگار شدند، همانان كه در نمازشان فروتن‌اند»

چرا مصلی باید فكر كند استحقاق تفضلات الهیه را دارد؟ در حالی كه او در مقابل سلطان عالی قرار گرفته است و فقط این سلطان با فضل خودش با او رفتار می‌كند که طاعت اندكش را قبول می‌كند، و در مقابل طاعت اندك پاداش بسیار می‌دهد.

 

نهایت فقر خود را اعلام كن

 

«وَ اعْتَرِفْ بِعَجْزِكَ وَ تَقْصِیرِكَ وَ انْكِسَارِكَ‏ وَ فَقْرِكَ بَینَ یدَیهِ… وَ اعْرِضْ أَسْرَارَكَ عَلَیهِ… و أَخْلِ قَلْبَكَ عَنْ كُلِّ شَاغِلٍ یحْجُبُكَ عَنْ رَبِّكَ فَإِنَّهُ لَا یقْبَلُ إِلَّا الْأَطْهَرَ الْأَخْلَصَ. انْظُرْ مِنْ أَی دِیوَانٍ یخْرَجُ اسْمُكَ فَإِنْ ذُقْتَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِهِ وَ لَذِیذَ مُخَاطَبَاتِهِ وَ شَرِبْتَ بِكَأْسِ رَحْمَتِهِ وَ كَرَامَاتِهِ مِنْ حُسْنِ إِقْبَالِهِ عَلَیكَ وَ إِجَابَتِهِ فَقَدْ صَلَحْتَ لِخِدْمَتِهِ فَادْخُلْ فَلَكَ الْإِذْنُ وَ الْأَمَان‏ وَ إِلَّا فَقِفْ وُقُوفَ مَنْ قَدِ انْقَطَعَ عَنْهُ الْحِیلُ وَ قَصُرَ عَنْهُ الْأَمَلُ وَ قَضَى عَلَیهِ الْأَجَلُ فَإِنْ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَلْبِكَ صِدْقَ الِالْتِجَاءِ إِلَیهِ نَظَرَ إِلَیكَ بِعَینِ الرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اللُّطْفِ…»

«هنگامی كه در مكان بندگی می‌ایستی و به ناتوانی و کوتاهی در بندگی و بیچارگی و نداری‌ات در مقابل او اعتراف کن… و قلبت را از هر چیزی که تو را مشغول می‌کند و تو را از پروردگارت محجوب می‌سازد، خالی کن (توجه به هیچ چیز دیگر نداشته باش) چون خدای سبحان فقط طاهرترین‌ها و خالص‌ترین‌ها را قبول می‌كند. بعد ببین اسم تو از كدام نامه عمل خارج می‌شود؟ (دو نامه عمل وجود دارد) اگر شیرینی مناجات را چشیده‌ای و لذت خطاب را ادراك كرده‌ای و از جام رحمت و کرامت او نوشیدی (معلوم می‌‏شود) كه صاحب بیت را به تو اقبالى هست (خدا به تو خوب توجه كرده) و تو را اجابت کرده است پس اذن دخول به تو داده و صلاحیت بندگی حق را به تو عطا كرده، داخل شو به تو اجازه داده شده است. و اما اگر این‌طور نیست (لذتی از حضور در محضر سلطان نمی‌بری لذت نماز را احساس نمی‌كنی) پس بایست مانند ایستادن کسی که یك بیچاره كه چاره‌ایی برایش نمانده و دسترسی به آرزوهایش کوتاه گشته و مرگ برایش امضا شده  است. پس اگر خداوند بداند که با صداقت به سوی او رو کرده‌ایی، پس با دیده مهربانی و رحمت و لطف به تو می‌نگرد…»

 

کسی که در نماز حال خوشی ندارد، بیچاره است

 

در دعاهای روز جمعه می‌گوییم:

«فَإِنَّكَ كَرِیمٌ‏ تُحِبُ‏ الضِّیافَةَ»[8]

«تو كریمی هستی كه مهمان كردن را دوست داری.»

 

نكته جالب دعا آن است كه می‌گوید: تو مهمان كردن را دوست داری نه مهمان را، خدای سبحان كریم است دوست دارد بنده را اكرام كند. اگر من اضطرارم را در ابتدای نماز به خدا نشان دهم خدا بیچار‌ه‌ها را اكرام می‌كند. هر زمان بیچاره شوم خدا اجازه نمی‌دهد بیچاره بمانم. خدا دوست دارد بنده‌های مضطر را اكرام كند.

قرآن می‌گوید:

«أَمَّنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یكْشِفُ السُّوءَ…»[9]

«[كیست‏] آن كس كه درمانده را -چون وى را بخواند- اجابت كند و گرفتارى را برطرف‏ گرداند»

 

اگر كسی اول نماز حال خوشی ندارد خیلی بیچاره است، باید قبل از نماز خود را به عنوان مضطر معرفی كرده  و از خدا بخواهد نجاتش دهد. این بیچارگی قابل درمان است اگر بیماری را به خدا نشان دهید حتماً‌ خدای سبحان شما را درمان می‌كند و بعد از درمان می‌گوید:

«ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنین‏»[10]

«[به آنان گویند:] «با سلامت و ایمنى در آنجا داخل شوید.»»

 

یاری طلبیدن از حضرات معصومین برای داشتن حضور قلب

 

امام خمینی (ره) اشاره می‌كند ما یك مسجد داریم كه مؤمن‌ها در آن جمع می‌شوند، یك مسجد هم زمان پیامبر به دست منافقین ساخته شد كه اسمش ضِرار بود که برای ضرر زدن به جمله مسلمین بود و پیامبر با دست خود آن مسجد را از بین برد. اگر  قرار است وجودمان مسجد باشد باید كلنگ مسجد وجود ما را بهترین خلق عالم بزند، كلنگ باید در دستان مبارك پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام و اولاد ایشان باشد. این بزرگواران از خدا خواسته‌اند تا ما خلق شویم، هر چه توجه ولایت بر وجود ما پررنگ‌تر باشد خود به خود همه نیروهای بندگی ما قوی‌تر می‌شود.

اگر در اذان و اقامه به امیرالمؤمنین علیه‌السلام و اهل بیت توجه كردیم حاكمیت ولایت قوی‌ می‌شود و همه اعضای وجودی من در نماز جمع شده و تفرقی حاصل نمی‌شود، همه موجودات حول محور ولایت تجمع دارند، دعا كنید مسجدی بسازید كه اولیای خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در آن نماز بخوانند، وقتی می‌توانم مسجدم را درست بسازم كه از ابتدا فكر كنم «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ‏ وَ أَقْعُد»‌ ابتدا باید به سراغ حضرات معصومین علیهم‌السلام رفت. ما خود برای ساخت مسجد وجودی‌مان عاجز و ناتوانیم، بسیاری از افراد در زیارت آل یس در هر شبانه روز به امام زمان عجل‌الله تعالی‌فرجه‌الشریف سلام می‌دهند، از آن روست كه حتی یك گوشه از مسجد وجودشان نیست كه زیر نگاه امام زمان نباشد، بلكه هر گوشه‌ای از مسجد وجودشان تحت نگاه حضرت می‌باشد. امام می‌گویند: كار سختی است كه بنای مسجد به خود سالك تكلیف شده است ولی وقتی حضرات معصومین علیهم‌السلام به میدان بیایند سخت آسان می‌شود.

 

تاریخ جلسه: 95/11/5 – جلسه 14

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] بحارالأنوار، ج79، ص198

[2] بحارالأنوار، ج79، ص198

[3] بحارالأنوار، ج79، ص198

[4] سوره مبارکه إسراء، آیه44

[5] مصباح الشریعة، ص130

[6] مصباح الشریعة، ص130

[7]سوره مبارکه مؤمنون، آیه1 و2

[8] مفاتیح الجنان، زیارت حضرت رسول(ص) در روز شنبه

[9] سوره مبارکه نمل، آیه62

[10] سوره مبارکه حجر، آیه 46

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *