حاکم نشدن امور پست بر شخصیت انسانی

یکی از درخواست‌های بنده از خدای سبحان در روز عرفه این است:

 

«وَ لَا تَسُمْنِی خَسِیسَةً یصْغُرُ لَهَا قَدْرِی»

«خدایا امر پستی را که موجب کاهش ارزشم شود، بر من حاکم نکن»

 

«سَوَم» به معنی وَلَی یا حَکَم.

گاهی فرد یک رذیله‌ی اخلاقی دارد که باعث بی‌اعتبار شدنش نزد دیگران می‌شود مانند بخیل بودن و یا اینکه در نگهداری حرف‌های رازگونه بسیار ضعیف باشد، یعنی به محض باخبر شدن از امری، به سرعت دیگران را نیز باخبر می‌کند. این امین نبودن، فرد را از درجه اعتبار ساقط می‌کند ولو فرد متدینی باشد.

افراد در زندگی اجتماعی باید از یک اعتبار نسبی نزد دیگران برخوردار باشند. عدم اعتدال و تنظیم امور مختلف در زندگی به این اعتبار صدمه می‌زند.

بنده در این فراز از خدا می‌خواهد صفت نادرستی بر او حاکم نباشد که در نظر دیگران بی‌اعتبار شود.

حتی شاداب بودن یا نبودن صورت در اعتبار اجتماعی مؤثر است؛ یعنی چهره عبوس از اعتبار و محبوبیت فرد می‌کاهد.

در روایت آمده است:

«المؤمنُ بِشْرُهُ‏ فِی‏ وَجْهِهِ‏ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِه‏»[1]

«مؤمن، شادی‌اش در رخسار و اندوهش در دلش است»

 

پس مؤمن باید در عرصه اجتماعی با روی‌گشاده حضور یابد.

 

 

تاریخ جلسه: 97/9/5 ـ جلسه 6

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] نهج البلاغه مرحوم فیض السلام، حکمت325

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *