تهمت به معصوم!
ریان بن صلت نقل میکند:
«سَأَلْتُ الرِّضَا ع یوْماً بِخُرَاسَانَ فَقُلْتُ یا سَیدِی إِنَّ إِبْرَاهِیمَ بْنَ هَاشِمٍ الْعَبَّاسِی حَكَى عَنْكَ أَنَّكَ رَخَّصْتَ لَهُ فِی اسْتِمَاعِ الْغِنَاءِ فَقَالَ كَذَبَ الزِّنْدِیقُ إِنَّمَا سَأَلَنِی عَنْ ذَلِكَ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا مَیزَ اللَّهُ بَینَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ فَأَینَ یكُونُ الْغِنَاءُ فَقَالَ مَعَ الْبَاطِلِ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَدْ قَضَیت»[1]
من در خراسان روزی از امام پرسیدم: «ای آقای من! هشام بن ابراهیم عباسی از شما نقل كرده كه به او اجازه گوش دادن به غنا را دادهاید.»
حضرت فرمودند:«زندیق دروغ گفته است. به درستی که او درباره حكم غنا از من سؤال كرد؛ من گفتم: مردی از امام باقر علیهالسلام این سؤال را پرسید و ایشان در پاسخش فرمود: «وقتی كه خدای عزوجل حق را از باطل جدا میكند، غنا در كدام یك از آن دو قرار میگیرد؟» مرد گفت: «در جانب باطل» ، حضرت باقر علیهالسلام فرمودند: «تو خود حكم آن را گفتی»».
نکات مورد توجه در روایت:
- تهمت به معصوم همیشه وجود داشته و مردم همعصر حضرات معصومین هم ـ العیاذ بالله ـ به آنها تهمت میزدهاند. این كه راوی به امام میگوید: «من شنیدهام كه شما غنا را حلال دانستهاید» تهمتی است به ساحت مقدس حضرت.
بنابراین در هر جامعهای بزرگان دین و مذهب در جایگاه تهمت قرار دارند و لبه تیز تهمت مردم به سوی آنهاست. افراد معمولاً طالب آن هستند تا برای خواستههای نفسانیشان تأییدیهای از سوی دین بگیرند و چون آن را نیافتند یا خود مذهب را زیر سؤال میبرند و یا به بزرگان دین تهمت میزنند. در همین روایت، امام رضا علیهالسلام مورد تهمت قرار میگیرند تا شاید مجوز غنا صادر شود.
- حضرت جواب را از لسان خود مطرح نمیكنند بلكه جواب را به بزرگتر فكری دیگری نسبت میدهند. این نوع پاسخگویی دارای چند نکته قابل توجه است:
- حضرت فرد را متوجه این موضوع میسازند که نه تنها من این مجوز حلال بودن غنا را صادر نكردهام؛ بلكه پیشینیان من نیز چنین جوابی ندادهاند.
- امر قابل توجه بعدی آن است که «امرالله» امری محكم و یكپارچه است .آنچه در حال جاری است در گذشته نیز جاری بوده و آنچه در حال هست در آینده نیز خواهد بود:
«حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یوْمِ الْقِیامَة»[2]
«حلال دینِ محمد، حلال است برای همیشه تا قیامت و حرام او حرام است همیشه تا قیامت.»
- حضرت میخواستند توجه مردم زمان خود را به روایات ائمه پیشین نیز جلب كنند تا افراد از گذشتگان غافل نشوند.
اگر توجه كنید در مفاتیحالجنان این حكایت فراوان به چشم میخورد. شیخ عباس قمی رحمةاللهعلیه در بعضی از ادعیهها و نمازها، خوانندگان را به كتاب اقبال ارجاع میدهند. از ایشان سؤال شد: «چرا همه دعاها را در مفاتیح الجنان ذكر نكردهاید؟» ایشان فرمودند: «تا خوانندگان از گذشتگان غافل نشوند.»
این شیوه عملی را ایشان از بزرگان دین آموخته است.
- امام مستقیماً پاسخ سؤال كننده را ندادند. این شیوه پرسش و پاسخ در بسیاری از موارد نتیجه مطلوب دارد؛ زیرا سؤالكننده خود را منفعل نمیبیند بلكه باید فکر خویش را به کار گیرد تا بتواند پاسخگو باشد.
همچنین بسیار اتفاق میافتد كه سؤال كننده خود پاسخ صحیح را میداند و سؤال او گاهی برای تأكید بیشتر جواب است و گاه جوابی بر خلاف جواب صحیح میخواهد كه روایت ذكر شده چنین است.
- تهمت زدن به معصوم انسان را در شمار كفار قرار میدهد هر چند كه فرد در ظاهر مسلمان باشد. در رسالههای فقهی نیز یكی از مصادیق كافر كسی است كه به حضرات معصومین دروغ میبندد.
- پاسخ اسلام و شریعت به سوالهای مردم، بر مبنای عقل و منطق است، حضرت در این پرسش و پاسخ فرد را متوجه میكنند كه خود جواب را میدانستی و بیهوده به ما مراجعه كردی تو در پی حكم آسان بودی در حالی كه ما حكم غیر عقلی نداریم و تدابیر عقلی با درخواستهای نفس هماهنگ نیست.
در روایات و احادیث ما شبیه به مضمون این روایت زیاد دیده میشود كه مردم در زمان معصوم به امام تهمت زده و به ایشان دروغ بستهاند؛ اما حضرات معصومین در هیچ حالی در پاسخ گویی، به حال افراد توجه ندارند بلكه منطق آنان بر مبنای شریعت است و مبنای شریعت عقل و منطق است.
تاریخ جلسه: 86/9/12 ـ جلسه 10
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] عیون اخبارالرضا، ج2، ص14
[2] اصول کافی، ج1، ص58