قرآن در آیه 37 سوره انفال میفرماید:
«لِیمِیزَ اللّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیبِ»
نشانه طینت سالم و ناسالم چیست؟
خداوند سبحان در این آیه بیان میدارد نوع مصرف هرکس نشانه خبیث و یا طیب بودن طینت اوست، مثلاً استفاده کردن صحیح از وقت نشانه طیب بودن نفس و خلاف آن نمایانگر خبث طینت است.
«لِیمِیزَ اللّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیبِ» مفسری میگوید خبیث هرچیزی است که صاحبش را از خدا دور کند.
میخواهید ببینید مالتان چقدر خبیث و چقدر طیب است؟ مال خبیث مالی است که شما را از خدا دور میکند و مال طیب مالی است که شما را به خدا نزدیک میکند، آن چیزی که شما برای حظ نفس خرج میکنید خبیث است و چیزی که به امر ربّ خرج میکنید طیب است. مصرف نعمات از باطن افراد پردهبرداری میکند. اگر کسی زبانش به دعا برای دیگران مشغول است و تنها برای عزیزان خود دعا نمیکند و سفره دعایش گسترده است، نشانگر بلند همتی و بلندنظری اوست و بالعکس.
یکی از مفسرین میگوید: هرکسی مال خود را برای نمایش دادن به دیگران و مطرح کردن خود مصرف کند خبیث است و اگر مصرف خالصانه داشته باشد طیب است. خدای سبحان در مصرفها نیات افراد را رو میکند که ریاکارند یا خالص.
با مصرف مال، عاشق واقعی و مدعی عاشقی از یکدیگر ممتاز میشوند، چون عاشق مال خود را برای معشوق هزینه میکند و مدعی مال را برای خود هزینه میکند، زیرا معشوقش را دوست ندارد تا برای او هزینه کند. هرکس باید ببیند عاشق است یا مدعی عشق، اگر عاشق باشیم طیب میشویم و اگر مدعی عاشقی باشیم، خبیثیم.
«وَیجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَىَ بَعْضٍ فَیرْكُمَهُ جَمِیعًا»
خبث طینت چگونه معلوم میگردد
- هزینه کردن در مسیر باطل پشتپرده افراد را برملا میسازد.
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامهی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
- میل به بدی که چنین میلی نشانگر باطن ناسالم افراد است. اگر جنس و خمیره فرد درست باشد هرگز میل به بدی ندارد و بالعکس، میلها نمایانگر خوبی یا بدیهای ماست.
در وجود هرکس قانون جذب حاکم است، اگر به سوی بدیها جذب شویم ظرف وجودیمان خبیث و اگر به خوبیها میل کنیم وجودمان طیب است.
ناریان مر ناریان را جاذبند
نوریان مر نوریان را طالبند
مصارف نادرستِ نعمات چون به شخص خبیث ضمیمه شود خبائث او را تقویت میکند. کافر خبیث است و چون میل او در مصرف نعمات نیز ناصحیح باشد «ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْض» [1] ایجاد میشود، یعنی آلودگی و تاریکی روی آلودگی و تاریکی میآید.
«فَیجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»
غلبه نفس بر روح موجب خسارت
خدای سبحان روح انسان را از عالم اعلی قرار داده و نفس او را از عالم سفلی و بعد میان آن دو جمع کرد و قابلیت ترقی را برای نفس فراهم نمود است. راهکار کمال نفس را میل به رضایت خدای سبحان قرار داده تا نفس به ترقیات و کمالات خاص نائل آید. حال اگر کسی وارد این عرصه تجارت شود و امیال نفسانی او تحت مدیریت روح قرار گیرد و ساماندهی شود، از خسارت به دور میماند اما اگر کسی غلبه روح را بر نفس نپذیرد و نفس را به نفسانیت مشغول نماید، حقیقت انسانیت خود را باخته است و در این تجارت هیچ سودی نصیبش نمیشود.
در شرح حال یکی از عرفا آمده است ایشان در زمان احتضار میگفتند: یجوز یجوز، پرسیدند یعنی چه؟ فرمود: خداوند سبحان روح و نفس را با هم آفرید و آن دو را شریک یکدیگر قرار داد، حال روح میخواهد از نفس جدا شود، صدایی میآید که میگوید جایز نیست دو شریک از یکدیگر جدا شوند، او با این بهانه میخواهد مرا وادار کند جان ندهم و من میگویم «یجوز یجوز» جایز است دو شریک از هم جدا شوند.
تاریخ جلسه: 92/2/21 ـ جلسه 23
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره نور،آیه40