«عَیبَةِ عِلْمِهِ»
«سلام بر حضرات معصومینی که صندوق علم الهی هستند»
«عَیبَة» به معنای «موضع سر» است، در اصطلاح صندوق و محلی است که اشیاء گران قیمت در آن نگهداری میشود حتی بعضی میگویند: «عَیبَة» محلی برای نگهداری و حفاظت لباسهای گران قیمت است.
ما در این فراز به حضرات معصومین عرض میکنیم شما « َعیبَةِ عِلْمِهِ» هستید یعنی صندوق علم خدای سبحان هستید.
علم خدا بی نهایت است و حد و مرزی ندارد زیرا صفات حق عین ذات اوست و همانگونه که ذات باری تعالی محدودیتی ندارد صفات حق نیز محدودیتی ندارد. اولین نگاه به علم خداوند بی نهایت بودن علم است.
انواع علم
علم خدای سبحان دو گونه است علمی که در اختیار مردم قرار میگیرد و و علمی که تنها در اختیار حضرات معصومین است، قرآن برای نوع اول آیاتی چند را بیان میکند:
«یعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون»[1]؛«و خدا آنچه را نمىدانستید، به شما یاد دهد.»
«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ»[2]؛ «خداوند رحمن قرآن را تعلیم فرمود.»
« عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یعْلَم »[3]؛«و به انسان آنچه نمیدانست، یاد داد.»
اعتبار هر بندهای جلوهای از نام علیم حضرت حق است اما جلوهای ناقص و کم رنگ. تمام دانستنیهای بشر در عالم دنیا جلوهای از علم خداوند است.
اما نوع دوم علم خدا، مکنون و مستور است و خدای سبحان این نوع علم را فقط در اختیار گروه خاصی قرار داده است. این نوع از علم تنها در ظرف وجودی معصوم قرار گرفته است. «عَیبَةِ عِلْمِهِ» گنجینهی وجود معصوم صندوق علوم خاص الهی است که هیچ یک از افراد بشر از این علوم مطلع نیستند. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «نَحْنُ خَزَنَةُ عِلْمِ اللَّه»[4]؛ «ما مخزن علم خدا هستیم».
مصحف فاطمی
شیعه معتقد است در دورهی کوتاه زندگی حضرت زهرا سلاماللهعلیها بعد از رحلت پیامبر صلّیاللهعلیهوآله جبرائیل بر وجود مقدس ایشان نازل میشدند در حالیکه امیرالمؤمنین علیهالسلام جبرئیل را نمیدیدند. در این ملاقاتها جبرئیل وقایع دنیا و ما فیها را تا قیامت برای حضرت زهرا سلاماللهعلیها بازگو میکردند و حضرت زهرا سلاماللهعلیها املا میکردند و امیر المؤمنین علیهالسلام مینوشتند و تمام این نوشتهها به صورت کتابی در آمد به نام مصحف فاطمه سلاماللهعلیها که «بما كان و ما هو كائن و بما لم یكن الى یوم القیامة حین تقوم الساعة» در این مصحف موجود است. این مصحف از امامی به امام دیگر منتقل میشود و غیر از معصوم کسی توان تحمل مکتوبات این صحیفه را ندارد، کتاب منظور در حال حاضر نزد ولی عصر عجّلاللهفرجه حفاظت میشود.
تفاوت در ظرف وجودی
اگر ما لحظهای به مطالب این صحیفه فکر کنیم تحمل شنیدن وقایع این مصحف از عهدهی ما خارج است، خلقی از مخلوقات عالم توان تحمل کمترین مطالب این کتاب را در خود پیدا نمیکند. اگر الان به ما گفته شود که برای فلان امر باید سی سال منتظر بمانیم و یا برای به نتیجه رسیدن فلان امر فرزندمان باید صدمهی جدّی را تحمل کند و اگر خبردار شویم نزدیکترین عزیز ما در فاصله زمانی کوتاهی از دنیا میرود، آیا ممکن است این اخبار را تحمل کنیم.
همچنین اگر بندگان از بعضی امور مربوط به خود و یا نزدیكان خود باخبر شوند دائم خواهان جابهجایی آنها هستند، حال ظرفیت وجودی حضرت زهرا سلاماللهعلیها را ببینید که از تمام اتفاقات کلان تا قیامت با خبر میشود اما در طمأنینهی وجودی ایشان تغییری حاصل نمیشود، جبرئیل برای فاطمه سلاماللهعلیها از جریان مسجد کوفه خبر میدهد، از شهادت امام حسن علیهالسلام و واقعهی عاشورا و شهادت اباعبدالله علیهالسلام پردهبرداری میکند، او فاطمه سلاماللهعلیها را از اسارت زینب و فرزندان بیت ولایت آگاه میکند اما هیچ یک از این اخبار ذرهای در بندگی فاطمه سلاماللهعلیها تغییری ایجاد نمیكند ایشان همچنان اَمَةَ الله (کنیز خدا) باقی میماند.
همچنین جبرئیل حضرت زهرا سلاماللهعلیها را از شهادت همهی حضرات معصومین با خبر ساخت، ایشان را از طولانی شدن دورهی غیبت آگاه کرد اما هیچ خبری در عبودیت فاطمه سلاماللهعلیها اثر نمیکند او همچنان بندهی تسلیم شدهی حق باقی میماند.
وجود مقدس فاطمه سلاماللهعلیها زمان دریافت این اخبار کمترین نظری در مقابل حضرت حق ندارند. حضرت زهرا سلاماللهعلیها میفرمایند: بر من مصیبتهایی ریخته شد که اگر بر روزگار ریخته میشد شب میشد و دیگر روزی باقی نمیماند. «صُبَّتْ عَلَی مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا/ صُبَّتْ عَلَى الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا»[5] ظرف وجودی معصوم این چنین نامحدود و وسیع است.
اجازه بدهید قبل از ادامهی بحث بگوئیم وجود مقدس امام زمان عجّلاللهفرجه نیز این چنیناند.
امام زمان عجّلاللهفرجه از تمام مشکلات مردم دنیا با همهی جزئیات آن به طور کامل مطلع هستند، اما هیچگاه اعتراض و یا سخنی که مخالف رضایت حق باشد از ایشان شنیده نشده، ایشان چون اجداد بزرگوارشان در اوج تسلیماند. ارادهی خداوند سبحان بدون هیچ کم و کسری و بدون هیچ تغییر زمانی توسط ایشان انجام میشود.
علمی غیر قابل وصف
اگر به عبارت «عَیبَةِ عِلْمِهِ» یکبار دیگر دقت کنیم خواهیم گفت علم خدای سبحان در سخن و کلام نمیگنجد زیرا هر چه بگوئیم تنها نگاه ناقصی است از سوی بندهی ناقص به علم کامل حضرت حق. مصلی در نماز غفیله (نمازی که بعد از نماز مغرب وارد شده) میخواند: «ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یعْلَمُها»[6] برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه افتادن آن برگ در علم خدا باشد.
قرآن و روایت برای تقریب به ذهن انسان مثالهایی از علم حضرت حق ذکر میکنند اما علم او فراتر از آن است که ذکر شود. ما اگر تنها گلدانی در فضای خانه داشته باشیم شمارش برگهای روییده شده و جدا شده از آن برای ما امکان پذیر نخواهد بود، حال در این نماز بنده میگوید: خداوند سبحان شمارش همهی برگهایی که در کل عالم از شاخهها جدا میشوند را دارد و حضرات معصومین از آن رو که جلوهی نام علیم حضرت حق هستند از این شمارش آگاهند. این گفتهها و مباحث تنها گوشهای از سعهی وجودی حضرات معصومین است.
تنها اسم مستور حضرت حق
نکتهی قابل ذکر آن است که حضرات معصومین از آن رو که خزانه و گنجینهی حقاند از هر چیزی آگاهند اما تنها اسم مستأثر حضرت حق است که حتی حضرات معصومین نیز از آن بی خبرند.
اسم متأثر اسمی است که خداوند برای خود اختیار کرده و اجازه نداده حتی معصوم از آن بهرهمند شود. اسم متأثر اسم پنهان و مستور حضرت حق است.
در ادامه بحث «عَیبَةِ عِلْمِهِ» میگوئیم: «روایتی از ابن کوا در زمان امیرالمؤمنین نقل شده{گفتهاند ابن کوا در شمار خوارج بودند}، روایت چنین است که روزی امیر المؤمنین علیهالسلام سخنرانی میکردند و ابن کوا در میانهی سخنرانی حضرت به ایشان میگوید: تو از خود برای ما سخن بگو.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «وَیلَكَ أَ تُرِیدُ أَنْ أُزَكِّی نَفْسِی»[7] تو میخواهی من از خودم تعریف کنم در حالیکه خداوند اجازه نداده. و در سورهی النجم آیهی 32 آمده است: «لا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُم» «تعریف خودتان را نکنید» اما حضرت در ادامه میگویند: آیا تو میدانی من چه کسی هستم؟
من همان کسی هستم که وقتی پیامبر صلّیاللهعلیهوآله میخواستند علمی در اختیارم قرار دهند آن را به من میگفتند و زمانی هم که درخواستی از ایشان نمیکردم و ساکت بودم، بازهم علومی را در اختیارم قرار میدادند. در درون سینهام علم وافری است. ما اهل بیتی هستیم که با هیچکس قابل مقایسه نیستیم.
درخواست ظرف وجودی
هر جلسه عرض میکنیم در پشت پرده هر اسم رازهایی نهفته است حال اگر این اسم «عَیبَةِ عِلْمِهِ» باشد چه رازهایی پشت آن نهفته و مستور خواهد بود.
زائر آگاه دست نیاز به سوی گنجینهی علم خدای سبحان دراز میکند و تقاضا میکند از آن جواهرات معنوی ارزشمندی که در صندوق وجود شما پنهان است قسمتی را در اختیار ما قرار دهید. ظرف وجودی ما چندان نیست که تقاضای علوم فراوان کنیم اما با نام یا باسط خداوند سبحان اول وجودی وسیع و نامحدود و ظرفی وصف ناپذیر در اختیارمان قرار دهید و پس ازعطای ظرف وجودی، آن را با گنجینههای علم الهی پر کنید.
اجازه بدهید وجود مانیز صندوقچهای هر چند کوچک باشد تا شما این صدوقچه را با نگفتههای حق پر کنید، از همین جا به حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام عرض میکنیم که آقا گفتهاند: شما لباس معرفتی در اختیار هر خواهان معرفتی قرار میدهید، لباسهای گران قیمت معمولاً در صندوقخانه نگهداری میشود از شما میخواهیم تا لباس معرفتی خاصی یا به عبارتی افضلُ الثیاب را در اختیار ما قرار دهید، شما ثیابی از این صندوقخانه معرفتی به ما عطا کنید که وجود ما را از هر رذیله و آلودگی اخلاقی تطهیر کند و ظرف وجودیمان به واسطهی این افضل الثیاب لیاقت دریافت گنجینههای حق را پیدا کند.
تاریخ جلسه: 91/8/24 ـ جلسه 55
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه بقره، آیه 151
[2] سوره مبارکه الرحمن، آیات 1 و 2
[3] سوره مبارکه علق، آیه 5
[4] اعلام الوری باعلام الهدی، ص270
[5] بحارالانوار، ج79، ص106
[6] سوره مبارکه انعام، آیه59
[7] بحار الانوار، ج26، ص153