سهولت در انجام کار خیر

«وَ سَهِّلْ لِی مَسْلَكَ الْخَیرَاتِ إِلَیكَ وَ الْمُسَابَقَةَ إِلَیهَا مِنْ حَیثُ أَمَرْتَ وَ الْمُشَاحَّةَ فِیهَا عَلَى مَا أَرَدْتَ»

«بارالها! برای من راه‌ خیرات به سوی خودت و پیشی گرفتن به سوی آن‌ها از آن‌جا که تو امر کردی و حریص بودن در آن بنا به آن‌چه که اراده کردی را آسان کن!»

 

گاهی افراد تصور می‌کنند درخواست امور دشوار از خداوند امر مطلوبی است لکن در این دعا و سایر ادعیه‌ای که از حضرات معصومین علیهم‌السلام نقل شده، از خداوند درخواست آسانی در امور را بیان می‌کنیم.

بنده در این فراز از خدا می‌خواهد که او را در مسیری قرار دهد که بهترین‌ها از طریق او به آسانی انجام شود.

کلمه «خیر» در اصل «أخیر» و به معنای بهتر است و زمانی که به تنهایی (نه در قیاس بین دو امر) استفاده شود، به معنای بهترین می‌باشد. بنده، در معنویات طالب بهترین‌هاست و به امور اندک یا متوسط قانع نمی‌شود.

سهل در زبان عرب به معنای دشت و حرکت در دشت راحت است. بنده از خداوند می‌خواهد موانع انجام بهترین امور را از پیش روی او مرتفع کرده و انجام آن‌ها را بر او آسان نماید.

آسانی کار زمانی‌ست که انسان فاعلیت خداوند را در انجام آن مشاهده می‌کند. اگر انسان صرفاً با تکیه بر توانایی‌های خود اقدام به انجام امور مختلف کند؛ دچار خستگی و ناتوانی خواهد شد. اگر او یقین داشته باشد که همه خیرات به حول و قوه الهی انجام می‌شود در این صورت همه‌چیز در نظر او بسیار آسان می‌شود.

در صورت تکرار کار نیز انجام آن برای فرد آسان می‌شود. انجام هر کاری برای بار اول و دوم دشوار است لکن در دفعات بعدی سختی در کار نیست. با توجه به این معنا گویا بنده در این فراز از خدا می‌خواهد توفیق انجام خیرات را به دفعات نصیب او کند. ضمن آن که آسان بودن کار، باعث سرعت انجام آن نیز می‌شود.

نکته قابل توجه در این عبارت آن است که بنده از خدا می‌خواهد که او این آسانی را ایجاد کند: «سَهّل»، به عبارت دیگر: اگر کار خیر به آسانی انجام شد، بنده این را از ناحیه و لطف خدا بداند نه تلاش‌های خود.

در نتیجه امکان انجام بهترین‌ها در اوج آسانی برای همه افراد وجود دارد.

 

پیشی گرفتن در خیرات

 

«وَ الْمُسَابَقَةَ إِلَیهَا مِنْ حَیثُ أَمَرْتَ»

امر دیگری که بنده درخواست آسانی در آن را دارد؛ پیشی گرفتن در خیرات است. در عبارت قبل، سهولت و سرعت در خیرات را خواستار بود و در این عبارت پیشی گرفتن از دیگران در انجام خیرات را می‌خواهد.

به عبارت دیگر امام سجاد علیه‌السلام از خداوند درخواست می‌کنند تا ایشان را جلودار و پیشوای دیگران در خوبی‌ها قرار دهد.

«مسابَقَة» از باب مفاعله یک امر دو طرفه است بدان معنا که شخص به طرف خیرات حرکت کند و درمقابل خیرات نیز به سوی او آمده و از او گریزان نباشد.

سؤال: چگونه خیرات از فرد گریزان می‌شود؟

پاسخ: زمانی که فرد انجام اعمال خیر را از توانایی‌های خود دانسته و آن را از خود ببیند؛ اعمال خیر از او گریزان می‌شود.

عبارت «مِنْ حَیثُ أَمَرْتَ» به این نکته اشاره دارد که انجام خیرات باید کاملا مطابق با قوانین شریعت باشد. برای مثال شخصی که از طریق کلاه‌برداری و حرام درآمد کسب می‌کند؛ اگر او از این مال به نیازمندان کمک کند عمل خیر محسوب نمی‌شود چرا که اصل مال او حرام است و با حرام نمی‌توان عمل خیر انجام داد.

و یا خانمی شب‌های ماه مبارک رمضان به مراسم مناجات و یا در ایام اربعین به زیارت امام حسین علیه‌السلام برود لکن همسرش از این موضوع ناراضی باشد؛ این کارها نیز خیرات محسوب نمی‌شود.

همچنین انجام خیرات مستحب نباید به خیرات واجب صدمه بزند. گاهی اوقات افراد اموری مهم را قربانی امور بی‌ارزش یا کم‌ارزش می‌کنند.

پیامبر به امیرالمؤمنین علیه‌السلام توصیه کردند:

«یا علی! زمانی که دیدی مردم به فضائل و مستحبات می‌پردازند تو به کامل کردن واجبات بپرداز!»[1]

گاهی پرداختن بیش از حد به مستحبات انسان را از انجام واجبات باز داشته و یا در کیفیت انجام آن اختلال ایجاد می‌کند. مراقبه در انجام واجبات و نحوه اجرای آن بسیار مهم است.

در ماه رمضان ناخودآگاه بیشتر توجه افراد به مستحبات است لکن رعایت آداب روزه‌داری و پرهیز از محرمات مانند غیبت و نگاه به نامحرم و … معمولا مورد غفلت قرار می‌گیرد؛ در حالی که روزه مهم‌ترین امری‌ست که مورد درخواست خداوند در ماه رمضان است.

امر دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که گاهی افراد در انجام خیرات دچار بدعت و نوآوری شده و به سلیقه خود کار خیر را انجام می‌دهند در صورتی که چنین عملی از نظر شرع بدعت بوده و اجازه انجام آن را نداریم.

 

حریص بودن به انجام کار خیر

 

«وَ الْمُشَاحَّةَ فِیهَا عَلَى مَا أَرَدْتَ»

شُح به معنی حرص و بخل است.

بنده در این فراز از خدا می‌خواهد که او را حریص در خیرات قرار داده و این امر با آسانی همراه باشد. به عبارت دیگر توفیق انجام هیچ خیری را از دست ندهد.

در این عبارت نیز مجددا یادآوری می‌شود که خیرات باید مطابق با استانداردهای شرع و طبق اراده خداوند انجام شود.

گاهی اراده خدا مورد پسند افراد نیست برای مثال جزع و فزع نکردن هنگام گرفتاری مطلوب خداوند سبحان است لکن برخی افراد جزع و فزع را در این هنگام کار به جایی می‌دانند.

گاهی خداوند شرایط خاصی برای زندگی ما تدبیر کرده است و ما به دلیل جهالت کج سلیقگی کرده و آن شرایط را مطلوب ندانسته و از خدا تغییر آن را خواستاریم.

برای مثال خداوند برای فردی متنعم بودن از شرایط مادی را تدبیر کرده ولی او به این فکر می‌کند که اجر صبر بر مشکلات را از دست می‌دهد؛ لذا با کج سلیقگی خود خواستار تغییر شرایط می‌شود.

بنده در این عبارت از خداوند می‌خواهد که اشتیاق به اموری که مورد اراده الهی‌ست برای او آسان باشد.

باید بر انجام خیرات اهتمام ورزید و نهایت تلاش خود را برای بهتر انجام شدن آن به کار گرفت. شاید بتوان به این آیه از قرآن کریم اشاره کرد:

« …وَ فی‏ ذلِكَ فَلْیتَنافَسِ الْمُتَنافِسُون‏»[2]

«و در این نعمت‌هاى بهشتى، راغبان باید بر یكدیگر پیشى گیرند!»

به عبارت دیگر باید برای رسیدن به خیرات نفس نفس زد.

اگر انسان به ضمیر ناخودآگاه خود برنامه دهد که انجام کار مورد نظر آسان خواهد بود؛ حقیقتا این اتفاق می‌افتد ولی اگر سختی کار را به خود القاء کند واقعاً در انجام آن احساس ناتوانی کرده و کار سخت می‌شود. بسیاری از سختی‌های زندگی به دلیل برنامه نادرستی‌ست که به خود داده‌ایم.

 

 

تاریخ جلسه: 98/2/9- جلسه 14

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] میزان الحکمة، ج3، ص2403

[2] سوره مبارکه مطففین، آیه26

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *