ویژگیها و شرایط
انسان باید «معروف شناس و منکر شناس» باشد و قلباً با «معروفیّت معروف و منکر بودن منکر» آشنا باشد تا بتواند به معروف عمل کرده و منکر را ترک نماید.
شروطی که در ارتباط با وجوب «امر به معروف و نهی از منکر» ذکر شده در ارتباط با امر و نهی «زبانی» است و امر و نهی «قلبی و یدی» فاقد این شروط است.
جنسی از محبّت
«امر به معروف و نهی از منکر» از جنس محبّت است، زیرا امر کننده و نهی کننده خود را مطرح نمیکنند بلکه از روی محبّت دیگران را به معروف امر کرده و از منکر باز میدارند به همین جهت قرآن کریم در بیان خصیصه مؤمنین «امر به معروف و نهی از منکر» را ذکر میکند و میفرماید:
«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر»[1]
«مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر میکنند»
سه شرط امر به معروف و نهی از منکر از لسان امام صادق علیهالسلام
برای امر و نهی شروطی ذکر شده است.
از امام صادق علیه السلام روایت شده است:
«إِنَّمَا يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مَنْ كَانَتْ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ عَامِلٌ بِمَا يَأْمُرُ بِهِ وَ تَارِكُ لِمَا يَنْهَى عَنْهُ عَادِلٌ فِيمَا يَأْمُرُ عَادِلٌ فِيمَا يَنْهَى رَفِيقٌ فِيمَا يَأْمُرُ وَ رَفِيقٌ فِيمَا يَنْهَى.»[2]
«کسی که «امر به معروف و نهی از منکر» انجام میدهد باید سه ویژگی داشته باشد: اگر دیگران را به کاری امر میکند، خودش آن را انجام داده باشد و اگر دیگران را از کاری نهی میکند، خودش آن را ترک کرده باشد و در امر و نهی خود اهل عدالت و مدارا باشد و رقیق القلب و با محبت باشد.»
- آمر به معروف ابتدا باید لذّت معروف را درک کرده باشد و خود عامل به آن باشد تا بتواند دیگران را نیز به این لذّت فرا خواند، باید زشتی منکر را درک کرده باشد و آنرا ترک نماید تا بتواند دیگران را از آن نهی کند، دوم
- در آنچه امر و نهی میکند اعتدال داشته باشد و افراط و تفریط نکند (بنابراین کسیکه توصیه به معروف میکند اما گرفتار افراط و تفریط است آمر به معروف شایستهای محسوب نمیشود)
- امر و نهی خود را با محّبت و مدارا همراه کند.
رضای الهی
از آنجا که امر به معروف عبادت محسوب میشود نیازمند قصدقربت است؛ آمر و ناهی باید خود را در محضر خدای سبحان ببینند و طبق خواست و نظر مولا عمل کنند نه اراده و میل خود و آنچنان که روایت بیان کرده طریق اعتدال را پیش گیرند و محبّت و مدارا داشته باشند.
مصداقی از محبّت
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در میان اصحاب خود حضور داشتند، جوانی بر ایشان وارد شد و به ایشان گفت: آیا تو پیامبر هستی؟ ایشان فرمودند: بله؛ گفت: تو از زنا نهی میکنی؟ ایشان گفتند: بله؛ گفت اما من قصد زنا دارم تو چه میکنی؟! اصحاب از اینکه جوان در حضور پیامبر چنین گستاخانه با ایشان سخن میگوید عصبانی شدند و خواستند او را طرد کنند؛ پیامبر صلیاللهعلیهوآله مانع شدند و به جوان گفتند بیا نزد من بنشین، سپس از او پرسیدند آیا مادر داری؟ او پاسخ داد: بله؛ گفتند: آیا دوست داری کسی با مادرت زنا کند، گفت: هرگز؛ از او پرسیدند: آیا خواهر داری؟ گفت: بله؛ گفتند: آیا دوست داری کسی با خواهرت زنا کند؟ گفت: هرگز؛ از او پرسیدند: آیا عمه یا خاله داری؟ گفت: بله؛ گفتند: آیا دوست داری کسی با عمه یا خالهات زنا کند؟ گفت: هرگز؛ به او فرمودند: کسی که با او زنا میکنی مادر یا خواهر یا عمه یا خاله فرد دیگر است چگونه برای خودت چنین نمیپسندی پس با دیگران نیز چنین مکن.
رفق و مدارای با خود
جوهره «امر به معروف و نهی از منکر» باید رفق باشد. رفق و مدارا نه تنها باید در ارتباط با دیگران باشد که در ارتباط با خودمان نیز باید حاکم باشد و نسبت به خود نیز باید مدارا داشته باشیم.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: من زمانی بسیار نسبت به خود سختگیر بودم پدرم فرمودند: نیاز نیست به خود چنین سخت بگیری، زمانیکه خداوند کسی را دوست داشته باشد عمل اندک او را قبول میکند.
یکی از زمانهایی که برخی از ما نسبت به خود رفق نداریم در زیارات است که چنان به مستحبّات مشغول میشویم که گاه تا مدتها بعد از زیارت بیمار و یا ناتوان هستیم.
دفع بدی با بهترین شیوه
«ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ»[3]
«بدى را به شيوهاى نيكو دفع كن ما به آنچه وصف مىكنند داناتريم»
دفع کردن بدی با بدی نوعی مُنکر است؛ بدی را باید با خوبی دفع کرد.
برای اجرای این آیه، در نماز و زیارتهایمان برای کسانی که ما را مورد آزار قرار دادند و یا از ما به آنان آزار رسیده دعا کنیم.
آیه نه تنها میگوید: بدی را باید با خوبی دفع کرد بلکه میگوید: باید آنرا به بهترین شکل خوبی دفع کرد، به عنوان مثال اگر کسی در غیاب ما از ما بدی گفت، ما در غیابش نه تنها بدی او را بازگو نکنیم بلکه خوبیاش را بیان کنیم.
این موضوع در وجود ما نیز قابل جریان است، اگر گرفتار رذیله و بدیای هستیم در عوض آنکه مراقبتهای سخت و بیجا کنیم با فضیلت و صفت حسنهای آنرا از خود دور کنیم، به عنوان مثال اگر گرفتار کذب و دروغگویی هستیم در عوض آنکه سنگ در دهان خود بگذاریم تا دروغ نگوییم یا سعی کنیم اصلا سخنی نگوییم (سخن نگفتن هنر نیست بلکه خوب سخن گفتن هنر است) خود را به صدق کامل عادت دهیم فی المثل هر روز تعدادی راست را بیان کنیم تا فرهنگ راستگویی در ما نهادینه شود.
قران کریم در جایی دیگر نیز به مقابله با بدی به این شکل اشاره کرده و میفرماید:
«وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميم»[4]
«و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد.»
باید افعال ما برای دفع سیئه به حسنه مطابق شریعت صورت گیرد، شرع توصیه به اعتدال و میانهروی و پرهیز از هرگونه افراط و تفریطی دارد، در قرآن آمده است:
«وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا»[5]
«همانگونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانهای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط؛)»
هم اکنون در پی جبران باشیم
اگر گرفتار سیئهای شدهایم اکنون در صدد جبران آن به بهترین شکل بر بیاییم و با خود نگوییم تاکنون چنین عادت کردهام.
عارفی فخررازی را دید که میگرید از او پرسید: چرا گریه میکنی؟ پاسخ داد: متوجه شدم سی سال مسیر (بندگی) را به اشتباه طی کردهام، به او گفت: دقت کن مبادا سی سال دیگر باز هم گریان باشی.
تاریخ جلسه: 98.6.21 ـ جلسه سیزدهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه توبه، آیه 71
[2] خصال، ج 1، ص 109
[3] سوره مبارکه مومنون، آیه 96
[4] سوره مبارکه فصلت، آیه 34
[5] سوره مبارکه بقره، آیه 143