کاظم آل الله ـ بخش اول

راهکار دوری از گناه

 

شیطان این دشمن قسم خوردهی انسان در مقاطع مختلف زندگی او را با وسوسه‌های مستمر وحیله‌های مختلف به وادی گناه و غفلت سوق داده و لحظه‌ای از تلاش باز نمی‌ایستد تا دامان او را آلوده به ننگ گناه کند.

«… لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ»[1]

« … (شیطان گفت:) يقيناً بر سر راه مستقيم تو [ كه رهروانش را به سعادت ابدى مى‌‏رساند ] در كمين بندگانت خواهم نشست. سپس از پيش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان مى‏تازم و [تا جايى آنان را دچار وسوسه و اغواگرى مى‏كنم كه] بيشترشان را سپاس‏گزار نخواهى يافت»

اما حضرت موسی بن جعفر راهکاری جهت دور ماندن از گناه ومعصیت تبیین می‌کنند:

«كَفَى … بِمُرِّ الْأَيَّامِ عِظَةً، وَ بِذِكْرِ الْمَوْتِ حَاجِزاً مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏ وَ الْمَعَاصِي‏»[2]

«گذر زمان جهت پند واندرز کفایت می‌کند و یادآوری مرگ نیز جهت دور ماندن از گناه کافی است»

آری به هنگام مواجهه با گناه کافی است انسان به خود متذکر شود روزی را که از دست هیچ کس کاری برنمی‌آید و تنها صورت باطنی و ملکوتی اعمال است که همراه او باقی می‌ماند و گذر عمر با این سرعت و بدون توقف همه روزه فریاد بر می‌آورد که: عبرت آموز که رفتن نزدیک است و راه طولانی وتوشه اندک

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

 

شادی در روز قیامت

 

قیامت روز برخاستن انسان از بستر خاک وحضور در عالم پس از مرگ؛ از مهمترین و هراسناک‌ترین روزهای زندگی انسان است، روزی که همه‌ی انسانها در پیشگاه پروردگار عالمیان حاضر می‌شوند تا جوابگوی اعمال خود باشند و هرکس برای رهایی خویش تلاش می‌کند و هیچ دوست و خویشاوندی را یارای کمک رسانی نیست.

«يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ …»[3]

در چنین روز سخت و دهشت انگیز گروهی از سختی‌های آن روز درامانند و خداوند قلب آنان را شاد و مسرور می‌کند؛ زیرا در دنیا موجبات شادی دیگران را فراهم کرده‌اند.

حضرت موسی بن جعفر می‌فرمایند:

«إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً فِي الْأَرْضِ يَسْعَوْنَ فِي حَوَائِجِ النَّاسِ هُمُ الْآمِنُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً فَرَّحَ‏ اللَّهُ‏ قَلْبَهُ‏ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ»[4]

«خداوند در روی زمین بندگانی دارد که برای رفع مشکلات مردم در تلاش و رفت و آمدند و کسی که موجبات دلخوشی مؤمن دیگری را فراهم کند خداوند در روز قیامت شادی وسرور را بر قلب او می‌افکند.»

 

تو نیکی میکن و در دجله انداز

که ایزد در بیابانت دهد باز 

شرف دنیا و آخرت

 

اگر در جستجوی عزت و شرافت ماندگار در دنیا و آخرت هستید؛ آن را در مجالست با دینداران حقیقی بیابید.
حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام در سفارشات خود به هشام فرمودند:

«يَا هِشَامُ مُجَالَسَةُ أَهْلِ‏ الدِّينِ‏ شَرَفُ‏ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة»[5]

«ای هشام ! همنشینی با اهل دین موجب شرافتمندی در دنیا وآخرت است»

گاه شهرت،ثروت، مدرک، جمال و… موجب اعتبار وعزت در زندگی دنیایی است که البته با از بین رفتن آنها؛ اعتبار فرد هم از بین رفته و عزتی هم در آخرت به دنبال ندارد، اما با توجه به این روایت معلوم می‌گردد، معاشرت و همنشینی با آنان که دین در متن زندگیشان جریان دارد موجب اعتبار در دنیا و عزت و شرافت در آخرت می‌گردد، همانگونه که پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز فرمودند:

«المجالسة مؤثرة»

بنابراین انتخاب افراد برای مجالست‌ها و معاشرت‌ها؛ در شرافتمندی وعزت فرد موثر است البته مجالست از آنجا که باب مفاعله است یک جانبه نبوده و دو طرف را دربرمی‌گیرد؛ گویا فرد باید به گونه‌ای باشد تا اهل دین هم تمایل به برقراری این ارتباط و همنشینی داشته باشند، سنخیتی، تشابهی؛…..باید بین افراد برقرار باشد تا مجالست و معاشرت برقرار شود؛ زیرا دین‌داران حقیقی نیز برای ارتباط و معاشرت‌های خود قانون و قواعد خود را داشته و به راحتی باب ارتباط و مجالست را با هر فرد نمی‌گشایند .

گُلی خوشبویی در حمام روزی

رسید از دست محبوبی به دستم

به او گفتم که مشکی یا عبیری

که از بوی دلاویز تو مستم

بگفتا من گِلی ناچیز بودم

ولیکن مدتی با گل نشستم

کمال همنشین در من اثر کرد

وگرنه من همان خاکم که هستم

 

ذکری برای ناتوانی

 

فردی خدمت حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام رسیده و عرض کرد: پیر و ناتوان شده و دیگر قوت و نیروی عبادت ندارم ذکری به من بیاموزید تا عجز و ناتوانی مرا از بین ببرد و حضرت فرمودند: این ذکر را زیاد بگو:

«بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏ لَا حَوْلَ‏ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏ الْعَلِيِّ الْعَظِيم‏»

 

اذکار سجده

 

سجده یکی از عالی‌ترین درجات عبودیت ونشاندهنده تذلل وخاکساری وتواضع در برابر خداوند سبحان است.

انسان با سجده خود را با کائنات وکل عالم هستی همرنگ و هماهنگ می‌کند.

««وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض»[6]

سجده نزدیکترین حالت به خداست که امامان ما به آن سفارش کرده وخود دارای سجده های طولانی بودنند از جمله اذکاری که حضرت موسی بن جعفر در سجده داشتند:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَاب‏»[7]

«خداوندا از تو میخواهم آسایش به هنگام مردن و بخشش به هنگام حساب»

و ذکر دیگر در سجده:

«عَظُمَ‏ الذَّنْبُ‏ مِنْ‏ عَبْدِكَ‏ فَلْيَحْسُنِ‏ الْعَفْوُ مِنْ‏ عِنْدِك‏»[8]

«گناه از بنده تو بسیار گسترده و فراوان است اما عفو و ببخشش از تو چه نیکو و زیبا است»

 

گنجی از گنجهای بهشت

 

ذکر «لَا حَوْلَ‏ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه‏» گنجی از گنجهای بهشت است؛ نود ونه بیماری را شفا می‌دهد که کمترین آنها غم و غصه است و این مطلبی است از کلمات گهربار حضرت موسی بن جعفر بنابراین لازم است این ذکر را در زمره ذکرهای روزانه خود قرار دهیم تا از آسیبها وبیماریهای روحی در امان بوده دچار غصه و پریشانی نشویم. [9]

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه اعراف، آیه 16 و 17

[2] أمالی (شیخ طوسی)، ص203

[3] سوره مبارکه عبس، آیات 36 ـ 34

[4] کافی، ج2، ص197

[5] تحف العقول، ص398

[6] سوره مبارکه نحل، آیه 49

[7] بحارالأنوار، ج48، ص101

[8] بحارالأنوار، ج48، ص101

[9] مسند امام موسی کاظم (ع) ، ج2، ص136

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *