در سوره مبارکه واقعه آیه 42 آمده است:
«فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ»
«در (ميان) باد گرم و آب داغ»
منکر؛ جهالت
روز قیامت افراد بر سه گروه تقسیم میشوند: اصحاب الیمین، اصحاب الشمال و مقربین.
اصحاب الشمال در معرض بادهای سمی سوزان و در میان آب جوش متعفن قرار دارند.
بعضی مفسرین باد را به تندباد جهالت تشبیه کردهاند که مهلک است و موجودی انسان را از بین میبرد.
اصحاب الشمال جهل را منکر نمیپندارند به همین جهت روزگار خود را در جهالت سپری میکنند و به قدری این امر در نظرشان عادی است که تصمیمی به رفع آن ندارند همانند کسیکه به آلودگی خو کرده و با آن زندگی میکند.
- هوسهای شیطانی
«سموم» را هوسهای شیطانی تفسیر کردهاند، شیطان دشمنی است که گاه نقشههای خود را پنهانی و نامحسوس میکشد و با القای پیشنهادات و هوی و هوسهای نابجا انسان را از راه به در میکند، القائاتی که همانند باد ناپیدا است.
«حمیم» به معنای آبجوش است؛ آب نیاز انسان است و تشنگی و عطش را رفع میکند اما تشنگی اصحاب الشمال با نوشیدن آب مرتفع نمیشود بلکه از درون سوزانده میشوند.
منکر؛ علم غیر نافع
مفسرین آب را به علم تعبیر کردهاند و حمیم را علم غیر نافعی میدانند که نه نفعی برای آخرت انسان دارد و نه راه موفقیت را نشان میدهد بلکه منکر محسوب میشود.
اصحاب الشمال عالمانی هستند که علم نفعی به حالشان نداشته و خضوعشان را در محضر حق بیشتر نمیکند. همانطور که آب سوزان مهلک است، علم غیرنافع نیز انسان را هلاک میکند و همانطور که آب داغ حس چشایی انسان را از بین میبرد و لذت چشیدن طعم غذا را زایل میکند علم غیرنافع نیز ذائقه انسان را از بین میبرد و لذت قرب و مناجات با حق را از بنده سلب میکند.
منکر؛ جزع و فزع
برخی دیگر از مفسرین «حمیم» را جزع و فزع در مشکلات میدانند. همانطور که نوشیدن آب جوش انسان را از درون میسوزاند، جزع و فزع در مشکلات نیز انسان را از درون نابود میکند.
جزع و فزع خصیصهایست که بهشتیان از آن به دورند.
قرآن کریم در توصیف بهشتیان میفرماید:
«دَعْواهُمْ فيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين»[1]
«گفتار (و دعای) آنها در بهشت این است که: «خداوندا، منزهی تو!» و تحیّت آنها در آنجا: سلام؛ و آخرین سخنشان این است که: «حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است!»»
****
در سوره مبارکه واقعه آیات 52 و 53 آمده است:
«لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ»
«قطعاً از درخت زقّوم میخورید، و شکمها را از آن پر میکنید»
اصحاب الشمال شکمهای خود را از میوههای تلخ بسیار پر میکنند و به این میوهها احساس نیاز زیادی میکنند.
منکر؛ طعام جهالت
برخی تفاسیر خوردن از درخت زقوم را ارتزاق از طعام جهالت تفسیر کردهاند و میگویند: اصحاب الشمال از امور مشکوک و غیر یقینی تغذیه میکنند و وجود خود را مملو از آن میکنند.
****
در سوره مبارکه واقعه آیه 64 آمده است:
«أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ»
«آیا شما آن را میرویانید یا ما میرویانیم؟!»
منکر؛ در مزرعه زندگی خدا را زارع ندیدن
قرآن کریم میفرماید: آیا به مزرعه خود نگاه کردهاید؟ اگر زراعتی پربار مشاهده میکنید آیا گمان میکنید شما زارعید؟! زارع خدای سبحان است و زراعتتان را حفظ میکند.
اگر خوب در اعمالمان تفکر کنیم بیآنکه کسی ما را متوجه حُسن و قبح عمل کند خودمان متوجه محاسن و معایب آن میشویم و مییابیم حُسن عمل از جانب خداوند است و نواقصش از جانب ما.
قرآن کریم میفرماید:
«اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيبا»[2]
«خودت نامه عملت را بخوان که امروز برای حسابرسی خودت کافی هستی.»
علامه طباطبایی (ره) میفرمایند: ما برای ابد خلق شدهایم، اعمالمان باید قابلیت رسیدن به ابدیّت را داشته باشد.
یکی از منکرات این است که در مزرعه زندگیمان خود را زارع بدانیم نه خدای سبحان را.
قرآن کریم میفرماید: آیا مزرعه عمل خود را مشاهده کردهاید؟ اگر در این مزرعه زارع شما باشید آنچه میکارید از بین میرود و نابود میشود، اما اگر زارع ما باشیم هرچه کاشته شود تا قیامت باقی میماند.
- اعمال ما در صورتی قابلیت بقا دارد که خالصانه و برای خدا باشد و از هر نوع آلودگی و رذالتی به دور باشد.
****
در سوره مبارکه حدید آیه 11 آمده است:
«مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ»
«کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است!»
معروف؛ قرض الحسنه
خدای سبحان میفرماید: چه کسی به خداوند قرض الحسنه میدهد تا برای او مضاعف شود؟!
در اینجا سخن از ازدیاد مال و یا مقدار ازدیاد نیست بلکه سخن از ازدیادی مطلق و بیقید و شرط است که تمام موجودی فرد را در بر میگیرد و آنرا نه دو برابر بلکه چندین برابر میکند.
یکی از معانی قرض در زبان عرب قیچی است، گویا در این آیه خداوند سوال میکند چه کسی خود را از دنیا و آخرت قطع میکند و دلداده هیچ چیز غیر از من نمیشود؟
اگر سوال شود که قرض الحسنه چیست؟ میگوییم قرض الحسنه قرضی است که بنده به نیت رسیدن به حاجت انجام نمیدهد بلکه تنها خواهان قرب و بندگی حق است و بس.
تاریخ جلسه: 98.7.18 ـ جلسه چهلم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه یونس، آیه 10
[2] سوره مبارکه اسراء، آیه 40