تفسیر آیه 30 سوره آل عمران

قرآن در آیه 30 سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید:

 

«یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَینَها وَ بَینَهُ أَمَداً بَعیداً وَ یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد»

«روزى که هر کسى آنچه کار نیک به جاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده، حاضر شده مى‏‌یابد؛ و آرزو مى‌‏کند: کاش میان او و آن [کارهاى بد] فاصله‌‏اى دور بود. و خداوند، شما را از [کیفر] خود مى‌‏ترساند، و [در عین حال‏] خدا به بندگان [خود] مهربان است»

 

«یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً»

 

روزی که انسان عملش را حاضر می بیند

 

مفسرین می‌گویند: در آخر آیه 28 عبارت «إِلَى اللَّهِ الْمَصیر » ذکر شده بود، یوم در ابتدای آیه مزبور ظرف زمانی است که به «إِلَى اللَّهِ الْمَصیر» بر می‌گردد، و «إِلَى اللَّهِ الْمَصیر» حکایت از قیامت دارد.

قیامت روزی است که هر نفسی «کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً» آنچه خیر انجام داده حاضر شده «وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ» و آنچه از اعمال بد انجام داده نیز حاضر می‌شود.

واو در میان این عبارت واو عطف است؛ یعنی و آنچه انسان از عمل خیر و آنچه از عمل سوء‌ انجام داده در قیامت می‌یابد. همچنین گفته‌اند واو، واو حالیه است؛ یعنی در حالی که آنچه عمل سوء‌ انجام داده می‌بیند و دوست می‌داشت که کاش میان او و عملش فاصله می‌افتاد.

«یوْمَ»‌ ظرف زمان است، ظرف باید به امری تعلق بگیرد، مفسرین این متعلق را متفاوت می‌دانند. گروهی می‌گویند: «إِلَى اللَّهِ الْمَصیر» دو آیه قبل باز می‌گردد. «یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» خدا شما را در قیامت از خودش برحذر می‌دارد. «وَ اللَّهُ عَلى‏ کلِّ شَی‏ءٍ قَدیرٌ» آیه قبلی یعنی خدا بر هر چیزی در آن روز قدرت دارد. گروهی متعلق این ظرف را «تَوَدُّ»‌ می‌دانند که بعد از یوم آمده یعنی روزی که انسان دوست دارد بین خود و عملش فاصله باشد.

 

بقاء عمل در قیامت

 

قول دیگری می‌گوید:‌ فعل «اُذکُر» را در تقدیر باید گرفت که شاید این قول از میان اقوال ذکر شده بهترین باشد که گفته می‌شود به یاد بیاور روزی را که این چنین است.

نکات مهمی که از همین ابتدای آیه قابل ذکر است این است که ظاهراً عمل درگذر زمان از بین می‌رود امّا این آیه بیان می‌‌دارد عمل باقی می‌ماند زیرا از فعل «تَجِدُ» استفاده شده تا بگوید شما عمل را می‌یابید، معلوم است که عمل باقی مانده که افراد می‌توانند پیدایش کنند.

البته در این رابطه اقوالی است: قول اول آن است که انسان نامه عمل را می‌بیند نه خود عمل را، آیات مختلفی حکایت از این امر می‌کند. انسان جزای عمل را می‌یابد. عمل به محض صادر شدن از انسان یک صورت جدید پیدا می‌کند که آن صورت باقی است، آنچه که از بین می‌رود ظاهر عمل است نه حقیقت عمل، حقیقت عمل همان تجسم اعمال است که می‌گوید:‌ عمل جسمیت دارد.

این توضیح شبیه رمی جمرات است که در پایان سنگ جمرات هر کس هم سنگ خود را می‌بیند و هم صدای آن را می‌شنود، اعمال در قیامت این گونه‌اند.

خدا در این آیه اشاره به تمثل و تجسم عمل دارد. هر عملی در این عالم صورتی دارد امّا این صورت به دلیل حُجب عالم ماده قابل مشاهده نیست. قیامت محل مشاهده آنهاست. یافتن عمل در قیامت صورت می‌گیرد.

بعضی از مفسرین معتقدند منظور از یافتن عمل همان به دست گرفتن نامه عمل است و گروهی دیگر می‌گویند: در قیامت نامه عمل مکتوبی وجود ندارد بلکه تجسم و موجودیت عمل منظور است.

 

«وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَینَها وَ بَینَهُ أَمَداً بَعیداً»

 

انتقال عمل چگونه است؟

 

اگر سؤال شود آیا عمل خیر هر کس اعم از مؤمن و کافر قابل انتقال به عالم دیگر است و آیا کافر هم عمل خیر خود را در قیامت حاضر می‌بیند آیه می‌گوید:‌ «یَومَ تجدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ» روزی که می‌یابد هرکس آنچه کار نیک به جای آورد و کافر اصلاً عمل خیری ندارد چون شاکله عمل خیر نیت است و کافر نیت خیری ندارد تا عنوان عمل بر عملش بار شود و عملش از این عالم به عالم دیگر منتقل گردد.

بعلاوه آنکه حتی اگر بر عمل کافر عنوان عمل خیر بار بشود، چندان سیئاتش زیاد است که مشاهده عمل خیر صرفاً‌ به جهت حسرت است، ‌چون آتش سیئات اعمال خیر را نابود کرده و چیزی دست گیر کافر نمی‌شود.

حقیقت عمل سوء در قیامت به اندازه‌ای منفور است که انسان دوست دارد میان او و عملش فاصله‌ای زیادی ایجاد شود. قرآن در سوره مبارکه زخرف آیه 38 می‌گوید:

«… َ یا لَیتَ‏ بَینی‏ وَ بَینَک‏ بُعْدَ الْمَشْرِقَینِ فَبِئْسَ الْقَرین‏»

«… اى کاش میان من و تو، فاصله خاور و باختر بود، که چه بد دمسازى هستى!»

عامل از عمل سوء‌ خود بی‌نهایت نفرت دارد.

 

«وَ یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُوَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»

 

عبارت «یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»؛ «خداوند شما را از خود برحذر می‌دارد» که در این آیه آمده، یکبار هم در آیه 28 همین سوره آمده است. تفاوت این دو آن است که در آیه حاضر با توجه به ادامه آیه لسان، لسان وعده است نه وعید، لسان بشارت است نه لسان انذار، لسان مودّت و محبت است نه لسان ترس.

حضرت حق به جهت رأفتی که به گروهی از بندگانش دارد آنان را از هر گونه فراقی پرهیز می‌دهد. استاد بروجردی علت مطلب بیان شده را چنین بیان می‌کنند: کلمه عباد در قرآن برای هر بنده‌ای ذکر نشده بلکه برای خواص بندگان آمده است. گویا خدا با عبارت «عباد» وعده‌ای به اهل طاعت داده که اگر پناهنده به رأفت خدای سبحان شوید و بیش از این به او توجه کنید از رأفت بیشتری بهره‌مند می‌شوید.

 

آثار عمل انسان

 

بعضی از مفسرین می‌گویند: خدای سبحان با «یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» انسان را از مردم غنی می‌سازد و با «وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» در قیامت حیات طیب را نصیب بندگان می‌کند.

یکی دیگر از مفسرین می‌گوید: بندگان خدا یا مؤمن‌‌اند یا کافر، یا فاجر و یا اهل کار خیر، خدای سبحان مؤمنین را در این دنیا برحذر می‌دارد که اگر تدارک حضور قیامت را به طور کامل نداشته باشند از صفات حضرت حق در قیامت بی‌بهره می‌مانند و به فجار و فساق و کفار اعلام می‌کند اگر تدارک حضور را نبینند از رحمت حق بی‌بهره خواهند ماند و گروهی را برحذر می‌دارد که اگر توجه به حضور را نداشته باشند گرفتار قهر الهی می‌شوند و گروه دیگری را به جهت بی‌‌توجهی به آن روز از کمال وصل بی‌بهره می‌گذارد.

مفسر دیگری می‌گوید:‌ در این عالم امور حسی بر افراد اثر دارد. مثلاً یک واقعه غم انگیز چهره او را در هم می‌کشد و با شنیدن امور شاد، خوشحال می‌شود با خوردن مواد غذایی مختلف وضعیت مزاجش تغییر می‌کند. در عالم معنا نیز حکایت همین است. اعمال مختلفی که از ایشان صادر می‌شود آثار مختلفی را در وجود فرد بر جا می‌گذارد؛ امّا چون انسان در دنیا دامنه اشتغالاتش بسیار گسترده است و تأثیر حقیقت امور را متوجه نمی‌شود اثر گذاری امور معنوی را کمتر ادراک می کند؛ امّا زمانی که روح از جسم خداحافظی کند انسان هئیت‌های فراهم شده از امور معنوی را ملاحظه می‌کند. اگر شری از او سر زده از حقیقتش آگاه می‌شود و از خدای سبحان تمنا می‌کند که ای کاش میان او و میان هیئت شر فاصله فراوانی ایجاد کند و اگر کار خیری از او صادر شده به جهت کمال طلبی که دارد در یوم الحسره، حسرت آن را دارد که ای کاش امکان خیر برایش بیشتر میسر می‌شد.

 

انسان و عمل او

 

انسان در دنیا چندان مشغول و گرفتار عالم ماده است که فرصت نگاه مجدد و بازنگری دوباره‌ای به کارهای خود ندارد، روایت می‌گوید: هر کس باید هم شب مراقبه داشته باشد و هم بعد از نماز صبح دقت خاص به امورش داشته باشد به عبارتی عامیانه هم شب بازنگری فیلم صبح تا شب خود را داشته باشد و هم بعد از نماز صبح به خود یادآوری کند که گناهان روز قبل را تکرار نکند، امّا باید دانست هر چه انسان نسبت به اعمالش بررسی داشته باشد، باز هم از حقیقت امور غافل است. در این عالم به جهت موانع فراوان قیمت امور دست بندگان نیست؛ امّا در قیامت چون از امور پرده برداری می‌شود از حقیقت آنها با خبر می‌گردد.

در کتاب انسان شناسی حضرت امام خمینی رحمه‌‏الله‌‏علیه آمده است: انسان دوست دارد از عمل سوء‌اش فرار کند، چون عمل از بنده جدا نیست، زیرا که میان فرد و میان عمل فاصله‌ای نیست. شخصیت انسان زائیده عمل اوست، از همین رو است که محاکمه همیشه توسط دیگران انجام نمی‌شود؛ بلکه بسیاری از زمانها محاکمه توسط خود عامل صورت می‌گیرد. فرد خود را به جهت امور نامناسبی که از او سر می زند، محاکمه می‌کند شاید احساس تنفری که بعد از امر سوء حاصل می‌شود نتیجه محاکمه درونی انسان از خودش می‌باشد.

این عذاب، عذاب باطنی است. از خارج بر فرد وارد نمی‌شود اثر عمل خود اوست که بسیار برایش عذاب آور شده.

 

برحذر داشتن خدا از چه چیزی است؟

 

«یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» مفسری می‌گوید:‌ این عبارت مخصوص اهل معرفت است، خدا اهل معرفت را از خودش برحذر می‌دارد «وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» این حذر هم به جهت اشتیاقی است که آنان نسبت به حضور در محضر حق دارند و هم به جهت رأفت خدای سبحان نسبت به بندگان است.

«یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» بعضی از مفسرین می‌گویند: این قسمت از آیه تأکید دو آیه قبل است. یعنی خدا شما را از عقوبت برحذر می‌دارد «وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» چون به بندگانش بسیار محبّت دارد از همین رو آنها را از عقوبت برحذر می‌دارد. همان گونه که پدری بچه‌اش را از هر گونه امر ناشایستی منع می‌کند.

بعضی از مفسرین برای «یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» به چند نکته اشاره دارند:

  • خدا بندگان را از اعمالی برحذر می‌دارد که مانع وصول به حق‌اند.
  • خدا بندگان را از احوالی برحذر می‌‌دارد که مانع وصال هستند.
  • خدا نفس بنده را برحذر می‌دارد از آنچه سوء و زشت است.

آنها می‌گویند:  سوء یعنی هر عملی که انسان برای غیر خدا انجام دهد؛ هر چند ظاهر آن عمل حسن باشد. هر کاری که غیر الهی باشد هر چند حال خوشی ایجاد کند؛ سوء و سیئه است زیرا در این عمل و در این حال شهود غیر خدا صورت می‌‌گیرد.

«یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» خدا شما را برحذر می‌دارد که در حین انجام کار غیر او را ببینید، فقط کار را برای خدا انجام دهید، چون اگر غیر خدا به چشم‌تان بیاید کار نازیبا می‌شود.

مفسری می‌گوید: آیه درباره «یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً» سکوت کرده، تفاسیر در رابطه با حاضر شدن عمل خیر چیزی بیان نمی‌کنند. شاید به علت آن است که در واقع عمل خیر چون هم حسن فعلی داشته و هم حُسن فاعلی فرد جذب عمل نمی‌شود؛ بلکه جذب آن قدرتی می‌شود که توفیق عمل را نصیبش نموده است.

استاد بروجردی می‌گوید: به اندازه‌ای که انسان در همین عالم خالصانه بندگی کند هم صورت باطنی عمل خیر را ملاحظه می‌کند و هم صورت منفور عمل سوء را.

خیر و سوء نکره به کار رفته، نکره بودن آنها به این معناست که بعضی از امور در نظر انسان ظاهرش خوب و پسندیده است امّا باطنش دردآور است و بالعکس گاهی امور ظاهر پسندیده‌ای ندارند امّا باطنشان فوق العاده زیباست.

 

پیام‌های آیه

 

  • در قیامت هر فردی عمل خیر خودش را حاضر شده می‌بیند.
  • در قیامت افرادی در فضای قرب‌‌اند که ادب حضور را با انجام عمل خیر به کار می‌گیرند.
  • در قیامت فقط یک امر بسیار زیباست، آن هم انجام و اوامر الهی است که انسان در این دنیا به آن تن سپرده است.
  • انسان در همین عالم از مرور خاطرات نازیبا گریز دارد. این امر مشخص می‌سازد صورتی نازیبا از آن فعل در ذهن دارد که از تکرارش گریز دارد.
  • بعضی از گرفتاری‌ها ظاهرش دردآور است، امّا باطنش زیباست.
  • ادعای محبت به خدا لذت بخش است که همه طالب این ادعا هستند. محبت نسبت به خدا امری است که با انسانیت انسان سازگار دارد که در طول تاریخ افراد و گروه‌های مختلف ادعای محبّت خدا را داشته‌اند.
  • همه افراد در طول تاریخ در تشخیص کامل اشتباه نکرده‌اند. همه کامل علی الاطلاق را می‌شناسند اما در مسیر حرکت اشتباه می‌کنند.
  • خدا در این آیه اشاره به تمثل و تجسم عمل دارد. هر عملی در این عالم صورتی دارد؛ امّا این صورت به دلیل حُجب عالم ماده قابل مشاهده نیست.
  • بعضی از مفسرین معتقدند، منظور از یافتن عمل همان به دست گرفتن نامه عمل است و گروهی دیگر می‌گویند:‌ در قیامت نامه عمل مکتوب وجود ندارد؛ بلکه تجسم و موجودیت عمل منظور است.
  • «یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» مفسری می‌گوید:‌ این عبارت مخصوص اهل معرفت است، خدا اهل معرفت را از خودش برحذر می‌دارد.
  • «وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» هم به جهت اشتیاقی است که اهل معرفت به حضور دارند و هم به جهت رأفت خدای سبحان نسبت به بندگان.
  • خدای سبحان با «یحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» انسان را از دیگران غنی می‌کند و یا «وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» در قیامت حیات طیب را نصیب بندگان می‌‌کند.
  • انسان در دنیا چندان مشغول و گرفتار عالم ماده است که فرصت نمی‌کند نگاه مجدد و بازنگری دوباره‌ی به کارهای خیر خود داشته باشد.
  • محبت شامل محبت اجلالی یا محبت اعظامی خداست. یعنی به خاطر خدا او را دوست بدارند و به او نسبت عظمت و جلالت بدهند.
  • محبت پاداش است، یعنی بنده پاداش خدا را دوست می‌دارد.

 

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *