شناخت امام زمان (عج) ـ بخش یازدهم

مقدمه

 

در کلاس امام زمان شناسی،  به دنبال مرتفع کردن جهل خود نسبت به حضرت ولی عصرعجّل‌الله‌فرجه هستیم.

بر این باوریم که وجود مقدس حضرت همچون خورشید تابانی در عالم می‌درخشد و ما بر‌آنیم تا با کسب معرفت نسبت به امام عجّل‌الله‌فرجه، موانع را کنار زده،  نور افشانی وجود مبارکش را ادراک نماییم و به حقیقت مهدوی راه یابیم.

در حقیقت ما غایب از حضور در محضر او هستیم و  ایشان از هر ظاهری ظاهرتر است.

 

اذن معرفت

 

در زندگی، از هر توفیقی برخوردار باشیم، به این معناست که اجازه آن امر به ما داده شده است.

در حدیث شریف کساء ، مکرر لفظ «اَ تَأذنُ لی» آمده  که نشانگر اهمیت اجازه گرفتن است.

وقتی اذن کاری داده شود، موانع مرتفع گشته و راه وصول به مقصد هموار می‎گردد.

زمانی که به ما اذن معرفت داده می‌شود و در مسیر شناخت امام قرار می‌گیریم، دعای بزرگان بدرقه‌ی راهمان می شود، و به جهت تسهیلاتی که خداوند برایمان فراهم می‌کند، شناخت میسر می‌گردد.

 

امکان وصول

 

مولوی در مثنوی می‌گوید: زمانی که شما در جستجوی چیزی هستید، همین امر دلیل بر امکان رسیدن به آن است.

ما هیچ‌وقت نمی‌خواهیم به جای راه رفتن‌، پرواز کنیم؛ زیرا چنین امری  برایمان امکان ندارد.

وقتی طالب معرفت امام، و بالاتر از آن، طالب خود امام هستیم، نشان از این دارد که تحقق این امر امکان پذیر است.

در زیارات مربوط به ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه، مکرر حضرت را مخاطب قرار می‌دهیم.

به کار بردن ضمایر مخاطب به جای ضمایر غایب، نشان دهنده این معناست که امکان حضور برای ما میسر است.

دیدن و مشاهده نیست، ولی اینکه حضرت در زیارات اجازه می‌دهند ايشان را مخاطب قرار دهیم، گویا به ما القا می‌کنند هر زمان به امام خود توجه مى‌كنيم، در حضور او  قرار داريم، هر چند خود از اين حقيقت غافل باشيم.

 

*****

در ادامه ی مباحث گذشته، به بررسی فرازهایی از زیارت «آل یس کامله» می‌پردازیم.

 

عهد و پیمان با امام

 

«الَّذِي بِعَيْنِ اللَّهِ مَوَاثِيقُهُ، وَ بِيَدِ اللَّهِ عُهُودُهُ»[1]

«میثاق هایی که با او می‌بندیم در مقابل دید خدا و به دست خداست»

«میثاق»؛ یعنی عهد و پیمان محکم و استوار.

به کار بردن کلمه جمع «مواثیق» نشانگر این معناست که نسبت به حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه تعهدات متعددی داریم.

البته باطن همه پیمان‌های ما یک تعهد است که ریشه در تولی و تبری دارد: «اِنّی سِلم ٌلِمَن سالَمَکم و حَربٌ لِمَن حارَبَکم» و  لازمه ی این تعهد، «عَدُوٌّ لِمَنْ‏ عَادَاكُم‏ » و «مبغض لمن ابغضکم» است.

عهد و پیمان ما با امام در مقابل خدای سبحان است.

« فَإِن‏ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِم‏»[2]، هم او شاهد میثاق ماست و هم او حکم می‌کند که چه میزان به تعهدات خود پایبند هستیم.

در طول زندگی، مکرر میثاق خود را با امام عصرعجّل‌الله‌فرجه تجدید می‌کنیم، تا این ریسمان در گذر زمان فرسوده نشود.

تعهدات ما به ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه،  بیدلله است . یعنی خدای سبحان از این تعهدات حفاظت می‌کند. او با قدرت بی‌کران خویش اجازه نمی‌دهد در گذر زمان  به این عهد و پیمان‌ها آسیب وارد شود.

 

سلطه‌ی امام نماد قدرت خداست

 

«وَ بِقُدْرَةِ اللَّهِ سُلْطَانُه»[3]

«سلطنت او به قدرت خداست»

سلطه حضرت حجت عجّل‌الله‌فرجه در کون و مکان، نماد قدرت گسترده حضرت حق است که هیچ قدرتی در مقابل آن تاب مقاومت ندارد.

به همین جهت همه قدرت‌ها مقهور حضرت هستند و شرق و غرب عالم به دست اوست.

در واقع خداوند با سلطنت امام زمان بر کل عالم هستی، سلطه و قدرت خود را به نمایش گذاشته است.

بسیار درد‌آور است که نبات و جماد تحت سلطه‌ی امام باشند و ما خود را سلطه‌ی او خارج کنیم.

اگر تحت سلطه‌ی او قرار گیریم، امام از ما حمایت و حفاظت می‌کند و اجازه نمی‌دهد شیطان بر وجودمان مسلط شود، در این صورت دیگر افکار و اعمال خلاف از ما صادر نمی‌شود.

اگر زیر سلطه امام باشیم، حضرت بر جزئیات زندگی ما مراقبت دارند و  امور دنیا و آخرت ما را به عهده می‌گیرند.

 

منع و عطا بر اساس حکمت و مصلحت

 

«أَنْتَ الْحَكِيمُ الَّذِي لَا تُعَجِّلُهُ المَعصیَه»[4]

«تو آن حکیمی هستی که معصیت ما او را به شتاب زدگی وادار  نمی‌کند»

امام وجودی است که بر طبق مصلحت کار می‌کند.

حکیم از فرد دانا و عاقل بالاتر است، زیرا هم عقل نظری دارد و هم عقل عملی.

امام وجودی است که بر طبق مصلحت عمل می‌کند و هر امری را به جا انجام می‌دهد.

لطف‌ها و منع‌ها، تأخیرها و تعجیل‌ها، دادن‌ها و گرفتن‌ها و همه اموری كه حضرت در ارتباط با ما به عهده مى‌گيرند بر اساس حكمت و مصلحت است.

با این باور، دیگر جای شکایت و گله‌ای باقی نمی‌ماند.

در پی توسل‌ها و درخواست‌هایمان از حضرت، اگر دریافتی نداشته باشیم  یا اجابت دعایمان با تأخیر انجام شود ، یقین داریم حکمت امام چنین اقتضا کرده است.

مولای مهربان!

می دانیم هر امری را به تأخیر انداختی، به مصلحت ما بوده، تا صبوری را بیاموزیم و در کنار سختی‌ها و مشکلات زندگی ساخته شویم و رشد کنیم.

 

مهلت دادن به اهل معصیت

 

به ولى عصر علیه السلام عرض می کنیم:

مولای ما !

شما حکیمی هستی که معصیت کاری ما موجب نمی‌شود به حکمت او آسیبی وارد شده و در امور شتاب‌زده عمل کند.

شما از پشت پرده امور مطلع هستی، می‌دانی که معاصی ما به جهت غفلت و جهالت است، نه عناد و لجاجت.

بنا براین، مُحبّ خویش را از الطاف و عطایای خود محروم نکرده و به او فرصت می‌دهید تا از خلاف‌ها و خطاهایش جدا شود.

می‌دانید عشق و ارادت به شما ، در نهایت دوستداران‌تان  را از گناه و عصیان جدا می‌کند.

 

آقای ما !

چقدر به ما مهلت دادید تا از گناه دست برداریم و ما از  فرصت‌ها استفاده نکردیم و با معصیت روزگار  گذراندیم، اما شما از ما روی‌گردان نشدید و در غضب کردن بر ما شتاب نکردید.

 

عطایای کریمانه

 

«وَ الْكَرِيمُ الَّذِي لَا تُبَخِّلُهُ الْحَفِيظَة»[5]

«کریمی هستی که نگاهداری ما تو را به بخل ورزیدن وادار نمی‌کند»

عنوان کریم «ال» دارد و معرفه است.

به امام زمان عجّل‌الله‌فرجه عرض می کنیم:

آقای ما !

نیازی نیست دیگران شما را به عنوان کریم معرفی کنند.

ما شما را به کرم می‌شناسیم و عمریست بر خوان کرامت شما مهمانیم.

در طول زندگی، بدون اینکه استحقاق و شایستگی ما را در نظر بگیرید، کریمانه به ما عطایای فراوان ارزانی کرده‌اید.

 

مراقبت در شيوه‌ى مصرف

 

آن چه با لطف و کرامت امام به ما عطا می‌شود، تحت مراقبت حضرت قرار می‌گیرد تا ضایع نشود.

در واقع امام شیوه‌ی  نگهداری و استفاده از موجودی و دارایی را هم به ما آموزش می‌دهند.

در غیر این صورت یا بی‌جا از داده‌های حضرت استفاده می‌کنیم یا با سوء مصرف، آنها را ضایع کرده و نعمات و مواهب را در مسیر خطا و غفلت به کار می‌گیریم.

آنچه که از دست‌های با کرامت امام دریافت می‌کنیم مانع و حجاب بین ما و معبود نمی‌شود و بین ما و خداوند فاصله نمی‌اندازد. اگر در زندگی از امتیازاتی بهره‌مند هستیم که ما را از خدای سبحان دور می‌کند، قطعاً با وساطت امام عصر عجّل‌الله‌فرجه دریافت نکرده‌ایم.

 

دریافت نامحدود

 

عطای کریم بی‌اندازه و نامحدود است.

زمانی که به حضرت با عنوان کریم سلام می‌دهیم و کرامت امام را به رخش می‌کشیدم، تلویحا رزق و روزی بی‌نهایت را طلب می‌کنیم.

بر این باوریم که خدای سبحان، در این زمان، رزق بغیر حساب خود را به دستان مبارک امام عصر عجّل‌الله‌فرجه سپرده است.

به همین جهت از امام کریم، طالب عطایایی هستیم که نه تنها در دنیا، بلکه در برزخ و قیامت هم از آنها برخوردار باشیم.

اگر در ارتباط با امام دریافت‌های اندک داریم به جهت محدودیت‌های است که برای خود قائل می‌شویم.

به عنوان مثال، از حضرت یک مقام معنوی خاص را طلب می‌کنیم(صبر یا شکر یا …) ، کمی عقلانیت یا بصیرت و معرفت  می‌خواهیم و …. ، در هر حال به جای درخواست مجموعه ی کمالات و فضائل ، به اندازه محدودی قانع می‌شویم.

هنگام اظهار نیاز به کریم، باید اندازه‌ها را بشکنیم و از وجودی که دارایی‌های بی‌نهایت دارد، نا محدود طلب نماییم.

حتی نباید به اندازه ظرف وجودی خود تقاضا کنیم . باید بگویم:

«بِکَأسه ‌وَ بِیَده»،  نه با دست و مشت خود ، که به اندازه‌ی مشت امام بخواهیم تا رزق دو عالم در آن جای بگیرد.

 

تعصب مانع علم امام نیست

 

«وَ الْعَالِمُ الَّذِي لَا تُجَهِّلُهُ الْحَمِيَّةُ»[6]

«تو عالمی هستی که تعصب موجب جهل او نمی‌شود»

به جهت علمی که امام از آن برخوردار است، پشت پرده‌ی همه امور را می‌داند و نسبت به هیچ امر و هیچ شخصی تعصب نمی‌ورزد.

بسیاری افراد دچار تعصب مذموم و بى‌جا هستند. زمانی که خطایی از نزدیکانشان سر بزند، در مقایسه با خطای دیگری که از آن ها دور است، برخورد متفاوتی دارند، یا انکار می‌کنند یا اغماض .

اما تعصب در وجود امام زمان عجّل‌الله‌فرجه راه ندارد. در عین حال که حضرت دارای تعصب و غیرت دینی است، از تعصبات بی‌جا به دور می‌باشد.

 

امام ، مجاهد راه خدا

 

«مُجَاهَدَتُكَ فِي اللَّهِ ذَاتُ مَشِيَّةِ اللَّهِ»

«خواست و مشیت خدای سبحان این است که امام عصر علیه السلام در راه او مجاهدت داشته باشد»

ولی عصر علیه السلام صحنه‌های پیکار بسیار گسترده‌ای دارد.

از یک سو برای دفع دشمن جهاد می‌کند و از سوی دیگر با حدود جهد فراوان، می‌کوشد تا موانع را از مسیر زندگی ما مرتفع نماید تا به رشد و تعالی و کمالات الهی نایل شویم.

 

در جهاد یاور امام باشیم

 

سال‌هاست که هر روز در زیارت «آل یس» به امام خود اعلام کردهایم که برای نصرت او آماده‌ایم «نُصرَتی مُعَدَّةٌ لَکُم»

به محضر مقدس امام زمان علیه السلام عرض می‌کنیم:

مولا جان !

تمنایمان این است که در عرصه جهاد شما نقشی داشته باشیم و امام خود را یاری کنیم.

 

آقای جان !

مایلیم بیان، توان، قدم و قلم خود را در راه یاری شما به کار گیریم و با جان و مال خویش در خدمت شما باشیم.

 

آن  که شد کشته‌ی او نیک سر انجام اُفتاد

امام مهربان !

حکایت ما حکایت نوجوان‌هایی است که زمان جنگ برای اعزام به جبهه اصرار داشتند و به جهت سن کم، آن ها را نمی‌پذیرفتند.

آقا جان! ما کاستی‌های بسیار داریم و برای نصرت ولیّ خدا و دین خدا قابل نیستیم.

اما یقین داریم با عنایت شما و نگاه از سر کرامت شما قابلیت پیدا می‌کنیم که در صف مجاهدان راه خدا قرار گیریم و برای حاکمیت دولت حقه شما یاورتان  باشیم.

به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی

از سر  خواجگی کون و مکان  بر خیزم

 

محبت و معرفت ، لازمه‌ی توفیق نصرت

 

در زمان پیامبر اسلام صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله، گروهی که برای رفتن به جهاد اسب و شمشیر نداشتند، به محضر رسول خدا می‌آمدند، اشک می‌ریختند و برای مبارزه با دشمن تقاضای ابزار و امکانات می‌کردند.

 

به محضر امام خود عرض می‌کنیم:

مولا جان! برای با شما بودن، نیازمند معرفت و مودت هستیم. عاجزانه التماس می‌کنیم این دو امر را برای ما محقق کنید تا بتوانیم از موهبت معیّت و نصرت شما بهره‌مند شویم.

آقا جان! شما کرامت بی انتهایی. یقین داریم سائلینی را که چشم امید به شما دارند، با عطایای کریمانه خود بی‌نیاز می‌کنید.

 

مولای کریم! مولای حکیم! مولای مجاهد!

ما را دریاب و عاشقان و منتظران خود را از الطاف و عنایات خویش محروم مگردان.

 

 

 

تاریخ جلسه : 30/11/98 ـ جلسه 11

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] مزار کبیر، ص569 ؛ زیارت آل یاسین کامله

[2] غررالحکم و دررالکلم، ص154

[3] مزار کبیر، ص569 ؛ زیارت آل یاسین کامله

[4]مزار کبیر، ص569 ؛ زیارت آل یاسین کامله

[5] مزار کبیر، ص569 ؛ زیارت آل یاسین کامله

[6] مزار کبیر، ص569 ؛ زیارت آل یاسین کامله

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *