مقدمه
«بهداشت روان» یکی از مباحث اثرگذار در زندگی بشر بوده که امروزه مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته است. برخی از روانشناسان، بهداشت روان را اینگونه تعریف کردهاند:
«برخورداری فرد از ظرفیتها و تواناییهای خاص در جهت تطابق و سازش با تغییرات به وجود آمده در محیط پیرامون»
در محضر امام سجاد علیهالسلام و در بستر صحیفه سجادیه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت:
حسادت، سرطان روح!
دعای بیست و دوم دعاییست که حضرت هنگام وقوع امور سخت و انجام کارهای دشوار قرائت میکردند. در فراز دوازدهم این دعا آمده است:
«وَ ارْزُقْنِی سَلَامَةَ الصَّدْرِ مِنَ الْحَسَدِ حَتَّى لَا أَحْسُدَ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ عَلَى شَیءٍ مِنْ فَضْلِكَ وَ حَتَّى لَا أَرَى نِعْمَةً مِنْ نِعَمِكَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ فِی دِینٍ أَوْ دُنْیا أَوْ عَافِیةٍ أَوْ تَقْوَى أَوْ سَعَةٍ أَوْ رَخَاءٍ إِلَّا رَجَوْتُ لِنَفْسِی أَفْضَلَ ذَلِكَ بِكَ وَ مِنْكَ…»[1]
«خداوندا! سلامت از حسادت را روزی من گردان تا آن که به هیچکس به جهت چیزی از فضل تو(که به آنان عطا نمودی) حسادت نکنم و هر نعمتی از نعمات تو را بر یکی از بندگانت در دین یا دنیا یا عافیت یا تقوا یا وسعت یا امیدواری میبینم؛ به دریافت بهتر از آن به وسیله تو و از جانب تو امیدوار باشم…»
در این عبارت امام سجاد علیهالسلام به یک بیماری خطرناک که روانشناسان از آن به عنوان سرطان روح یاد کردهاند؛ اشاره مینمایند. در این فراز بنده از خدای سبحان درخواست میکند که به دارائیهای دیگران که از جانب خداوند به ایشان عطا شده حسادت ننموده و به دریافت نعمتی بهتر از آن –بدون وساطت خلق- امیدوار باشد. در حقیقت امام سجاد علیهالسلام با این شیوه دعا، راهکار درمان بیماری حسادت را به ما آموزش میدهند.
«حسادت» به معنای لذت نبردن از مشاهده دارائی دیگران و تمنای از بین رفتن نعمات و امکانات آنان است. این بیماری، خود زمینهساز انواع دیگری از بیماریهای روحی از جمله اضطراب، کینه، خشونت و… میشود. حسادت نشانهای جدی از عدم سلامت روان است.
زمانی که فرد ظرفیت خویش را محدود ندیده و قابلیت دریافت بهترینها -اعم از مادی، معنوی، جسمی و روحی- را به حول و قوه الهی در خود بیابد؛ از دارائیهای دیگران به تنگ نیامده و حسادت نمیورزد.
به بیان دیگر، او باور دارد که عطاکننده، خدای سبحان است و همان خدا، بر ایجاد قابلیت پذیرش کمالات در بنده قادر است. نه قابلیت خویش را محدود میبیند نه عطای خدای را اندک و محدود؛ به همین جهت تعامل بسیار زیبایی با خلق برقرار می کند.
رزق روزانه
کلمه «ارْزُقْنِی» نشان میدهد که امکان دارد حسادت در هر روز بر فرد عارض شود؛ به همین جهت «سلامت از حسادت» به عنوان رزق روزانه از خدای سبحان درخواست میکنند. به بیان دیگر، هیچکس -در هر موقعیت و هر سنی- نباید خود را مصون از این بیماری بداند هر چند تاکنون به کسی حسادت نکرده باشد.
همچنین، این درخواست از خدای سبحان نشان میدهد که درمان حسادت و مصونیت از آن، تنها به لطف الهی ممکن است و صرف انجام ترفندهای روانشناسی راهگشا نیست هر چند موقتا اثرگذار باشد.
گاه بیماری حسادت، بدون آگاهی شخص در دل ریشه کرده و در موقعیتی خاص بروز میکند. از این رو لازم است به جهت پیشگیری، سلامت از بیماری حسادت را از خدای سبحان درخواست نماییم.
نکته
تفسیر دیگری که برای «أَفْضَلَ ذَلِكَ» در نظر گرفته شده آن است که برتر از همه نعمات، وجود منعم است. یعنی بنده از خداوند میخواهد که خود را به او عطا کند:
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند[2]
اهمیت حفظ بهداشت روان در حالات گوناگون
در فراز سیزدهم دعای بیست و دوم آمده است:
«وَ ارْزُقْنِی التَّحَفُّظَ مِنَ الْخَطَایا… فِی حَالِ الرِّضَا وَ الْغَضَب… عَامِلًا بِطَاعَتِكَ مُؤْثِراً لِرِضَاك»[3]
«پروردگارا محفوظ ماندن از اشتباه را در حال خشنودی و خشم روزی من گردان… در حالی که مشغول به طاعت تو بوده و رضای تو را بر هر چیز ترجیح دهم»
در این فراز بنده از خدای سبحان درخواست مینماید که در حال خشنودی یا ناخشنودی، عمل نادرستی از وی صادر نشود. «خطا» نه به معنای عمل حرام و گناه، بلکه به معنای عملکردی است که با انسانیت سازگار نبوده و متناسب با موقعیت فرد نمیباشد.
در بهداشت روان تغییر احساسات بر تعادل روانی فرد اثر نداشته و در حال نشاط، غم یا خشم عملکرد صحیحی دارد و به انجام وظایف خویش مشغول است. همان گونه که مشاهده میشود متاسفانه نوع افراد به هنگام خشنودی و نشاط کنترل صحیحی بر رفتار خویش نداشته و در هنگام خشم نیز نمیتوانند مدیریت مناسبی بر خویش اعمال نمایند تا آنجا که در آینده از رفتار خویش شرمنده میگردند. این امر نشان میدهد به جای آن که فرد بر احساسات خویش مسلط باشد؛ احساسات بر او غلبه کرده است.
عبارت «عَامِلًا بِطَاعَتِكَ مُؤْثِراً لِرِضَاك» نشان میدهد که بنده در هر حال، مشتاقانه مشغول بندگی ست و رضای خداوند را بر هر چیز ترجیح میدهد.
در نگاه دیگر، چنین فردی قدرت انطباق با تغییر شرایط را داشته و اتفاقات و حوادث هر چند بر احساس او اثر بگذارد؛ بر شیوه عملکرد و فکر او تأثیر نخواهد داشت.
درخواست عافیت
دعای بیست و سوم دعاییست که حضرت در طلب عافیت قرائت میکردند. در فراز دوم این دعا آمده است:
«وَ عَافِنِی عَافِیةً كَافِیةً شَافِیةً عَالِیةً نَامِیةً عَافِیةً تُوَلِّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِیةَ عَافِیةَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»[4]
«پروردگارا مرا عافیت ده؛ عافیتی کفایت کننده، شفادهنده، بالابرنده، رشد دهنده، عافیتی که در بدن من عافیت دنیا و آخرت را ایجاد نماید»
یکی از ویژگیهای مهم فردی که از سلامت روان بهرهمند است این است که توانایی خویش را کاملا درک نموده و متناسب با آن درخواست میکند. به علاوه حس «کمالطلبی» او مانع از آن است که به امور اندک، موقتی و محدود بسنده نماید.
در این فراز نیز مشاهده میشود بنده درخواستی از خدای سبحان دارد که به همین ویژگی اشاره میکند. او از پروردگار خویش درخواست عافیت میکند:
- عافیتی که کفایت او را نموده تا محتاج امر دیگری نباشد.
- عافیتی روزافزون که موجبات رشد وی را فراهم کند.
- عافیتی که در جسم و روح شخص جلوهگر بوده و آن دو را در یک راستا قرار دهد.
- عافیتی که محدود به یک بُعد از زندگی او نبوده و در همه وجوه زندگی او اعم از مادی و معنوی، حاکم باشد.
کارشناسان بر این باورند که میزان سلامت روان بر میزان سلامت جسم اثر دارد؛ به عنوان مثال نگرش صحیح فرد و خوش بینی او به آینده موجب میشود جسم او نیز در برابر بیماریها مقاوم شود و قابیلت بیشتری برای کار و فعالیت داشته باشد. برخی افراد که گرفتار بیماری جسم بوده اما از رذائل اخلاقی و عقاید فاسد به دور هستند؛ به خوبی با بیماری خویش مدارا کرده و خود را مغلوب آن نمیکنند.
عدم سلامت روان نیز زمینه ساز بروز انواع بیماریها در جسم میشود. گاه مشاهده میشود افرادی از جهت جسمانی سالم بوده اما بدبین، ناامید و یا مغرور هستند. چنین فردی از عافیت کامل برخوردار نیست و در دراز مدت جسم او تحت تأثیر روح بیمارش، آسیب میبیند.
بنابراین «بهداشت روان» به عنوان زیر مجموعهای از عافیت، بسیار اهمیت دارد و در دنیا و آخرت فرد اثرگذار است.
واقع نگری در مواجهه با خطرات
حضرت در فراز ششم دعای بیست و سوم میفرمایند:
«وَ أَعِذْنِی وَ ذُرِّیتِی مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ وَ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ…»[5]
«خداوندا! من و ذریهام را از گزند شیطان رانده شده و حیوانات گزنده و… محافظت نما!»
در این فراز از دعا، یک سلسله شرور با همه جزییات ذکر شده است که بنده از شر و آسیب آنها پناهنده به خدای سبحان میشود.
یکی از علامات سلامت روان، «واقع نگری» میباشد که در این عبارت نیز ملاحظه میشود. فرد این واقعیت را پذیرفته است که در اطراف او خطرات و شرور مختلفی وجود دارد که هر لحظه امکان دارد از طرق گوناگون بر او وارد شوند.
او پس از پذیرش این واقعیت، نه تنها در مقابله با این خطرات احساس عجز و ناتوانی نکرده و خود را در بن بست نمیبیند؛ بلکه با اتخاذ راه کار صحیح به زندگی خود ادامه میدهد. بنابراین، این شخص یکی دیگر از نشانههای سلامت روان را دارا میباشد و آن «قدرت تحلیل مسائل و مشکلات و یافتن بهترین راهحل» است.
گاه مشاهده میشود که برخی افراد، نه به جهت ورود خطر، بلکه به دلیل ترس و نگرانی از آن بیمار شده و یا آسیب جدی میبینند. این امر نشانه عدم سلامت روان است.
راهکار صحیح در مواجهه با خطرات و آسیبها، استعاذه به قدرت لاینتاهی الهی است. استعاذه یعنی باور داشتن قدرت خداوند و اعتماد بر او؛ که ثمره آن امنیت و عافیت است.اگر انسان هنگام احساس خطر، مسیر صحیح را که پناهندگی به خدای حفیظ و قدیر است؛ انتخاب نموده و با این انتخاب امنیت خویش را تأمین نماید؛ از سلامت روان برخوردار است.
در مقابل اگر در مواجهه با آفات و آسیبها زمینگیر شده و احساس عجز نماید و یا صرفا اعتماد بر خود داشته و به راهکارهایی که خود به کار میگیرد اکتفا نماید؛ از بخشی از بهداشت روان بیبهره است.
تاریخ جلسه: 99/2/1 ـ جلسه12
«برگرفته از بیانات استاد بروجردی»
[1] صحیفه سجادیه، دعای بیست و دوم
[2] مولوی
[3] صحیفه سجادیه، دعای بیست و دوم
[4] صحیفه سجادیه، دعای بیست و سوم
[5] صحیفه سجادیه، دعای 23