پرهیز از مجادله با عالم و جاهل
حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام میفرمایند:
«لَا تُمَارِینَّ الْعُلَمَاءَ فَیرْفُضُوكَ وَ لَا تُمَارِینَ السُّفَهَاءَ فَیجْهَلُوا عَلَیكَ»[1]
«به هیچوجه با دانشمندان جدال مکن زیرا تو را رها میکنند و هیچگاه با بیخردان ستیز مکن زیرا آنان خود را در برابر تو به نادانی (بیشتر) میزنند»
«مِراء» به معنی جدل و بگومگو میباشد. حضرت در این فرمایش، افراد را از مجادله با عالم و جاهل بر حذر میدارند زیرا هر یک، موجب آسیب میشود.
مجادله با مباحثه و جدال با بحث متفاوت است. در زبان عرب، زمانی که کلاغ خاک را برای پیدا کردن شیئی کنار میزند؛ عبارت «یبَحثُ الغراب» را به کار میبرد. از این رو مباحثه، به معنای گفتگویی عاقلانه و منطقی برای کشف حقیقت و واقعیت میباشد. اما در مجادله، طرفین در عوض کشف حقیقت، در پی اثبات سخن خویش و محکوم نمودن طرف مقابل هستند؛ از این رو عملی مذموم محسوب میشود.
مجادله با عالم و عواقب آن
مجادله با دانشمندان موجب میشود که انسان مطرود آنان شود و اعتبار و ارزش خویش را از دست بدهد. عالم، نسبت به حق و حقیقت آگاهی دارد و هیچگاه به دلیل مراعات دیگران، حق را مورد کتمان قرار نداده و از آن چشم نمیپوشد؛ بنابراین به هنگام مجادله، طرف مقابل را کنار گذاشته و او را از خود میراند زیرا نه تنها حق مورد پذیرش او نبوده بلکه وی در صدد ابطال آن است. به بیان دیگر، عالم برای فردی که به دنبال مجادله درباره حقیقت است؛ ارزشی قائل نبوده تا بخواهد پاسخ سخنان ناروای او را بدهد.
بنابراین، لازم است افراد برای حفظ شأن و اعتبار خویش از مجادله با اهلعلم بپرهیزند.
بر این اساس، بین علما مجادله و مشاجرهای مشاهده نمیشود زیرا آنان همواره در پی کشف حقیقت هستند و بدین منظور گاه با یکدیگر «مباحثه» میکنند. به علاوه آنان به اختلاف نظرهای یکدیگر احترام میگذارند.
در نوشتههای آقای امینی امام جمعه قم آمده است:
«دیدگاه حضرت امام رحمةاللهعلیه و مرحوم علامه طباطبائی در فلسفه یكسان نبود.بنده روزی این دو بزرگوار را به مهمانی دعوت نموده و گمان میکردم به دلیل تفاوت دیدگاه ایشان در فلسفه، در آن مهمانی میان آنان مشاجرهای پیش آید. اما اصلاً چنین نشد! زمانی که علامه شروع به سخن میكردند امام رحمةاللهعلیه ساكت بودند و چون امام رحمةاللهعلیه سخن میگفتند علامه سکوت میکردند. برخورد آن دو دانشمند، به گونهای بود كه گویا هر دو نظرات یكدیگر را كاملاً قبول دارند. لذا مجلس دیدار در كمال آرامش گذشت»
مجادله با نادان و عواقب آن
مجادله و مشاجره با فرد نادان نیز آسیبزاست. از لسان جاهل، کلامی جز جهالت و نادانی صادر نمیشود و اگر فردی بخواهد با او مجادله کند میبایست سخنان پوچ او را پاسخگو باشد به همین دلیل عملی بیهوده محسوب میشود. به بیان دیگر، جهالت جاهل بر انسان اثر کرده و او را درگیر میکند.
وجوب علمآموزی و فضائل آن
امام رضا علیهالسلام از قول پدرانشان از قول نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
«طلب علم، بر هر مسلمانی فریضه است؛ پس علم را از هر جا که گمان میکنید(وجود دارد) دریافت نمایید و آن را از اهلش اقتباس کنید. به راستی که آموزش علم برای رضایت خدا، حسنه، طلب علم عبادت و گفتگوی علمی تسبیح و عمل کردن به آن جهاد است. آموختن علم به کسی که نمیداند صدقه بوده و اعطای آن به اهلش موجب نزدیکی به خداست»[2]
حضرت در فرمایش خود تأکید نمودند علم میبایست از اهل آن اقتباس شود؛ اهل علم کسانی هستند که صلاحیت و اهلیت تعلیم و تعلم را داند زیرا علمآموزی خویش را به نیات غیر خدایی مانند کسب شهرت، تفاخر و… نیالودند.
حسنهای ارزشمند
در ادامه، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بیان نمودند که آموزش علم به دیگران در راه خدا و به قصد تقرب به او، حسنه و کار نیکی است که اثر آن تا قیامت باقی خواهد ماند.
ما در قنوت نمازهای خویش این چنین دعا میکنیم:
«رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً»[3]
«پروردگارا در دنیا و آخرت به ما حسنه عطا نما!»
یکی از مهمترین مصادیق حسنه در دنیا، توفیق علم آموزی به دیگران است؛ زیرا آنچه افراد را از عالم بندگی دور و به شیطان نزدیک مینماید؛ جهل است. جهل، با علمآموزی از بین میرود لذا علمآموزی به دیگران، زمینهساز عبودیت ایشان خواهد شد.
در برخی از نسخههای روایت، به جای کلمه «تعلیم» «تعلّم» آمده است[4]. لذا معنای جمله چنین میشود: «آموختن علم در راه خدا حسنه است» به کار بردن کلمه تعلّم حاکی از آن است که آموختن علم، نیازمند زحمت و تلاش بوده و حسنهای نیست که به آسانی کسب شود.(تعلّم از باب تفعّل میباشد که یکی ازمعانی آن تکلّف است)
نوعی از عبادت
در فراز بعدی روایت، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «طلب علم، عبادت است» استفاده از کلمه «علم» به جای «تعلّم» در این عبارت، نشان میدهد صرف طلب و خواست درونی انسان نسبت به علم آموزی عبادت است. فردی که از جهل خود ناراضی بوده و با قصد هجرت از جهالت خویش به سوی سرزمینِ آبادِ علم حرکت میکند؛ عابد است! کسب علم، نوعی بندگی است.
تسبیحات علمی!
در فراز بعدی روایت، حضرت فرمودند: «گفتگو و بحث در مسائل علمى تسبیح مىباشد» زیرا آن كس كه به جهت قرب الهی به كسب علم میپردازد؛ از جهالتهایش فاصله گرفته و بیش از پیش حضور خداوند سبحان را ادراك میكند؛ از این رو او را منزه از نواقص و صفات بشری مییابد.
همچنین در مییابد که خداوند منزه از آن است که توفیق علمآموزی به برخی افراد عنایت نکند لکن آنچه مهم است دریافت این توفیق از ناحیه اشخاص میباشد. در نتیجه، عالم وجود کمبودها و کاستیها را به خود نسبت داده و خود را در ناکامیها مقصر میداند. پس یکی از تأثیرات علم آن است که تمامی کمالات و فضائل را از جانب خداوند و تمامی نواقص و ناکامیها را از جانب خویش ببیند.
با توجه به این معنا، دعایی که حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام توصیه به خواندن آن نمودند؛ بهتر درک میشود:
«اللّهم… لا تُخرِجنی مِن التَّقصیر»[5]
«پروردگارا مرا از تقصیر و کوتاهی کردن خارج مکن!»
این عبارت بدان معناست که انسان در هیچ مرحله و رتبهای نباید وجود و عملکرد خود را کامل و کافی بداند؛ بلکه با افزایش کمالات و توفیقات، میبایست بیش از پیش مقام بندگی را درک کرده و به ذلت، نقصان و احتیاج خود در محضر باری تعالی پی برد. همچنین در هر لحظه خود را در پیشگاه حضرت حق مقصر بداند زیرا هر چه در امر بندگی تلاش كند؛ حق عبودیت، معرفتو عظمت حق را ادا نکرده است.
جهاد علمی
در این روایت عمل به دانستهها به منزله جهاد قلمداد شده است. این امر نشان میدهد که عمل کردن به دانستهها، در کنار پاداش فراوانی که در پی دارد؛ مانند جهاد با سختی و مشقت خاصی همراه است.
در آیات گوناگون قرآن، اجر عظیمی برای مجاهد بیان شده است؛ او یا به شهادت که فوز عظیم است میرسد و اگر شهید نشود؛ باز هم مشمول لطف و توجه خاص الهی قرار میگیرد و در دنیا نیز از غنائم جنگ بهرهمند میگردد. عمل کننده به علم نیز مانند مجاهد اجر فراوان و منزلت والایی نزد خدای سبحان خواهد داشت.عالمِ عامل از حجابهای مادی و تعلقات دنیوی رها شده و گویا به مقام شهود میرسد. از سوی دیگر، با بهرهمندی از علم از غنیمت «انتخابهای صحیح» در زندگی بهرهمند میشود.
صدقه علمی
در ادامه، آموزش علم به افراد جاهل به عنوان یکی از مصادیق صدقه معرفی میشود؛ زیرا فرد جاهل فقر علمی دارد و عالم با آموزش به او دانش وی را تقویت نموده و او را از استضعاف فکری رها میسازد.
با استناد به قرآن کریم، صدقه در ظاهر به سائل عطا میشود اما در حقیقتا گیرنده آن، خداوند است:
«أَ لَمْ یعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ… وَ یأْخُذُ الصَّدَقات…»[6]
«آیا نمیدانند که خدای سبحان خود صدقات را میگیرد؟!»
به بیان دیگر، گویا پرداخت کننده صدقه با خدای سبحان معامله میکند.
پس، آموزش علم به دیگران، نوعی معامله با خدای سبحان است و آن که با خداوند معامله کند به یقین به رستگاری دست پیدا میکند.
نردبانی برای نزدیکی به خدا!
بذل علم به کسانی که شایستگی دریافت آن را دارند موجب قرب الهی میشود. بذل، بخششی فراوان و بدون اندازه و نیز بخششی بدون چشمداشت به بازگردان و اجر است. بذل،بخششی است كه فرد دل در پی بخشیده خود ندارد؛ بلكه چه بسا برای بركت آن در نزد دیگری دعا میكند وهیچگاه بر وی منت نخواهد داشت.
علم از جنس نور و عالم اعلی است؛ شایسته نیست كه با هیچ امر مادی و دنیوی مانند مال، شهرت و… مورد معاوضه قرار گیرد. همچنین شایسته نیست با رذیلههای اخلاقی چون چشمداشت و منتگذاری تباه گردد. بزرگان توصیه نمودند برای بخشیدن علم، شرط نیز تعیین نگردد زیرا علم عظیمتر از آن است كه در حصار مشروط جای گیرد. سزاوار است بخشنده علم، بخشش خویش را پاكیزه نگاه دارد. آموزش فراوان علم به دیگران، بدون هیچ چشمداشت و منتی وسیله برای تقرب به خداست.
همچنین حضرت توصیه نمودند که علم میبایست در اختیار کسانی قرار گیرد که اهلیت و شایستگی دریافت آن را دارند. علم گنجی است كه باید به اهل آن بذل شود و اگر به دست نااهل بیفتد یا ارزش این گنج نادیده گرفته میشود و یا استفاده صحیح از آن به عمل نمیآید. اهل علم ارزش علم را به شایستگی درک نموده واز آن به درستی استفاده مینمایند.
تاریخ جلسه: 87/2/9 ـ جلسه بیست و پنجم
این جلسه ادامه دارد…
برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی
[1]بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 2، ص137
[2]«حَدَّثَنِی الرِّضَا عَلِی بْنُ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَنْ أَبِیهِ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ عَنْ أَبِیهِ الْحُسَینِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یقُولُ طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنْ مَظَانِّهِ وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ فَإِنَّ تَعْلِیمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ وَ طَلَبَهُ عِبَادَةٌ وَ الْمُذَاكَرَةَ بِهِ تَسْبِیحٌ وَ الْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لَا یعْلَمُهُ صَدَقَةٌ وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى…»، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 72
[3]سوره مبارکه بقره، آیه 201
[4] منیة المرید، ص 108
[5]مفاتیح الجنان، حاشیه مفاتیح، ذیل دعای امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا
[6]سوره مبارکه توبه، آیه 104