تفسیر آیه 4 سوره انسان

نمایش قدرت خدای سبحان برای کفور

 

«إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا»﴿4

«ما برای کافرین با همه قدرت، سلسله‌ها و زنجیر ها و شعله‌هایی را آماده کرده ایم.»

 

قدرت نمایی خدای سبحان برای کفور بازتاب عمل خود او است. بازتاب عمل کافر یا سلسله است یا غل یا سعیر.

سلسله همان زنجیر است و از این جهت که پشت سر هم قرار گرفته “سلسله” نامیده شده و چون انسان در بند آن گرفتار می‌شود “غل” نامیده شده است، “سعیر” هم شعله آتشی است که برای کافر در نظر گرفته شده است.

«إِنَّا أَعْتَدْنَا»: خدای سبحان  او را بر دو راهی انتخاب قرار داد. و به او هشدار داد که اگر با انتخاب خود حقیقت را کتمان کنی هیچ لذتی وجود ندارد و هیچ خوشی در انتظار نیست.

مفسرین ما در ذیل این آیه می‌گویند: سلاسل علائق پی‌در‌پی است. تعلقاتی که انسان را مشغول  می‌نماید و تنها مخصوص ناسپاسان است؛کسانی که در مسیر نیستند، منعم را نمی‌بینند و از نعمت به طور صحیح استفاده نمی‌کنند.

«وَ أَغْلَالًا»: زنجیرها، تعلقات انسان ناسپاس است. او در نعمات اسیر شده و این اسارت  او را از پرواز باز داشته است. خدای سبحان نعمات را در اختیار انسان قرار داده تا در مسیر سلوک مُعین  او باشد اما اگر نعمات الهی او را اسیر خود کنند “اغلال” است و مانعی برای سیر الهی.

«وَ سَعِيرًا»: ملکوتِ انتخابِ نادرستِ کافر، آتش است؛ آتش دوری و فراق از حق. و او با خواست و اراده‌ی خود این راه را انتخاب نموده است.

 

نگاه دیگر: «عتید» یعنی حاضر. ملکوت عمل کافر در همین زمان در زندگی او مشاهده می‌شود.

در تعبیر دیگری می‌فرمایند: “سلاسل” زنجیرِ صدا دار است. کافر از آن‌رو که گرفتار سر و صدای عالم ماده شده است صدای ناهنجاری در گوش خود احساس می‌کند، که عکس العمل فعل نامناسب اوست.

یکی از مفسرین می‌گوید: «اغلال» به جهت حقارت است. زنجیر شدن علامت اهانت و حقارت است.

خدای سبحان می‌فرماید: ما آنها را خوار کردیم. و این بازتاب زندگی نامناسب آنهاست.

از ترس فرار زنجیر نشده‌اند؛ زیرا هیچ فردی نمی‌تواند از قهر الهی فرار کند، بلکه تنها به جهت اهانت زنجیر شده‌اند.

 

«سلاسل»: یا انسان با اختیار و انتخاب مناسب راه بندگی را در پیش می‌گیرد و عاشقانه و شاکرانه در مسیر صحیح گام بر می‌دارد یا او را با زنجیر و اجبار می‌بَرند. سلسله زنجیری است که نشان می‌دهد فرد سر به ‌راه نبوده و او را به اجبار می‌بَرند.

شاکر، خاضعانه حرکت می‌کند و هر عبادتی که انجام می‌دهد شکر آن را بجای می‌آورد.

آیه نشان می‌دهد که اگر کسی کافر بود مورد قهر خدای سبحان قرار می گیرد. زیرا منعم بودنِ خدا را کتمان  نموده به همین جهت تحقیر می‌شود و زنجیری و اسیر می‌گردد.

“سلاسل” تسلسلی است که در حوادث روزگار وجود دارد. تمام حوادث برای آن است که دریابی او کیست!  و در حادثه متوقف نشوی!

خدای سبحان حادثه را وسیله‌ای برای قرب و وصال قرار داده است. اما اگر در آن متوقف بمانیم سلاسل است. همه‌ی انسان‌ها ملجأ و مَرجَع و کهف و پناهگاه دارند و جایی برای سردرگمی نیست. در حوادث مختلف آغوش خدای سبحان برای ما باز شده است، کافی است در آن پناه گیریم.

 

مفسری می‌گوید: غل و زنجیر برای فردی است که بعد از ارائه طریق از سوی خدای سبحان حرکت و سیر را انتخاب ننموده و در نعمات متوقف مانده است. نهایتِ ندیدن الطاف و عنایاتِ منعم سوختن(سعیر) و نابود شدن است.

 

یکی از مفسرین می‌فرماید: “سلاسل” حرص است. حرص و آرزوهای طولانی در مادیات که تمامی ندارد.

“اغلال” بخل است. بخل انسان را زنجیری می‌کند. هرچه را ذخیره کنیم فاسد می‌شود. بایستی سفره را گسترش داد و موجودی را برای همه مصرف کرد.

 “سعیر” آتش حسادت است. حسود کسی است که چشم دیدن نعمات دیگری را ندارد حتی نعمات معنوی! ریشه حسادت کفر است و کتمان نعمات الهی.

اگر فردی حرص و حسد برای او امری عادی جلوه می‌کند، کافر شده است.

 

یکی از مفسرین می‌گوید: «غل» به چیزی گفته می‌شود که به گردن می‌اندازند و ریسمان آن  به دست شیطان و نفس است. نفس به هرجا که بخواهد او را می‌کشاند؛ و این بازتاب کفران اوست.

“سعیر” آتش برافروخته و زیاد و بسیار سوزان است. آتش کم و مختصر نیست.

 

بعضی از مفسرین می‌گویند: “سلاسل” زنجیری است که پا را با آن می‌بندند، “اغلال” زنجیری است گردن با آن بسته می‌شود. به این معنا که هم پایِ سلوک ندارد هم به جهت بسته شدن گردن تنها به یک جهت می‌تواند نگاه کند پس قدرت تفکر هم ندارد.

 

یکی از مفسرین می‌فرمایند: اگر کسی گرفتار نعمت بود و منعم را ندید در همین زمان ما او را عقوبت می‌کنیم.

ارزش هر فرد به نوع خواسته‌های اوست. و به اندازه مطلوب خویش ارزشمند و قیمتی است. اگر خواسته‌ی او تنها امور پست و بی‌ارزش است، در امور بی‌ارزش زنجیری شده و به همین جهت سِیر ندارد و نمی تواند حرکت کند.

به ما توصیه شده است: «سارعوا»، «فاستبقوا» کتمان نعمات انسان را زنجیری کرده و از حرکت سریع باز می دارد.

“اغلال” موانعی است که فرد به جهت کتمان نعمات برای خود ایجاد نموده است، تا جایی که حتی نمی‌تواند اراده‌ی خیرات را داشته باشد. کافر نمی‌خواهد قدرت خدا را مشاهده کند. همه افراد می‌توانند طالب باشند اما یکی از خواست خود به نحو احسن استفاده می‌کند و دیگری زنجیری است و نمی‌تواند بخواهد.

وقتی دریای کَرَم الهی را می‌بیند خواهان آن است و یقین دارد خدای سبحان به او عطا می‌کند. اما او که فقط خود و نعمت را می‌بیند و نگاهی به منعم ندارد طالب هم نیست.

“سعیر” یعنی در آتش محرومیت (آتشی عظیم) گرفتار است. و گاه به میزانی این محرومیت وسیع است که برای او امری عادی به نظر می رسد.

مرد را دردی اگر باشد خوش است

درد بی دردی علاجش آتش است

کافر یعنی  کسی که کتمان حق را دارد و تمام کارها را از خود می‌بیند. و خدای سبحان او را محروم می‌کند تا دریابد کارها همه به دست خداست و او کاره‌ای نیست.

“سلاسل” مانع حرکت است و اغلال مانع أراده. یکی مانع خوب بندگی کردن است و دیگری مانع اراده های خوب.

 

«وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یقِینِی أَفْضَلَ الْیقِینِ، وَ انْتَهِ بِنِیتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیاتِ»[1]

«و ایمانم را به درجه کامل‌ترین ایمان رسان، و یقینم را برترین یقین گردان، و نیتم را به بهترین نیت‌ها منتهی ساز»

 

 

تاریخ جلسه: 99/10/5

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  دعای مکارم الاخلاق/ صحیفه سجادیه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *