درحضور امام سجاد علیهالسلام بحث آسیب شناسی را پی میگیریم. هرچهقدر به خطراتی که در اطرافیان یا افکار ما وجود دارد، واقف شویم، خواهان مصونیّت بیشتری هستیم و برای حفاظت از خود و کارهایمان، نیاز به خدای سبحان را بیشتر حس میکنیم.
کوتاهی در ادای حقوق
دعا به جهت عذرخواهی جهت کوتاهی در پرداخت حقوقی است که عهدهدار آن بودهایم و در حقیقت نمایانگر خطراتی است که در اطراف ما وجود دارد و اگر نسبت به این آسیبها بیتوجه باشیم، با دنیایی از بدهی به خلق، از این عالم کوچ خواهیم کرد.
یاری نکردن مظلوم
در دعای سی و هشتم صحیفه آمده است:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ»
«خدایا، از تو پوزش میخواهم دربارۀ ستمدیدهای که در حضور من به او ستم شد و من یاریاش ندادم»
خدایا، به سوی تو عذرخواهی میکنم به این جهت که از حق کسی در حضور ما کم گذاشتند و ما از قدرتمان برای یاری او استفاده نکردیم.
به عبارت دیگر، کوتاهی در ادای حقوق اطرافیانمان را نادیده گرفتیم و یا امری عادی تلقی کردیم.
مسامحه در انجام کارهایی که در آن تأثیرگذاریم و بیتوجهی به ضایع شدن حقوق دیگران را میتوان از آسیبهای توانمندی برشمرد.
گاهی اوقات علاوه بر این که در حضور ما از حق فردی کم گذاشته شده است، از میزان حق او نیز بیخبریم و این آفت دیگری است که ما را تهدید میکند؛ در حالی که بایسته است انسان قدرتمند از همه چیز مطّلع باشد. اگر آمار دستمان نیست و مقدار رسیدگی به آن فرد را نمیدانیم، ظالم هستیم، چون جهل هم یکی از آسیبهاست.
اگر از توان خود برای رفع نواقصی که در اطراف ما وجود دارد، استفاده نکنیم، قدرت ما آسیب میبیند؛ یعنی در گذر زمان دیگر فرد توانمندی نخواهیم بود.
از خدای سبحان به جهت استفاده نکردن صحیح از قدرت، عذرخواهی میکنیم.
مظلوم ظالم
گاهی به فردی در حضور ما ظلم شده است؛ و در حقیقت ظالم خود اوست که تعامل صحیحی با دیگران نداشته است. در این حالت وظیفۀ ماست که او را متوجه ظلم خودش بکنیم.
به عنوان مثال از حقوقی محروم شدم که باید دریافت میکردم. با دید ظاهری مظلوم هستم؛ اما در نگاه صحیح، ظالم؛ چون میتوانستم با ارتباط صحیح و ادبیات بسیار زیبا، به طرف مقابل، تفهیم کنم که در قبال من چه وظیفهای دارد.
مثال دیگر: فرزندان در مقابل والدین وظایفی دارند. اگر آنها به وظایف خود عمل نمیکنند در ظاهر از حق والدینشان کم گذاشتهاند؛ در حالی که با نگاه صحیح و دقیق، عامل این کمکاری خود والدین هستند؛ چون در زمینۀ ارتباط با پدر و مادر، به فرزندانشان آموزشهای لازم را ندادهاند یا در پرورش صحیح آنان کوتاهی کردهاند.
کمک به این نوع والدین این است که خطای آنان را به ایشان گوشزد کنیم تا به جای دلگیر شدن از فرزندان، در غالب رفتار و گفتار زیبا حرکت صحیح را به آنها متذکر شوند تا متعهد و وظیفهشناس بار بیایند.
آفت تاثیرگزاری ما در دیگران این است که تاثیرگزاری خود را ندیده میگیریم و به افرادی که گرفتار نقیصهای شدهاند، در لفافه با قالبی زیبا یادآور نمیشویم که از طریق خود شما این امر به سهولت قابل اصلاح است.
ناشکری
در ادامه دعا آمده است:
«وَ مِنْ مَعْرُوفٍ أُسْدِيَ إِلَيَّ فَلَمْ أَشْكُرْهُ»
«خدایا، من همیشه عذرخواهی میکنم از بخششی که به من شد و شکرگزار آن عطا نبودم.»
از آفتهای دریافت نعمت، ناسپاسی است. گاهی اوقات شکر نسبت به مجموع نعمتها داریم؛ در حالی که بایسته است، برای هر عطای خاص در هر روز جداگانه تشکر کنیم.
«فَلَمْ أَشْكُرْهُ» یعنی هر جود و عطایی، شکر جداگانهای میطلبد که در صورت نبود آن، موجودی آسیب میبیند.
به عنوان مثال: هنگامی که کسالتم برطرف شد و خدای سبحان عمر دوبارهای به من عطا کرد، علاوه بر شکر زبانی و گفتن الحمدلله، شکر عملی آن را بجا آورم و کارهایی را انجام دهم که قبل از مریضی انجام نمیدادم.
مثال دیگر: امنیتی که در جامعه برقرار است، چهقدر در نظر من بزرگ جلوه میکند؟ مهم نیست چه کسی آن را عطا میکند، (چون فعل مجهول ذکر شده است)؛ بلکه مهم این است که شکر این مورد خاص را جداگانه بجا آورم.
آفت همه عطایا این است که بابت جزء جزء نعمتها شکر نشود. اگر بابت انواع عطاهایی که خدای سبحان نصیب ما میکند، از درون قلب شادمان نباشیم و با زبان این نعمتها را اظهار نکنیم و آنها را صحیح بهکار نگیریم، گویا با دست خود به عطیۀ الهی آسیب وارد کردیم پس به جهت این آسیب معذرتخواهی میکنیم.
نپذیرفتن عذر دیگران
«وَ مِنْ مُسِيءٍ اعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ»
«خدایا عذرخواهی میکنم بدین جهت که بدکنندهای از من پوزش خواسته و من پوزش او را نپذیرفتم»
عفو نکردن دیگران، یکی دیگر از آفتهای توانمندی است. در صورتی که نتوانیم از خطای دیگران چشمپوشی کنیم و همچنان زبان به ملامت بگشاییم، از قدرت خود سوءاستفاده کردهایم، در حالی که حفظ نعمت قدرت، از طریق استفادۀ صحیح است.
پیامبرصلیاللهعلیهوآله در وصیت به امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
«يَا عَلِيُّ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً لَمْ يَنَلْ شَفَاعَتِي»[1]
«اگر کسی عذر شرمندهای را قبول نکند، چه در شرمندگی صادق باشد و چه ادعای شرمندگی کند؛ در هر حال نپذیرفتن عذر او موجب محروم شدن از شفاعت پیامبر میشود.»
در روایت دیگری آمده است که اگر کسی عذرخواهی فرد عذرخواه را نپذیرد، خطای او به اندازۀ خطای فرد خاطی است.
وظیفه ما نسبت به کسی که واقعا متوجه خطای خود شده، این است که عذر او را بپذیریم و اجازه ندهیم گرفتار ذلت نفس شود پس به مجرد ندامت از خطای او چشم پوشی کنیم.
تاریخ جلسه: 1399.9.17 – جلسه نهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] من لا یحضره الفقیه، ج4، ص353