یک نکته: تربیت و پرورش بندگان به اذن خداوند و به دستان مبارک پیامبراکرم و امیرالمؤمنین سپرده شده است. عدد ابجد نام «محمد» ۹۲ و نام «علی»۱۱۰ و جمع این دو با هم ۲۰۲ است که مطابق با عدد ابجد «ربّ» است. بنابراین بیان فضایل امیرالمؤمنین علیهالسلام پردهبرداری از صفات مربیای است که به اذن خداوند، پرورش خلایق به دستان مبارک حضرتش سپرده شده است.
شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست کشید در خم چوگان خویش چون گویم
گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید کدام در بزنم چاره از کجا جویم
مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی چنان که پرورشم میدهند میرویم[1]
تطهیر نفس، لازمۀ محبّت امیرالمؤمنین
پیوند با کلام الهی تنها برای تطهیرشدگان امکانپذیر است. در این باره قرآن میفرماید:
«لا یمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون»[2]
«و جز پاكان نمىتوانند به آن دست زنند.»
در رأس مطهرین عالم، وجود مقدس ائمه اطهارند که خود قرآن ناطقاند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، قرآن را ثقل اصغر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام را ثقل اکبر نامیده است. ارتباط با این دو مهم، تنها با پرهیز از خبائث و رذائل اخلاقی و اعتقادی میسّر است.
آلودهای تو حافظ فیضی ز شاه درخواه کان عنصر سماحت بهر طهارت آمد
دریاست مجلس او دَریاب وقت و دُر یاب هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد[3]
شباهت حبّ امیرالمؤمنین به سورۀ توحید
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرموده است:
«مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مَرَّةً فَكَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ قَرَأَهَا مَرَّتَینِ فَكَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَی الْقُرْآنِ وَ مَنْ قَرَأَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَكَأَنَّمَا قَرَأَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ وَ كَذَلِكَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیاً بِقَلْبِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ ثُلُثَ ثَوَابِ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ مَنْ أَحَبَّهُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ ثُلُثَی ثَوَابِ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ مَنْ أَحَبَّهُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ یدِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلِّهَا».[4]
«کسی که سورۀ توحید را یک مرتبه قرائت کند گویا یکسوم قرآن را قرائت کرده است و هر آنکس آن را دو مرتبه بخواند گویا دوسوم قرآن را خوانده است و آنکه سورۀ توحید را سه مرتبه قرائت کند، گویا تمام قرآن را قرائت کرده است. همچنین اگر کسی با قلبش محبّ علی باشد خداوند یکسوم پاداش امّت را به او عطا میکند و اگر با قلب و زبانش حضرت را دوست بدارد، خداوند دوسوم ثواب این امت را به او میدهد و اگر با قلب و زبان و دستش دوست بدارد، خداوند تمام ثواب امّت را به او عطا میکند.»
مرحوم مجلسی (ره) در این رابطه از قول میرداماد میگوید: «علت تشبیه حبّ امیرالمؤمنین به سورۀ توحید، اخلاصی است که در وجود محب ایجاد میشود.» از این رو، سورۀ توحید را سوره اخلاص نیز نامیدهاند. هر یک از ما با محبت به امیرالمؤمنین وارد وادی توحید و اخلاص میشویم و از بیماری هولناک شرک که از مهلکترین بیماریهاست رهایی مییابیم.
در دعای ابوحمزهثمالی امامسجاد علیهالسلام میفرماید:
«سَیدِی أَخْرِجْ حُبَّ اَلدُّنْیا مِنْ قَلْبِی وَ اِجْمَعْ بَینِی وَ بَینَ اَلْمُصْطَفَى خِیرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خَاتَمِ اَلنَّبِیینَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ».[5]
«خداوندا، حب دنیا را از دلم خارج کن سپس مرا در معیت برگزیدهترین خَلقَت ـ پیامبر اکرم قرار بده.»
استجابت دعای حضرت در حق ما زمانی امکانپذیر است که قلبمان مالامال از حب اولیاء الهی باشد. حبّ امیرالمؤمنین شاهکلیدی است که خزائن وجود را در اختیارمان قرار میدهد و ما را تا بدانجا تعالی میبخشد که خواستاریم هرآنچه دوست میداریم در راه محبوب، فدا کنیم:
«بِابِی انتُم و اُمی و مالِی و اَهلِی و اُسرَتِی» [6]
«پدر و مادر و دارایی و خانوادهام به فدای شما اهلبیت.»
محبّت امیرالمؤمنین اخلاصآفرین است
یکی از معضلات ما متدینین، ناخالصی است که با عشق به امیرالمؤمنین علیهالسلام این مانع به سهولت مرتفع میشود. عشق به علی علیهالسلام عشق به انسانی است که خدا و رسولش نیز به او عشق میورزند.
علی در ملک هستی ناخدا بود علی پیش از خلائق با خدا بود
علی حمد و علی ذکر و علی دم علی حجر و حطیم و بیت و زمزم
علی حج و صلاه است و صیام است علی رکن و قعود است و قیام است
علی در یاری حق ترک جان گفت علی در بستر ختم رسل خفت
علی دین است و قرآن است و احمد علی یعنی علی یعنی محمد
تنعمی جاودانه
«إِنَّ الَّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ. لا یسْمَعُونَ حَسیسَها وَ هُمْ فی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ»[7]
«كسانى كه از قبل، وعده نیك از سوى ما به آنها داده شده [مؤمنان صالح] از آن دور نگاه داشته مىشوند. آنها صداى آتش دوزخ را نمىشنوند؛ و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعّم هستند.»
«سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى» اشاره به هر یک از محبین امیرالمؤمنین علیهالسلام دارد؛ زیرا خداوند از قدیم حبّ حضرت را در دل ما کاشته و ما را در زمرۀ محبین امیرالمؤمنین قرار داده است.
ناف ما بر مهر او ببریدهاند عشق او در جان ما کاریدهاند[8]
از این رو محبین حضرت به فضل و کرم الهی، از فراق حق و غضب الهی، دور میشوند و صدای اهل آتش را نمیشنوند. محبت امیرالمؤمنین علیهالسلام همچون اکسیری حیاتبخش قلوب مؤمنین را اصلاح میکند بهگونهای که جز ارادۀ حق ارادهای ندارند.
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما آب روی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده بازگردد یا برآید چیست فرمان شما[9]
شرح صدر و محبت امیرالمؤمنین
«قالَ رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری. وَ یسِّرْ لی أَمْری. وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی. یفْقَهُوا قَوْلی»[10]
«(موسى) گفت: «پروردگارا سینهام را گشاده كن و كارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشاى تا سخنان مرا بفهمند.»
از ابنعباس در ذیل آیات فوق نقلشدهاست:
«أَخَذَ اَلنَّبِی (ص) بِیدِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) وَ بِیدِی وَ نَحْنُ بِمَكَّةَ وَ صَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ قَالَ – اَللَّهُمَّ إِنَّ نَبِیكَ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ سَأَلَكَ فَقَالَ – رَبِّ اِشْرَحْ لِی صَدْرِی `وَ یسِّرْ لِی أَمْرِی اَلْآیةَ وَ أَنَا مُحَمَّدٌ نَبِیكَ أَسْأَلُكَ – رَبِّ اِشْرَحْ لِی صَدْرِی `وَ یسِّرْ لِی أَمْرِی – `وَ اُحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسٰانِی `یفْقَهُوا قَوْلِی – `وَ اِجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ أَخِی اُشْدُدْ بِهِ أَزْرِی `وَ أَشْرِكْهُ فِی أَمْرِی قَالَ اِبْنُ عَبَّاسٍ فَسَمِعْتُ مُنَادِیاً ینَادِی یا أَحْمَدُ قَدْ أُوتِیتَ مَا سَأَلْتَ. »[11]
«زمانی که ما در مکه بودیم پیامبر با یک دست، دست علیبنابیطالب را و با دست دیگر دست مرا گرفت و پس از چهار رکعت نماز سر را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! پیامبرِ تو، حضرت موسیبنعمران، از تو درخواست کرد: رَبِّ اِشْرَحْ لِی صَدْرِی `وَ یسِّرْ لِی أَمْرِی اَلْآیةَ و منِ محمد، نبی تو، از تو میخواهم برادرم، علی بن ابیطالب را، وزیرم قرار دهی و با او پشتم را محکم کنی و او را در امر رسالتِ من، شریک گردانی. ابن عباس میگوید: شنیدم منادی ندا داد: ای احمد، به تو آنچه را خواستی دادیم.»
خداوند در قرآن میفرماید:
«أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ»[12]
«آیا كسى كه خدا سینهاش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته، همچون كوردلان گمراه است؟»
به لطف و رحمت حضرت حق، تابش فیوضات الهی، همیشگی و مستدام است و مُحِبّ امیرالمؤمنین با سعۀ وجودی و شرح صدری که دارد از فیوضات و انوار ربانی بهرهمند میشود. اما معاندین به دلیل انکار حقیقت، گرفتار کدورت شدهاند و در زمرۀ خاسرین هستند.
تأثیرات محبت امیرالمؤمنین بر محبین آن حضرت
- با محبت امیرالمؤمنین سینه محب، از نگرانی رها میشود: «رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری»؛
- امور مُحِب به سهولت سپری میشود زیرا او همۀ زندگی خویش را به خداوند واگذار کرده است و هیچ کاری در نظرش سخت و دشوار نیست:«یسِّرْ لی أَمْری»؛
- با حبّ امیرالمؤمنین علیهالسلام پیچیدگی کلام محبین مرتفع میشود و علاوه بر ذکر لسانی، از بیانی رسا و بلیغ برخوردارند: «واحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی».
دل سراپردۀ محبت اوست دیده آیینه دار طلعت اوست
من که سر درنیاورم به دو کون گردنم زیر بار منت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار فکر هر کس به قدر همت اوست
گر من آلوده دامنم چه عجب همه عالم گواه عصمت اوست [13]
ملائک مقرب و حبّ امیرالمؤمنین علیهالسلام
امسلمه به نقل از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میگوید:
«مَا قَوْمٌ اجْتَمَعُوا یذْكُرُونَ فَضْلَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَّا هَبَطَتْ عَلَیهِمْ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ حَتَّى تَحُفَّ بِهِمْ فَإِذَا تَفَرَّقُوا عَرَجَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى السَّمَاءِ فَیقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّا نَشَمُّ مِنْ رَائِحَتِكُمْ مَا لَا نَشَمُّهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَلَمْ نَرَ رَائِحَةً أَطْیبَ مِنْهَا فَیقُولُونَ كُنَّا عِنْدَ قَوْمٍ یذْكُرُونَ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیتِهِ فَعَلِقَ فِینَا مِنْ رِیحِهِمْ فَتَعَطَّرْنَا فَیقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا إِلَیهِمْ فَیقُولُونَ تَفَرَّقُوا وَ مَضَى كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلَى مَنْزِلِهِ فَیقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا حَتَّى نَتَعَطَّرَ بِذَلِكَ الْمَكَان»[14]
«هیچ گروهی برای ذکر فضائل امیرالمؤمنین جمع نمیشوند مگر اینکه تعدادی از ملائکه آسمان بر آنها نازل و گرد آنها جمع میشوند تا زمانی که آن گروه متفرق شوند. پس از آنکه آن ملائکه به آسمان برمیگردند دیگر ملائک به آنها میگویند: ما از شما عطر خوشی استشمام میکنیم که تاکنون رایحهای از این خوشتر به مشاممان نرسیده است. آنها پاسخ میدهند ما نزد گروهی بودیم که ذکر پیامبر و اهلبیت او را میکردند از عطر خوش آنان ما معطر شدیم. ملائک آسمان میگویند ما را نزد آنها ببرید. آن ملائکه میگویند آنها متفرق شدند و هر یک به منازل خود برگشتند. ملائکه درخواست میکنند به محلی که آنها در آن بودند برویم تا ما نیز معطر شویم.»
همچنین از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل شده است:
«أَنَّ الْمَلَائِكَةَ تَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِمَحَبَّتِهِ.»[15]
«تقرّب ملائکه به خدای سبحان، با نزدیک شدن به امیرالمؤمنین است.»
هر دو روایت صراحتاً به این امر اذعان دارد که اصل و اساس تقرب به ساحت قدسی پروردگار، پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام و حضرات معصومین علیهمالسلام است. تا جایی که ملائکۀ مقرب نیز جهت تقرب هر چه بیشتر، خود را به امیرالمؤمنین نزدیک و اظهار مودت میکنند.
در مجلس ما عطر میامیز که ما را هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است [16]
تاریخ جلسه؛ ۱۴۰۰.۹.22 – جلسه دوم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]. حافظ
[2]. سوره مبارکه واقعه، آیه 79
[3]. حافظ
[4]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۳۹، ص۲۸۸.
[5]. مفاتیحالجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.
[6]. مفاتیحالجنان، زیارت جامعه کبیره
[7]. سوره مبارکه انبیاء، آیه 101 و 102.
[8]. مثنوی، دفتر دوم، بخش ۶۴.
[9]. حافظ.
[10] سوره مبارکه طه، آیات 25 تا 28
[11]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۶ص ۱۲۶.
[12]. زمر،22.
[13]. حافظ.
[14]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج38، ص199.
[15]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۳۹، ص۹۳.
[16]. حافظ.