شرح فرازهایی از زیارت عاشورا – بخش دوازدهم

زیارت عاشورا، کانون انسان‌سازی

 

حضور مستمر در مجالس اباعبدالله شبیه‌سازی می‌کند، فرد شبیه ملائک می‌شود و به مقام تجرد می‌رسد.

در مجالس حسینی همراهی با نظام عرش و فرش صورت می‌گیرد، گویا؛ اولاً فرد در جایگاه فطرت قرار می‌گیرد؛  ثانیاً در نظام کائنات از نکره بودن جدا و معرفه و شناسنامه‌دار می‌شود.

مجلس اباعبدالله، حلقات ذکر و باغ بهشت است؛ مجلسی که زائر ناخواسته ارتقا پیدا می‌کند، انقلابی در او ایجاد می‌شود که او را صیقلی می‌دهد. مس وجود زائر به‌واسطۀ حضور در مجلس اباعبدالله تبدیل به زر می‌شود؛ به همین جهت بر این باوریم که مجلس اباعبدالله آداب و حرمت خاصی دارد و همۀ مهمانان دعوت‌کنندۀ خاصی دارند. دعوت کننده وجود مقدس حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه است.

 

توصیه بزرگان به زیارت عاشورا

 

بزرگان توصیه می‌کنند که زیارت عاشورا را در برنامۀ روزانۀ خود قرار دهید؛ زیرا خط مشی زندگی صحیح و نحوۀ ارتباط با افراد از این زیارت حاصل و نگرش انسان و خواست‌های او ساماندهی می‌شود.

 

درخواست‌های شخصی

 

در زیارت عاشورا با درخواست‌های شخصی و متعالی، جایگاه زائر مشخص می‌شود که ظرف او چه اندازه است و چه کمالاتی در این ظرف می‌تواند جای بگیرد؟! البته درخواست کمالات، نمایان‌گر ظرفیت وسیع زائر است. درخواست‌هایی که در زیارت عاشورا بیان می‌شود؛ با لفظ «اَسئَلُ» عنوان شده است؛ یعنی هر کس خودش باید درخواست کند.

 

***

 

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْک صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ»

(خدایا! در این مقام، که مصیبت شهادت امام بر جانم نشسته، مرا جزء کسانی قرار ده که از طرف تو صلوات و رحمت و مغفرت دریافت کرده‌اند.)

 

«هَذَا» اسم اشاره نزدیک است؛ یعنی در این جایگاهی که قرار دارم که از من دور نیست.

 

درخواست حقیقی

 

زائر با «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی» خواست وجودی خود را اعلام می‌کند که نیاز به درود و تعریف خداوند دارد؛ زیرا یکی از امور فطری نیاز به تعریف است. انسان دوست دارد که از او تعریف شود؛ اما می‌داند تمجید مردم فایده و اعتباری ندارد و موقتی است؛ یک روز تعریف است و یک روز تکذیب.

زائر تعریف خداوندی را خواهان است که از ظاهر و باطن بنده‌اش آگاه است. درود خداوند، درود تمام کائنات را به همراه دارد؛ زیرا تمام کائنات تحت سلطه و قدرت خداوند قرار دارند. در سیر بندگی رابطۀ کائنات از جمله زمین و آسمان با انسان به نحو احسن است و زمین از پناه دادن جسد مؤمن به‌خود می‌بالد و فخر می‌فروشد.

تعریف خداوند، انسان را از تعریف دیگران مستغنی می‌کند و خداوند به همۀ عالم بخشنامه می‌دهد که این بنده را دوست داشته باشند.

 

درود الهی، ثمرۀ سلام بر اباعبدالله

 

«مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْک صَلَوَاتٌ» خدایا! از تو به من درودهای عجیب و غریبی برسد.

به ذره گر نظر لطف پور بوتراب کند

به آسمان رود و کار آفتاب کند

سلام بر ابا عبدالله الحسین زائر را در مقامی قرار می‌دهد که خداوند سبحان دائم بر او درود می‌فرستد.

 

 اثر درود و صلوات خداوند

 

انسان در آموزشگاه زیارت عاشورا می‌آموزد که در جایگاهی قرار دارد که خداوند بر او درود و رحمت می‌فرستد؛ اما آیا خداوند بر کسی درود می‌فرستد؟ با توجه به آیه 43 سورۀ احزاب پاسخ مثبت است:

«هُوَ الَّذِی يُصَلِّی عَلَيْکمْ وَ مَلائِکتُهُ لِيُخْرِجَکمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً»[1]

«او کسى است که بر شما درود مى‌فرستد و فرشتگان او (نيز بر شما درود مى‌فرستند) تا شما را از تاريکى‌ها (کفر، شرک، جهل، تفرقه و خرافات) به سوى نور (ايمان، تقوا، علم و وحدت) در آورند و او به مؤمنان مهربان است.»

انسان با درود الهی، از ظلمت جهل، شرک، حسد، بخل و همۀ رذائل اخلاقی، همۀ رذائل رفتاری و اجتماعی خارج می‌شود و به طرف نور و مقام قرب می‌رود. زائر در زیارت عاشورا، این مقامات را درخواست می‌کند.

 

   قانون‌مند بودن افعال الهی

 

افعال خداوند قانون‌مند است و بر حسب قرعه‌کشی نیست. قوانین الهی تغییرناپذیر است؛ درود و سلام‌های الهی بر افراد هم، بر اساس همین قاعده است. باید حرکت کرد و به اصحاب‌الحسین رسید تا هر روز این دعا همراه ما باشد.

 

تمجید الهی، ثمرۀ موفقیت در آزمون

 

یکی از خاصیت‌های حضور در جمع خوبان عالم این است که اشتها و میل آدمی متعالی می‌شود. در این فراز زائر، تعریف و سلام مستمر خداوند را خواستار است به‌مانند اصحاب الحسین؛ آنانی که با صبر و استقامت در آزمون الهی و همراهی با اباعبدالله، این سلام و درود را یافتند و خود خداوند از آنان تعریف و تمجید کرد.

 

    حتمی بودن آزمون الهی

 

«وَ لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»[2]

«وقطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى وجانى وکمبود محصولات، آزمايش مى‌کنيم وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده.»

خداوند می‌فرماید: «حتماً شما را آزمایش می‌کنیم»؛ یعنی غیرممکن است مؤمن در عرصۀ امتحان وارد نشود؛ البته امتحان هر فرد مختص خود اوست؛ گاه آزمایش با خوف و نگرانی نسبت به آینده است، گاهی اوقات آزمایش با گرسنگی و فقر همراه است و گاه با کاستی‌ها آزمایش صورت می‌گیرد؛ کاستی مال، جان، فرزند، سلامتی، ثمرات. گاهی فرد در جهت شکر، ادب و ارتباطات اجتماعی صحیح گام نهاده؛ اما ثمراتش نمودار نشده است؛ به همین جهت مأیوس می‌شود؛ اما در آیه بیان می‌شود که گاه امتحان فرد، به مخفی بودن ثمرات عمل اوست.

پیامبر به کسانی که مقاومت و قوّت دارند و نه‌تنها با هر بادی نمی‌لرزند؛ بلکه تندبادهای زندگی آنان را مقاوم‌تر می‌کند، بشارت مقام صبر را می‌دهد.

 

  • عالم ماده، عالم تغییر

 

زائر به این حقیقت واقف است که دائم در عرصۀ آزمون قرار دارد و می‌داند که این مسیر، گاه با دادن نعمت همراه است و گاه با گرفتن نعمت. آزمایش به انسان می‌آموزد که همۀ دنیا بی‌اعتبار است؛ بنابراین زائر برای قرار گرفتن تحت درود و سلام خداوند باید باور کند که هیچ چیز در عالم ماندگار نیست، اعم از مال و مقام و سلامتی و … . عالم ماده، عالم تغییر است و عالم ثبات نیست.

 

  • درود الهی؛ ثمرۀ مقاومت

 

برای قرار گرفتن تحت درود و رحمت خداوند، انسان باید مقاوم باشد، نه شکننده. وقتی مصیبتی در دنیا به صابرین می‌رسد، آن را در مقابل مصیبت آخرت ناچیز می‌دانند. گفتار آنان در هنگام مصیبتِ دنیوی شاکرانه است و شکایت و اعتراضی ندارند. شکننده بودن و کم‌آوردن روی گفتار تاثیرگذار است. گفتار در باطن اثر دارد.

زائر می‌داند که درود خداوند شامل فردی می‌شود که در عرصۀ آزمایشات مقاوم است و در مشکلات زندگی زبان شکایت و اعتراض نمی‌گشاید؛ بلکه به یاد دارد که هرکاری که خداوند انجام می‌دهد، حکیمانه و بر اساس رأفت است.

سر خُم می سلامت، شکند اگر سبویی

اصل بودن با خداست؛ زیرا «هو الباقی»، و مقاومت در این مسیر لازم است.

 

  • صبوری و خوشی

 

صابرین در زندگی بسیار مسرورند؛ چون دائماً بشارت پیامبر را دریافت می‌کنند. اگر در مشکلات زندگی حال انسان خوب نیست؛ یعنی صبور نیست و در پندار خویش، خود را صبور می‌دانست.

در روزگار قحطی خواجه‌ای به همۀ غلامان خویش، یک خیار داد؛ اما یکی از غلامان با لذت تمام خیار را می‌خورد، نصف خیار را از او گرفت و خورد و متوجه تلخی آن شد! از غلام پرسید:«چگونه خیار به این تلخی را با لذت تمام می‌خوردی؟!» پاسخ داد:«تاکنون هرچه به من داده بودی شیرین بود، امروز هم که خیار تلخ دادی به یاد همه شیرینی‌هایی که به من داده‌بودی آن را نوش جان کردم.»

صابر از مقاومت دینی خود خرسند است. گرفتاری‌های زندگی او را در اعتقادات سست نمی‌کند؛ گرفتاری‌ها، کوچک‌ترین آسیبی به توحید او وارد نمی‌سازد.

 

خصوصیات صابرین

 

«الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»[3]

«(صابران) کسانى هستند که هرگاه مصيبتى به آنها رسد، مى‌گويند: ما از آنِ خدا هستيم و به سوى او باز مى‌گردیم.»

  1. گفتار صابران، توحیدی است؛
  2. در زلزلۀ حوادث روزگار، به سِیر خود اذعان دارند و خود را مِلک خدا می‌دانند؛ بنابراین با تمام وجود می‌یابند که تصرف مالک در ملک‌اش مطلق است و هر تصرفی می‌کند به نفع مملوک است؛ اگر مالک ملکش را خراب می‌کند، برای رشد و آبادی آن است. اگر خداوند چیزی را از ملکش می‌گیرد؛ حتما بهتر از آن را جایگزین می‌کند.

نیم جان بستاند و صد جان دهد

آنچه در وهم تو ناید، آن دهد

در نتیجه چشم‌انداز مشکلات برای مملوک بسیار زیباست. حتی اگر مالک، تیشه به مِلکش می‌زند، مِلک  اعتراض و شکایت ندارد؛ زیرا خداوند مالک حکیم و مدبری است که مملوکش را تربیت می‌کند؛ چرا که خرابی و ویرانی را برای مِلکش نمی‌پسندد؛ کمی و زیادی ملک را صرفاً در جهت رشد مِلک انجام می‌دهد نه در جهت نقصان آن.

عبد با«إنَّا لِلَّهِ» اعلام می‌کند که همۀ وجودش از آن خداست و با «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»، سِیر خود را اعلام می‌کند؛ زیرا می‌داند دنیا جایگاه توقف نیست؛ بنابراین در این سِیر اموری هم از او سلب می‌شود؛ اما یقین دارد که خداوند بهتر از آن را جایگزین می‌کند.

 

    سیری دائمی

 

در«إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» مسافر بودن انسان بیان می‌شود که دنیا اقامتگاه دائمی نیست؛ بلکه مسافری است که به وطن اصلی خود باز می‌گردد. در این سفر، مسافر، زیبابین می‌شود.

 

  صابرین؛ هدایت یافتگان‌اند

 

«أُولئِک عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ»[4]

«آنانند که برايشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هايى است و همان‌ها هدايت يافتگانند.»

«صَلَواتٌ» نکره است؛ یعنی میزان و مقدار این صلوات مشخص نیست. تعریف خداوند محدود به زمان و مکان نیست.

مربی این گروه برای آنان درود می‌فرستد و کمال خاصی را نصیب آنان می‌کند. این گروه در واقع راه‌یافتگان هدایت‌اند و صلوات و درود الهی شامل این افراد می‌شود.

زائر نیز در این فراز زیارت عاشورا این درود و صلوات را از خدای سبحان درخواست می‌کند تا به مقام صابران و هدایت‌یافتگان راه یابد.

 

 

تاریخ جلسه: 1397/7/7 – جلسه دوازهم 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . سوره احزاب، آیه 43

[2] . سوره بقره، آیه 155

[3] . سوره بقره، آیه 156

[4] . سوره بقره، آیه 157

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *