مقدمه
توجه به درخواستها در زیارت عاشورا بهنوعی از وسعت فضل خداوند سرچشمه میگیرد. عجیبترین کمالات در زیارت عاشورا با وساطت حضرت اباعبدالله و خاندان ایشان درخواست میشود؛ یعنی وجود زائر اتساع پیدا میکند و امکان وصول به اوج این کمالات محقق میشود.
اگر فردی بخواهد در یک استکان آب، یک استخر را خالی کند مورد سوال قرار میگیرد! اما اگر ظرف به اندازۀ یک استخر شود، آب در آن جای میگیرد.
اگر در زیارت عاشورا درخواستهای عجیب و غریبی عنوان شده است به این دلیل است که با وسعت کشتی نجات اباعبدالله، وسعت وجودی به زائر داده میشود.
***
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ»
«خدایا! مرا جز کسانی قرار بده که قابلیت دریافت درود و رحمت و مغفرت تو را داشته باشم.»
تفاوت صلوات و رحمت
صلواتی که خداوند سبحان بر بنده میفرستد، موجب خروج او از ظلمت به نور میشود و مقدمۀ رحمت است؛ البته مقدمهای بسیار نزدیک؛ همانطور که نگاه کردن، مقدمۀ دیدن است. صلواتی که از خداوند سبحان در زندگی وارد میشود، مقدمۀ رحمت الهی است.
در روایت وارد شده که صلوات وقتی از جانب خداوند بر بندهای فرود آید، رحمت است. درود خدا بر ظرف وجودی زائر وارد میشود. رحمت و صلوات از جانب ملائک موجب مغفرت زائر است.
***
«مَغْفِرَةٌ»
«غفر» به معنای ستر و پوشش است. زائر از خدای سبحان طلب میکند که پوشش خاصی را دریافت کند؛ پوششی که تنها صفات الهی از آن نمایان شود و تنها مقداری از جنبۀ بشری وجود داشته باشد که مقتضای بشریت است.
مغفرت در این زیارت در پی رحمت آمده است؛ یعنی مغفرت، آن رحمت کمالیافته است. هرقدر رحمت پررنگتر شود، وجود حقانی زائر قویتر و به عیوب خود واقف میشود و این ارادۀ خیر خداوند است.
نمایش صفات الهی، سبب جذب دیگران
وقتی صفات الهی از فرد دیده شود؛ از آنجا که مردم صفات خدا را دوست دارند به او توجه میکنند؛ چون فطرت انسان خداجوست. بندهای که مشمول درود خداوند شده است، جذبهای دارد که دیگران را بهسوی خدا فرا میخواند. بندهای که متصف به صفات الهی است، مقام خلیفةاللهی و روحانیت از او نمایان است.
ضروری بودن لباس مغفرت
ابتدا بایستی ضرورت لباس مغفرت احساس شود تا طلب صورت گیرد. اگر لباس مغفرت وجود نداشته نباشد، فرد عریان است.
خدای سبحان در آیه ۱۰ سوره نوح میفرماید:
«فَقُلْتُ ٱسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُۥ كَانَ غَفَّارًا»
«پس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او بسيار آمرزنده است.»
با استغفار، حیوانیت انسان پوشیده و جنبۀ الهی او آشکار میشود؛ البته این معرفت در پی رحمت است. رحمت، کمال و وجود خاصی است که از خدا درخواست میشود؛ اما در مغفرت زائر وجود حقانی از خداوند میخواهد که این وجود، ظهور و بروز داشته باشد. در اثر استغفار ثمرات و برکات افزون میشود؛ در نتیجه رویشها و ارزاق معنوی در زندگی ظهور پیدا میکند:
«وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَلٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا»[1]
«و شما را با اموال و فرزندان يارى مىكند و براى شما (از همان آب باران) باغها قرار مىدهد و براى شما نهرها جارى مىسازد.»
مغفرت و آمادگی برای دریافت کمالات
بذر را در سنگ نمیکارند؛ زیرا در اثر باد، بذر جا به جا میشود. وقتی وجود انسان مستعد شد همۀ کمال را میتواند دریافت کند. خدای سبحان بذر کمالات مختلف را در وجود این بنده قرار میدهد و رویش خاصی هم نصیب این بنده میشود. حضرت امام سجاد علیهالسلام میفرماید:
«إذا أرادَ اللّه ُ بعَبدٍ خَيرا فَتَحَ لَهُ العَينَينِ اللَّتَينِ في قَلبِهِ ، فَأبصَرَ بِهِما الغَيبَ في أمرِ آخِرتِهِ ، و إذا أرادَ بهِ غَيرَ ذلكَ تَرَكَ القَلبَ بما فيهِ»[2]
«هرگاه خداوند خوبى بندهاى را بخواهد، دو چشمى را كه در دل اوست میگشايد و به وسيلۀ آنها امور غيبى آخرت خويش را میبيند و هرگاه برايش غير از خوبى بخواهد، دلش را به حال خود وا میگذارد.»
دیدن عیوب؛ نتیجۀ استغفار
در اثر استغفار بنده عیوب خود را می بیند؛ زیرا اگر عیبی دیده نشود، استغفاری هم صورت نمیگیرد. در مدرسۀ اباعبدالله یکی از بالاترین خیرات این است که انسان عیبهای خود را میشناسد؛ البته نه با چشم ظاهر؛ بلکه چشم دل او باز میشود و عیوب خود را میبیند. زائر در پرتو نور اباعبدالله به معیوب بودن خود واقف میشود؛ اما منتظر نمیماند که دیگری برای او درخواست داشته باشد؛ بلکه مغفرت را خودش طلب میکند.
اثر عیب بینی
عیببینی برکت را در زندگی جاری میکند؛ زیرا فرد طالب مغفرت و استغفار میشود؛ در نتیجه بارش رزق و علم را بههمراه دارد و موجودی فرد را افزون و امدادهای غیبی را بر زندگی جاری میکند.
در واقع طلب مغفرت، زندگی فرد را تبدیل به بهشت میکند. درخواست مغفرت، آموزش انبیاء و اولیای الهی است. تمام خوبان عالم درخواست مغفرت دارند؛ چون آنان خود را خالی از نقص نمیدیدند. در ذکر یونسیه به ناقص بودن خود اعتراف میکنیم.
اعلام ناتوانی
زائر بیان میکند: خدایا! من ناتوانم؛ اگر به خودم واگذار شوم صفر بن صفرم؛ اما وقتی لباس قدیر بودن تو بر تنم برود قدرتی عجیب و غریب از من به نمایش گذاشته میشود. من جاهل وقتی صفت علمت را ببینم، میخواهم علم از من ظهور پیدا کند. این کمالات در مدرسهای که هزاران سال قبل از خلقت تاسیس شده است، آموزش داده میشود.
***
«اللّٰهُمَّ اجْعَلْ مَحْيايَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»
«خدایا حیاتم را حیات [آمیخته به عشق] محمّد و خاندان محمّدقرار بده.»
درخواست حیات محمدی
زائر درخواست شخصی خود را اظهار میکند و میخواهد فقط بندگی در زندگی از او نمایان باشد؛ بندگی بدون مسامحه و افراط و تفریط و در کمال تسلیم.
امر آنچه تو فرمایی حکم آنچه تو بنمایی
خدایا! میخواهم زندگیام سرشار از بندگی باشد؛ یعنی اعتراضی به مقدرات نداشته باشم و فقط جلب نظر مولا مهم باشد.
بندگی؛ یعنی خودشیرینی در محضر خدا و پیغمبر.
بندگی؛ یعنی تحمل انواع ناملایمات که بر اهل بیت وارد شد.
بندگی؛ یعنی لحظه به لحظه قصد قربت و اخلاص داشتن.
بندگی؛ یعنی لحظه به لحظه اجرای فرمان حق.
بندگی؛ یعنی زندگی عاری از معصیت اخلاقی و رفتاری و اعتقادی.
نمایش صفات الهی در زندگی پیامبر و آل پیامبر
درخواست زندگی آلالله؛ یعنی انجام وظایف و ترک معاصی. زائر هر روز این زندگی را درخواست دارد و ناامید نیست. زندگی پیغمبر و آل پیامبر؛ یعنی نمایش صفات الهی. اگر کسالت، سستی، ضعف و شکایت در زندگی فرد دیده میشود؛ یعنی اثری از روش زندگی پیغمبر و آل او وجود ندارد. در زندگی آل پیغمبر کسالت و سستی یافت نمیشود. در سختترین شرایط از کاروان اباعبدالله شکایتی دیده نشد.
تاریخ جلسه: 1397/7/13- جلسه پانزدهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . سوره نوح، آیه 12
[2] . الخصال، ص 90