تفسیر آیه 73 سوره مریم

در آیه 73 سوره مریم خداوند می‌فرماید:

 

«وَ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَ أَحْسَنُ نَدِيًّا»

 

«وهرگاه آيات روشن ما بر آنان خوانده شود، كسانى كه كفر ورزيده‌اند به آنان‌كه ايمان آورده‌اند مى‌گويند: كدام يك از ما دو گروه، جايگاهش بهتر و محفلش آراسته‌تر است.»

 

واژه شناسی آیه

 

«ندی» از ماده «نَدَو» به‌معنای محل گفتگوست و در زبان عرب برای فراخوان گفتگو از ماده «ندو» استفاده می‌شود.

 

علت ورود به جهنم

 

یکی از مهم‌ترین دلایل ورود ظالمین به جهنم آن است که کفار به‌وضوح پیام حق را می‌یابند و بر فکر آنان مسلط و غالب می‌شود و تحت سلطۀ پیام الهی قرار می‌گیرند؛ اما پاسخ‌گویی مثبت ندارند. پیام‌های الهی، بَیّن و واضح است و جدایی و بینونیت بین حق و باطل ایجاد می‌کند؛ بنابراین شبهه‌ای برای انسان باقی نمی‌گذارد تا بخواهد با آن مخالفت کند.

 

عکس‌العمل کفار در مقابل پیام‌های الهی

 

عکس‌العمل کفار در برابر پیام‌های الهی، بر محوریت نگرش مادی بود و چون دین، توسعۀ مادی و دنیوی برای آنان ایجاد نکرد، از نظر آن‌ها این دین شناخته‌شده و قابل اعتنا نیست. بنیاد فکری کفار بر این محور است که دین باید ساماندهی وضعیت مادی افراد را عهده‌دار باشد و اگر وضع دنیوی افراد از طریق دین رو به بهبودی نیست؛ پس چنین دینی قابل قبول نیست؛ به همین جهت درمقابل مؤمنین موقعیت اجتماعی خود را عَلَم می‌کردند تا بیان کنند که در این موقعیت نیازی به دین ندارند.

 

نگاه دنیوی اهل کفر

 

بی‌تردید، از نگاه کفار، غایت زندگی دنیاست و زمانی که دنیای فردی آباد باشد، هرگز نیازی به دین مشاهده نمی‌شود. اهل کفر، ظاهرنگر بودند و صرفاً به امتیازات مادی توجه داشتند و به ماورای این امتیازات، بی‌توجه بودند. از این جهت که وجهه مادی کفار بر مومنین غلبه داشت و غایت نگاهشان مادی بود؛ هیچ انگیزه‌ای برای تدین نداشتند.

فعل «تُتلی» به‌صورت مجهول ذکر شده است؛ یعنی رغبتی به استماع کلام حق نداشتند؛ اما خداوند سبحان در عین اعراض، پیام خود را به این افراد القا می‌کند.

آنچه جای تأمل دارد آن است که این افراد با محتوای پیام درگیر بودند نه با شخص پیامبر. تلاوت‌کنندۀ پیام برای آنان مهم نبود؛ بلکه امور مادی از نظر آنان ارزشمند بود و نتیجۀ پیام را دست‌یابی به امور مادی نمی‌دیدند.

 

 معیار تشخیص خیر و شر

 

با ترازوی کفر، نمی‌توان خیر و شر را سنجید؛ چون در ترازوی کفر، فقط مادیات جلوه‌گر است و برترین‌های مقامات معنوی از نگاه کفار، شر محسوب می‌شود؛ در حالی‌که این مقامات با ترازوی مؤمنین، خیر محض است.

در آیه ۴۶ سوره کهف خدای سبحان «خیر» را اینگونه معرفی می‌کند:

«وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً»

«و كارهاى ماندگار شايسته، نزد پروردگارت پاداشى بهتر دارند.»

عمل صالحی که از انسان باقی می‌ماند «خیر» است؛ اما گروه کفار این باقیات صالحات را نمی‌شناختند.

 

فخرفروشی کفار

 

کفار فخرفروشی بابت مال و اموال نامشروع خود دارند غافل از آنکه مال در صورتی که دیدگاه توحیدی در آن حاکم نباشد؛ نه‌تنها منفعتی ندارد؛ بلکه موجب خسارت دائم می‌شود.

فرق بین کفر و ایمان این است که مؤمنین به ابدیت فکر می‌کنند و همۀ امور را بی‌پایان می‌دانند، در حالی‌که کفار برای دیدگاه خودشان محدودیت قائل‌اند و همۀ امور را در محدودۀ این عالم می‌بینند.

مفسری می‌فرماید: «در نگاه اهل ایمان لذت شنیدن پیام الهی از همۀ امور مادی بیشتر است؛ در حالی‌که در نگاه اهل کفر، تلاوت و استماع آیات لذت‌بخش نیست.»

برای اهل ایمان آنقدر شنیدن کلام حق لذت‌بخش است که آن را قابل قیاس با مادیات نمی‌دانند. آنان حضور در سفره‌خانۀ وحی را دارای ارزش و قیمت می‌دانند. زیباترین امر برای آنان حضور و شنیدن کلام حق است.

در نگاه دیگر، اهل کفر حقیقت را انکار و مقامات معنوی را قربانی مادیات می‌کنند؛ اما اهل ایمان حقیقت‌باوری دارند، در مقابل حق خضوع و تواضع بر آنان حاکم است و کمالات را در دریافت پیام‌های الهی می‌دانند.

مفسری می‌فرماید:اگر داشتن مادیات در دنیا محبوبیت‌زا ‌بود؛ پس باید مرفهین امم سابق از محبوبیت خاصی بهره‌مند بودند و هرگز عذاب نمی‌شدند؛ در حالی‌که تنعمات مادی هیچ‌گاه موجب محبوبیت آنان نشد؛ چون اگر فردی محبوب خدا بود، خداوند با گرفتن نعمت محبوبش را اندوهگین نمی‌کرد؛ در حالی‌که از همۀ مرفهین بی‌دین، سلب نعمت شد و خداوند آنان را گرفتار مصیبت فقدان مال‌و‌مقام کرد.

 

 

تاریخ جلسه: 1400/8/22- جلسه سی و سوم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *