خداوند در آیه ۸۵ سوره مریم میفرماید:
«یوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمَٰنِ وَفْداً»
«(یاد كن) روزى كه ما پرهیزكاران را دستهجمعى بهسوى (ضیافت) خداى رحمان گرد آوریم.»
پردهبرداری از قیامت
«وفد» بهمعنای کسی است که سواره وارد میشود. قیامت روزی است که خدای سبحان متقین را سواره بسوی خود وارد میکند.
از قیامت تعبیر به «یوم» شده است؛ یعنی در روز قیامت همه چیز واضح و آشکار است؛ بدون اینکه ابهام و اجمالی درمیان باشد. همۀ نامهای قیامت با واژۀ «یوم» بیان میشود نه «لیل».
جمع متقین
جمع متقین از باب لطف و مِهر است و نمایش عنایت خداوند؛ نه قهر خدای سبحان و این جمعآوری را خود خدای سبحان بر عهده گرفته است نه کس دیگری. تجمع همۀ متقین بهسوی خداوند رحمان است و حضور پیدا میکنند تا رحمت واسعۀ الهیه را مشاهده کنند.
سوالی که ذهن را به خود مشغول میکند آن است که در آیه «إِلَى الرَّحْمَٰنِ» ذکر شده است؛ در حالیکه باید درمقابل «الی جهنم»، «الی الجنة» ذکر میشد؟!
در جواب بیان میشود که هدف و غایت متقین وصول به بهشت نبود؛ بلکه هدف آنان رسیدن و تقرب بسوی خداوند رحمان بود. قید «قربة الی الله» وصول به خداوند رحمان را حکایت میکند؛ یعنی فقط خودت را میخواهیم.
خداوند هم حاشر «جمع کننده» است و هم محشورٌ الیه «همه بهسوی او جمع میشوند.» گویا خداوند به متقین میگوید که جایگاه شما نزد خودم است و خودم این جمعآوری و قرب را عهدهدار میشوم.
نمایش عزت متقین
متقین با احترام و عزت بر خداوند وارد میشوند. خداوند از جایگاه متقین پردهبرداری میکند و میفرماید: آنان که در تمام عمر نهایت خضوع را داشتهاند، امروز همه سواره بر خداوند وارد شوند تا عظمت و بزرگی و شکوه آنان در قیامت مشهود همه باشد.
این عظمت در نکره بودن «وفداً» اظهار شده است؛ آنان با جلال و شکوه وارد عرصۀ قیامت میشوند و فزعی در آنان دیده نمیشود.
«هُمْ مِنْ فَزَعٍ یوْمَئِذٍ آمِنُونَ»[1]
«آنان از هراس آن روز ایمن هستند.»
خدابینی متقین
انتساب در عالم دنیا، زندگی آخرتی را ترسیم میکند، متقین در دنیا خدابین بودند و نسبت به خودبینی تقوا داشتند؛ به همین جهت برای خود وجود و نقشی قائل نبودند و همۀ امورات خود را به خدا میسپردند؛ بنابراین محشور شدن آنان در قیامت نیز با قدرت خداوند ترسیم میشود.
خداوند در آیه ۹۵ سوره مریم میفرماید:
«وَكُلُّهُمْ آتِیهِ یوْمَ الْقِیامَةِ فَرْدًا»[2]
«و همگى روز قیامت تنها (و تهى دست) نزد او خواهند آمد.»
چگونه این دو آیه با یکدیگر قابل جمع است؟ محشور شدن متقین بهصورت تک نفره در میان جمعی از ملائک صورت میگیرد که نمایانگر عظمت مقام متقی است؛ البته در قیامت مواقف متعددی وجود دارد که در بعضی از مواقف، ممکن است متقین در کنار یکدیگر جمع شوند، مانند حوض کوثر؛ اما ورود به قیامت بهصورت فردی است؛ زیرا از قبر، انفرادی خارج میشوند؛ پس تک نفره در کمال عظمت در جمع ملائکه بهسوی خداوند رحمان وارد میشوند.
سیر دائمی متقین بسوی خدای رحمان
بهواسطۀ اسم الرحمن، موجودات، وجود پیدا میکنند. خداوندی که «عَلَّمَ القُرآن» است، معلم دائم متقی است و او را بهسوی وجود حقانی راهبری میکند نه وجود نفسانی و حیوانی؛ بدین جهت تمام زندگی متقی، حرکت بهسوی خداوند رحمان است و حشر در قیامت ادامه زندگی دنیوی است.
متقی در دنیا حرکت بسوی خداوند رحمان را انتخاب کرده است، در آخرت هم به این انتخاب جامۀ عمل پوشانده میشود و این سیر بهسوی آن وجود بینهایت صورت میگیرد.
خصوصیات متقین
١. پرهیز از امور منفی، غفلت، جهالت و… ؛
۲. پرهیز از خودبینی و اینکه پرهیز را بهخود نسبت دهند؛ بلکه تقوا و پرهیز خود را از حول و قوۀ الهی میدانند؛
۳. پرهیز از اینکه امضای خود را در خیرات و خوبیها ثبت کنند؛ زیرا دریافتهاند که «بحَولِ اللّه وَ قُوَّتِه اَقومُ وَ اَقعُد»؛ همۀ حرکات صحیح به حول و قوۀ او در عالم انجام میشود.
«هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ»[3]
«اوست اول و آخر و ظاهر و باطن.»
متقین از صفر تا صد کار را به دست خدا میدانند؛ بنابراین ذرهای منیت بر آنان وارد نمیشود. آنچه مسلم است آنکه متقی، در گوشه گوشۀ زندگی خود نظارهگر فاعلیت خداوند است و برای خود در کمالات، نقش و وجودی قائل نیست.
خودبینی، ذات انسان را تغییر میدهد و او را بهسوی بدی سوق میدهد؛ البته دعای فراوان در او کارساز است؛ اما خدابینی انسان را بهسوی فضائل اخلاقی راهبر است.
«وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا»[4]
«و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند.»
متقین بهسوی بهشت سوق داده میشوند؛ چون هدف و قصد آنان خداوند رحمان است.
آیتالله شبیری میفرماید: «تمام دوستان امام حسین علیهالسلام در قیامت حضرت را میبینند و دیگر رغبتی به بهشت ندارند و میگویند ما فقط سیر و حشر حسینی را میخواهیم! بهشت حوالۀ افرادی است که هدف آنان فقط بهشت بود.»
متقی هیچگاه برای خودش وجود و نقشی قائل نیست و همواره خداوند را در عالم همهکاره میداند؛ بنابراین از هیئت استقبال کنندگان در بهشت تعجب میکند که برای او این جمعآوری صورت گرفته است.
حضور متقین در قیامت با شکوه و جلال خاصی است که از دیگران متمایز میشوند؛ یعنی هنوز پروندۀ عمل آنان گشوده نشده که با هیئت خاصی وارد قیامت میشوند.
امتیاز سواره وارد شدن در محضر حق
سواره در محضر حق وارد شدن یکی از امتیازات انسان است و از حُسن عاقبت آنان حکایت میکند. تقوا و پرهیز از خداوند در گفتار و رفتار متقین ملکه شده است؛ بنابراین لحظهای از صحنۀ حضور و وصال خداوند جدا نمیشوند؛ زیرا که جذبات الهیه شاکلۀ وجودی آنان را پر کرده است و الطاف، انعام، اکرام، احسان و مواهب الهی را به شدت مییابند.
آیت الله جوادی آملی میفرماید: «هر متقی در میان هیئتی از ملائک بهصورت سواره ظاهر میشود؛ یعنی عظمت او در قیامت به نمایش گذاشته میشود.»
بعضی از مفسرین میفرمایند: «وفدا» ورود سواره است و متقین بر مرکب تقوا سوار شدند. تقوا مَرکبی است که مانع غرق شدن در دنیا میشود و این افراد از دنیا عبور کردند و در حریم رحمت رحمانیه اسکان داده شدند.
دریافت رحمانیت دائم
قید «إِلَى الرَّحْمَٰنِ» از این مطلب حکایت میکند که متقین در همین عالم هم تحت رحمت رحمانیۀ خداوند قرار دارند و علی الدوام وجود خداوند را مییابند؛ به همین جهت در این عالم، وحشت فراق و غفلت بر آنان حاکم بود؛ اما در عالم دیگر از این وحشت دور شدند و در فضای انس و وصال قرار گرفتند.
«حشر الی الرحمن» نمایانگر شدت رفق و لطف خداوند سبحان به متقین است؛ زیرا که اینها اصلا توجهی به غیر خداوند ندارند و به همین جهت از لطف بیانتهای خداوند در قیامت بهرهمند میشوند.
انواع مرکبهای قیامتی متقین
۱. مرکب طاعت؛
۲. مرکب همت؛
۳. مرکب نور؛
این مرکبها صرفاً مخصوص متقین است و بقیه از این امتیازات محرومند.
بعضی مفسرین میفرمایند: «متقین محمول حقاند؛ یعنی حامل آنها خداست و خداوند آنان را حمل کرده است؛ بنابراین اگر کسی بخواهد محمولۀ خداوند شود باید از شدت تقوا بهرهمند شود و به مقام فنا برسد تا خداوند در این مقام، حامل او شود و او را بسوی خود حمل کند.
بعضی از مفسرین میفرمایند: «متقین در قیامت مرکبی را سوار میشوند که در دنیا بر او سوار بودند و آن مرکب، معرفت است. مرکب معرفت امتیاز خاصی نصیب انسان میکند.» متقی چون همۀ امورش به حول و قوۀ الهی است، از تسهیلات خاصی بهرهمند است.
دیدگاه متقین
متقی تمام امور خود را به لطف حق انجام میدهد، به قوۀ الهی از معاصی پرهیز دارد و حائل بین خود و معصیت را از جانب خدای سبحان میداند؛ بدین جهت در قیامت امر بر او سخت نیست.
امیرالمؤمنین علیهالسلام از پیامبر اکرم نقل میکند:
«و الّذی نَفسی بِیدِهِ إنَّهُم إذا خَرَجوا مِن قُبورِهِمُ استَقبَلوا بِنُوقٍ بِیضٍ لَها أجنِحَةٌ عَلَیها رِحالُ الذَّهَبِ ، شُرُكُ نِعالِهِم نورٌ یتَلَألأُ ، كُلُّ خُطوَةٍ مِنها مِثلُ مَدِّ البَصَرِ»[5]
«سوگند به آن كه جانم در دست اوست، پرهیزکاران چون از گورهاى خود بیرون آیند با اشترانِ سفید بالدارى كه جهازشان طلاست رو به رو مى شوند. بند كفشهایشان نورى درخشان است، فاصله هر قدم آن اشتران به اندازهاى است كه چشم كار مىكند.»
در واقع وضعیت متقین در همین عالم مشخص میشود؛ زیرا که سیر آنان در دنیا بسوی «إِلَى الرَّحْمَٰنِ» است و در قیامت هم همان سیر ادامه دارد.
متقی از اعتماد بر اسباب پرهیز دارد و فقط توجه به مسببالاسباب دارد؛ بدین جهت از اکرام خاص الهی بهرهمندند و حشری با تکریم خاص دارند.
تاریخ جلسه: 1400/10/25 – جلسه چهل و یکم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]. سوره نمل آیه 89 .
[2]. سوره مریم آیه 95 .
[5] الترغيب و الترهيب : 4/494/3 ، انظر تمام الحديث.