زیارت آل یس – «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ»

«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ»

«سلام بر تو باقیماندۀ خداوند در زمین.»

 

واژه «بقیه» از بقاء به معنای پایندگی و ثبات چیزی بر حال اولیۀ خود است. بقاء ضد فنا به معنای نابودی و ناپایداری است. هم‌چنین آن‌چه از چیزی باقی و بر جای می‌ماند را بقیۀ آن می‌نامند.

 

معانی بقیة‌الله

 

بقیة‌الله از ریشۀ «باقی» بر دو گونه است:

  1. «باقی» از اسماء خداوند است، یعنی او واجب الوجود لذاته، از ازل تا ابد است.
  2. باقی به واسطۀ غیر خود، اموری هستند که پایداری آن‌ها به‌طور نسبی است و به ارادۀ الهی بستگی دارد، مانند اجرام آسمانی، زمین، دریا و… که به ارادۀ خداوند وجود آنان پاینده است و همۀ مخلوقاتی که وجوداً و بقاءً وابسته به مشیت حق هستند.

 

امام، ذخیرۀ خداوند در عالم

 

امام زمان ارواحنافداه از نور خداوند آفریده شده و آیینۀ تمام‌نمای صفات و اسماء‌الحسنای الهی در زمین است. گویی حضرت باقیماندۀ خداوند است. بر همین اساس امام عصر ذخیرۀ خداوند در عالم است که اصلاح تمام جوامع بشر را عهده‌دار است؛ به همین جهت او را «بقیة الله» نامند. حضرت جلوۀ نام باقی خداست که پایداری و بقاء خداوند در زمین با امام به ظهور می‌رسد. در واقع هیچ چیز جز وجه خداوند ماندنی نیست و امام با پیوست تنگاتنگ و ناگسستنی با خدای سبحان عنوان «وجه‌الله» را داراست.

بقیة الله در معانی دیگری نیز به‌کار رفته است:

 

امام، هادی امت

 

بقیة‌الله، وجودی است که خداوند او را باقی قرار داده است تا هادی انسان‌ها بسوی خداوند باشد و خیرات و برکات با وساطت وجود ایشان بر بندگان ببارد:«بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي»[1]

طبق این سلام، زائر خواستار بقاء صفات و اسماء الهی در وجود خود است تا این امر با نگاه و دعای امام تثبیت شود و پایدار بماند.

حضرات معصومین که مظهر نام «رحیم» خداوند هستند، در عالم همواره باقی و برای تربیت انسان‌ها پایدارند؛ از همین رو ایشان مصداق بارز و کامل عالمان الهی در عالم‌اند و به تعبیر امیرالمؤمنین علیه‌السلام، تا نظام هستی برقرار است حضرات نیز ماندگارند.

 

حرکتی ابدی با همراهی امام

 

در این فراز زائر، طالب حرکت ابدی و سرمدی به همراهی امام است و در این حرکت، طالب وصول به مقام شاهد و مشهود امام است. او در این مقام متصف به اسم باقی خداوند می‌شود و مانند علما و شهدا در روزگار و دهر باقی می‌ماند:

« الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ»[2]

«اهل علم، تا دنيا هست زنده اند»

سلام بر مولایی که جلوۀ نام باقی خداوند در زمین است و تمام موجودی و کمالات انسان با پیوست به ایشان باقی می‌ماند:

«مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ»[3]

«آنچه نزد شماست فانی می‌شود؛ امّا آنچه نزد خداست باقی است»

انسان به میزان پیوند و پیوست تنگاتنگ به حضرت، آینۀ امام می‌شود و با بازتاب اسم باقی امام در این وجود، مانند حضرت، مَظهر نام باقی خداوند شده و در این هنگام کمالات و فضائل اخلاقی برای او تثبیت می‌شود و باقی می‌ماند.

امام که جلوۀ رزق باقی و خیر کثیر خداوند در عالم است، نماد خدایی خدا را در اختیار زائر قرار می‌دهد تا با درخشش امام حرکت داشته باشد و آثار حیات انسانی از او بروز کند.

چون سخن در وصف این حالت رسید

هم قلم بشکست و هم کاغذ درید

آفتاب آمد دلیل آفتاب

گر دلیلت باید از وی رومتاب

 

حیات حقیقی با وجود امام

 

بقیة الله به معنای رحمة‌الله نیز آمده است. امام به‌عنوان رحمت واسعۀ خداوند در میان مخلوقات تجلی دارد تا بشر با پناهندگی به ایشان مشمول رحمت خاص حق قرار گیرد. با ظهور نور ولایت در ظاهر و باطن انسان، او به حیات حقیقی راه می‌یابد:

«اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ»[4]

«خدايا از تو درخواست مى‌كنم، به رحمتت كه همه‌چيز را فرا گرفته»

رحمت خداوند گسترش تام دارد و طبق «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ» زائر طالب قرار گرفتن تحت رحمت واسعۀ خداوند است که از طریق امام ساطع می‌شود.

فیوضات الهی همواره در حال نزول و بارش است و زائر با پیوست به امام تحت این رحمت گسترده و آب حیات قرار می‌گیرد. البته آب حیات نه مانند برف و باران از آسمان می‌بارد، نه چون چشمه از زمین می‌جوشد، بلکه از جان سرچشمه می‌گیرد، از دل می‌جوشد و فرد را با پیشوایی امام به حیات طیب می‌رساند؛ بنابر این امام که مظهر نام رحیم خداوند است به تمام شئون انسان‌ها احاطه دارد و افاضۀ ایشان مانند خورشید قطع ناشدنی است.

از وی ار سایه نشانی می‌دهد

شمس هر دم نور جانی می‌دهد

سایه خواب آرد تو را همچون سمر

چون بر آید شمس انشقّ القمر

 

ثبات در سایه‌سار امام

 

فیاض بودن خداوندسبحان در وجود امام زمان تجلی پیدا کرده است و ایشان با تخلّق به اخلاق الهی، آینۀ تمام‌نمای خداوند در زمین است. زائر با سلام بر ایشان  تحت عنوان «بقیة الله فی أرضه» طالب اتصاف به صفات الهی است. این اتصاف به میزان گستردگی ظرف وجود انسان وابسته است. فرد در اثر اشراق شمس مهدوی از رذائل اخلاقی، جهل و ظلمات انانیت جدا می‌‌شود. امام به‌عنوان اثر و بقیۀ خداوند در زمین، موجودات و نظام عالم را تحت تابش مستقیم رحمت و فیوضات خود قرار می‌دهد و این جاذبۀ الهی، مایۀ ثبات و بقاء عالم هستی می‌شود؛

 

امام، باقیماندۀ علم خدا

 

امام زمان به‌عنوان باقیماندۀ علم خداوند در عالم جلوه‌گری دارد، که با اشراف و احاطه، تمام حقایق برای ایشان مکشوف است؛

 

امام، باز کنندۀ گره‌ها

 

بقیة الله در قرآن کریم به‌عنوان رزق حلال بیان شده است: «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»[5] . ارتباط تنگناتنگ با امام از مصادیق رزق حلال است. حلّال درمعنی دیگر بازکنندۀ گره است: «يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ»[6] خداوند بازکنندۀ گره‌هاست و سختی‌ها و مشکلات هم با نام و یاد امام بازگشایی می‌شود و مسیر بندگی انسان هموار می‌شود؛ بنابراین میزان بندگی عباد با پیوست به امام افزون می‌شود زیراکه این بندگی نماد رزق حلال است. تثبیت بندگی با پیوست به امام صورت می‌گیرد و به میزان استحکام این پیوست، در ظاهر و باطن زائر نور بندگی آشکار می‌شود؛ بنابراین بقای صفات الهی در وجود انسان، همچنین نمایش خدایی خداوند در عالم توسط بقیة‌الله الاعظم صورت می‌گیرد.

 

«فِی اَرضِه»

 

امام، سبب اتصال زمین و آسمان

 

انسان با تأمل در آیات الهی به مقام اشرف مخلوقات به عنوان معلم اسماء الهی، واقف می‌شود: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا»[7]«و خدا همه نام ها [یِ موجودات] را به آدم آموخت»؛ زیرا امام معلم فرشتگان و بشریت است که با بارش فیوضات الهی، سبب اتصال میان زمین و آسمان است:

«أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّماءِ»[8]

«کجاست آن وجود مقدسی که سبب اتصال بین زمین و آسمان است»

تجلی باقیماندۀ خداوند علاوه بر عالم طبیعت، در زمین وجود انسان نیز  نورافشانی دارد. هر اندیشه‌ای که در فکر بشر می‌گذرد و هر عملی که انجام می‌دهد با ابدیت او پیوند خورده است. بنابر این نیازمند عقاید، اخلاق و اعمالی است که او را تا برزخ، قیامت و بهشت، حفظ کند و راه‌گشای او باشد. پاسخ به این نیاز وابسته به قبول فیوضات الهی است که از ناحیۀ امام صورت می‌گیرد. خضوع و خشوع فرد، میزان دریافت الهامات الهی را مضاعف می‌کند؛ و در نتیجۀ تسلیم در مقابل امام، ظرف وجودی او  گسترده و با برکت می‌شود.

زائر طالب زمین پاک و مطهَری است که با تسلیم محض در محضر ولایت این طهارت حاصل می‌شود؛ در نتیجه  ولیّ خدا در آن وجود سکنا می‌گزیند:

«حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً»[9]

« تا او را با رغبت در زمینت سکونت دهی »

پا نه به محفل ما تاراج کن دل ما

بنگر به باطن ما کز آب و گل خمیرم

 

امام، مظهر فیض الهی

 

انسان کامل، مظهر فیض خداست که تمام موجودات اعم از فرشته، جن، بشر و سایر موجودات به واسطۀ وجود او از انوار الهی فیض می‌برند. موجودات، گاه با میل و رغبت از انوار الهی فیض می‌برند و تسلیم‌اند و گاه با کراهت و اجبار مشمول این فیوضات می‌شوند. بعضی از افراد در هنگام بذر پاشی زمین وجودیِ خود را با شوق و اشتیاق در اختیار باغبان هستی قرار می‌دهند تا آن را با قدوم حضرت مقدس کنند.

با این سلام زائر طالب بقای کمالات در مملکت وجودی خود است تا با تابش انوار ولایت حرکت توحیدی به سهولت صورت گیرد. در هر اقبال امام به عالم بشریت، بارش فیوضات الهی مستعدان را به اوج قلۀ بندگی می‌رساند. جداشدن و غفلت از امام، فضائل و خوبی‌ها را از انسان دور می‌کند.

در این فراز زائر طالب وجودی است که با تجلی امام معصوم، به «جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» تبدیل شود و با نشاط و آبادانی از خشکیدگی رهایی یابد.

 

طلب بازگشت به فطرت اولیه

 

انسان که بر اساس فطرت الهی داغ بندگی بر پیشانی او نهاده شده بود، با ورود در عالم کثرات از اصل خود جدا افتاده و در این فراز طالب بازگشت به فطرت اولیۀ خود است تا زمین وجودی‌اش قدم‌گاه امام شود:

«أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا»[10]

«و زمین به نور پروردگارش روشن می شود»

اگر بار خار است خود کِشته‌ای

و گر پرنیان است خود رشته‌ای

در طول تاریخ عنایاتی ویژه از حضرات معصومین شامل افرادی که خود را به این انوار تابان رسانده‌اند، شده است، مانند بزنطی که از یاران حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام به شمار می‌رود. شبی حضرت به او اجازۀ اقامت در جوار خود را دادند.

صعصعة‌بن‌سوهان از یاران خاص امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود که در عبادت‌های شبانه حضرت راه می‌یافت.

هشام‌بن‌حکم از یاران امام صادق علیه‌السلام بود. ایشان از او خواسته بودند تا در مسجد جلوس داشته باشد و فتوا دهد و امام از فتوی و نظر دادن او مسرور می‌شدند.

با سلام وعرض ادب بر بقیة الله، زائر، طالب وجود مستعدی است تا تحت عنایات خاص حضرت واقع شود.

 

 

«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


 .[1]. فرازی از دعای عدیله

[2]. نهج‌البلاغه، حکمت 147

[3] . سوره نحل، آیه 96

[4].  فراز اول از دعای کمیل

[5]. سوره هود، آیه86

 [6]. صحیفه سجادیه، دعای7

[7]. سوره بقره، آیه 31

[8] . فرازی از دعای ندبه

[9] . فرازی از دعای فرج

[10] . سوره زمر، آیه 69

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *