مقدمه
در کلاس امام زمان شناسى، مىخواهیم به شناخت امام خود نائل شویم و باور داریم بدون معرفت او، گمراه خواهیم شد. همانگونه که در «دعای زمان غیبت» میگوییم:
«اللّهُمَّ عَرّفنی حُجَّتَک فَإنّکَ إنْ لَم تُعَرِّفنی حُجَّتَک ضَلَلْتُ عَن دینی»
در هر روز ،حداقل ده مرتبه، در نمازهای واجب نیز از خدای سبحان درخواست میکنیم که ما را در زمرۀ ضالّین قرار ندهد؛ یعنی ما را در زمرۀ جاهلین به امام قرار ندهد، زیرا بیمعرفتی به امام، قطعاً موجب گمراهی از دین میشود.
ضرورت پاکی قلب و جان برای معرفت امام
«اوّلُ الدّین مَعرفَتُه»
اول دین، معرفت خداست و بهدنبال آن، معرفت رسول خدا و معرفت ولیّ خدا. ما معرفت را امر واجبی میدانیم که لازمۀ تحقق آن، پاکی قلب و جان است. اگر بدون طهارت وارد عرصۀ معرفت شویم، مثل کسی هستیم که بدون وضو نماز خوانده است. اگر بدون تطهیر از رذائل اخلاقی و رذائل اعتقادی و رذائل عملی در وادی معرفت گام بگذاریم، قطعاً به مطلوب خود نخواهیم رسید. ممکن است حبابی را دریافت کنیم؛ اما غرضمان رسیدن به حباب نبوده است.
رمضان، زمان شناخت امام
امروز اجازه میخواهم در قالب چند روایت، امام عصر عجلاللهتعالیفرجه را معرفی کنم؛ اما قبل از آن، بهمناسبت تقارن این جلسه با ماه مبارک رمضان، عرض میکنم: کلّ ماه رمضان، هم، زمانی که در محضر قرآن قرار میگیریم، هم، زمانی که در خدمت ادعیه معصومین علیهم السلام هستیم؛ بهانهای برای معرفةُ الامام است. باور داریم در انجام هر فعل، کمالی که از ما صادر میشود، وجود مقدس حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه واسطۀ فیض است. از این جهت که در ماه رمضان، میزان توفیقات میهمانان خدای سبحان افزون میشود، معرفت امام، سهلالوصولتر است و بیش از زمانهای دیگر، قابل دستیابی است.
معرفی امام زمان، در شب معراج
ابن عباس از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله روایت مفصلی را نقل میکند که گزارشی از شب معراج آن حضرت است. در معراج، خدای سبحان پس از اوامری به پیامبر اکرم، امیرالمومنین و ائمه معصومین علیهمالسلام را که از نسل او هستند، معرفی میکند و در ادامه میفرماید:
«وَ بِک وَ بِهِ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ أَرْحَمُ عِبَادِی وَ إِمَائِی»[1]
«[ای پیامبر]بهوسیلۀ تو و بهوسیلۀ علی و بهوسیلۀ همۀ ائمهای که فرزندان علی هستند، به بندگان خود رحم میکنم.»
واسطۀ رحمت الهی
در این حدیث خداوند، بندگانش را غلام و کنیز خود مینامد و خبر میدهد که با وساطت حضرات معصومین به آنان رحم میکند و از طریق آن رحمت، انواع کمالات در زندگی آنان جاری میشود.
نکتۀ قابل توجه، این است که در روایت، برای وجود مقدس حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجه نقش جداگانهای ذکر میشود:
«وَ بِالْقَائِمِ مِنْكُمْ أَعْمُرُ أَرْضِی بِتَسْبِیحِی وَ تَهْلِیلِی وَ تَقْدِیسِی وَ تَكْبِیرِی وَ تَمْجِیدِی وَ بِهِ أُطَهِّرُ اَلْأَرْضَ مِنْ أَعْدَائِی وَ اُوَرِّثُهَا أَوْلِیائِی»
قبل از بررسی حدیث، در مورد کلمه «قائم»، مطلبی را عرض کنم:طبق روایات، هر کس با شنیدن این لقب امام عصر عجلاللهتعالیفرجه از جا برخیزد، حضرت از سر ملاطفت و محبت به او نگاه میکنند و بر سرش دست میکشند.
ذکر، موجب آبادی دل
«بِالْقَائِمِ منکم أَعْمُرُ أَرْضِی»
خدای سبحان در شب معراج به پیامبر اعلام میکند که به واسطۀ وجود مقدس حضرت ولیعصر زمین آباد میشود!
با یک تعبیر، منظور عمران و آبادی در زمین ظاهری است و با تعبیری دیگر، آبادی زمین دل بندگان. همان طور که بهواسطۀ حضرت، این عالم آباد است، خرابه و ویرانه و بیثمر نیست، دل ما نیز به وسیلۀ وجود مقدس او، آباد میشود.
چگونه؟
«بِتَسْبِیحِی وَ تَهْلِیلِی وَ تَقْدِیسِی وَ تَكْبِیرِی وَ تَمْجِیدِی»
وجود امام عصر موجب میشود ذکر خدا در نظام عالم بروز و ظهور داشته باشد. با وجود اوست که جلوهگری خدای سبحان در کائنات مشاهده میشود، حجابها مرتفع میشود و موجودات به كمالات خاص خود مىرسند.
در واقع، آبادیِ عالم به ذاکربودن است، به این است كه همه موجودات به حضرت حق توجه کنند. و واسطۀ این امر، وجود مقدس ولیعصر عجلاللهتعالىفرجه است.
زمین دل ما هم بهواسطۀ وجود مقدس حضرت ذاکر میشود. میدانید یعنی چه؟ یعنى دل، دیگر غافل نیست، شاکی نیست و در پى بیهودگى نیست. با وجود او، دل، سرزمینی است آباد و پُر از حضور.
ذکر ما، بازتاب ذكر امام
ذكر ما، انعكاسى از ذكر گفتن امام است. وقتى «الله اکبر»، «لا اله الا الله»، «سبحان الله» و «الحمدلله» را بر زبان جاری میکنیم، فیالواقع آن حضرت ذاکر است که ما ذکر میگوییم. با علم به این امر، با هر ذکر، چقدر حالمان خوب میشود!
تطهیر زمین از اعداءالله با وساطت امام
«بهِ أُطَهِّرُ اَلْأَرْضَ مِنْ أَعْدَائِی وَ اُوَرِّثُهَا أَوْلِیائِی»
خدای سبحان در شب معراج ، در ادامۀ معرفی امام زمان میفرماید: «بهواسطۀ او زمین را از ناپاکی دشمنانم تطهیر میکنم و به ارث، در اختیار دوستانم قرار میدهم.»
وجود مقدس امام مظهر نام «مطهّر» خداست. آن بزرگوار، همان گونه که زمین ظاهری را از دشمنان خدا تطهیر میکند، نمیگذارد دشمن درونی ما بر وجودمان حاکم شود.
نفس امارۀ بالسّوء، بدترین دشمن ماست، دشمنی که همواره ما را به بدیها امر میکند. بهمجرد اینکه امام به ما توجه ویژه داشته باشد و به زمین وجود ما حاکم شود، آن را از نجاست نفس اماره پاک میکند. پس از آن، دیگر نفس دستور به شرک و رذائل اخلاقی نمیدهد.
رهایى از سلطۀ نفس با وساطت امام
«اُوَرِّثُهَا أَوْلِیائِی»
ما معتقدیم که پس از ظهور و حاکم شدن امام در جهان، سلطۀ سردمداران کفر پایان میگیرد و حاکمینی از سوی ولی عصر عجلاللهتعالىفرجه برای حکومت به آن مناطق منصوب میشوند؛ به این ترتیب، سرزمینهای اسلامی توسعه پیدا میکند و از شرق تا غرب عالم، در اختیار مسلمانان قرار میگیرد.
همانگونه که با ظهور حضرت، در عالم ظاهر تغییر و تحول ایجاد میشود، با تجلی حضرت در وجود ما، در عالم معنا نیز همین اتفاق رخ میدهد. با جلوهگری امام، آن قسمت از وجود که تحت حاکمیت نفس اماره است، از سلطۀ نفس خارج میشود و در اختیار امام قرار میگیرد.
گویا بهمیزان بخیل بودن، حریص بودن، کینهتوز بودن و ….بخشی از وجود انسان توسط این رذائل، اشغال شده است که با حاکمیت امام، در درون ما آزادسازی این سرزمینها صورت میگیرد وپس از آن بهدلیل اینکه وسعت وجودیمان بیشتر میشود، دیگر بخیل نیستیم، دیگر حرص به مادیات نداریم، دیگر با کینۀ دیگران، سینۀ خود را تنگ نمیکنیم و میتوانیم بهراحتی از سر تقصیرات دیگران بگذریم.
تجلی توحید با وساطت امام
«وَ بِهِ أَجْعَلُ کلِمَةَ اَلَّذِینَ کفَرُوا بِی اَلسُّفْلىٰ وَ کلِمَتِی اَلْعُلْیا»
خدای سبحان میفرماید: بهوسیلۀ دوازدهمین امام، کلمۀ کفر را در پایینترین جایگاه و کلمۀ توحید را در بالاترین درجه قرار میدهم؛ یعنی در زمان ظهور، از کل عالم صدای توحید به گوش میرسد. مستکبرین، قدرتی ندارند و رسانهای در اختیارشان نیست تا صحبتی از کفر و استکبار به میان آید.
پس از حاکمیت امام بر وجود ما نیز همین اتفاق میافتد. تنها ندای توحید به گوش میرسد، نه صدای شرک. منیّت، شرک است. پس از جلوهگری امام در درون ما ، دیگر «من» مطرح نیست. در گوشهگوشۀ وجودمان، هر کمالی به چشم میخورد، به خدای سبحان نسبت میدهیم، نه به خود. دیگر یا سخن از خداست، یا سخن از پیامبر است و یا سخن از امام. در هر حال، منیّت از وجودمان رخت بر میبندد و در درونمان، تنها صدای حق طنینانداز است.
رفع جهالت با وساطت امام
«بِهِ أُحْیی عِبَادِی وَ بِلاَدِی بِعِلْمِی»
«به واسطۀ او، هم بندگانم را و هم سرزمینهایم را با علم خود، زنده میکنم.»
آن زمان، درهمهجا آثار حیات مشاهده میشود؛ زیرا همهجا علم جاری است. علم خدا، یعنی علم ربّانی، نه علم تحصیلی، نه علم اکتسابی. علم خدا یعنی علم عاشقی، علم معرفتی. وقتی خدای سبحان علم را به خودش نسبت میدهد؛ یعنی بینهایت علم.
زمانی که حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه ظهور کند و خلایق با آن وجود مقدس آشنا شوند، چه در سرزمینها، چه در وجود افراد، همه از طریق علم ربّانی و علم بینهایت، زنده خواهند بود.
وقتی امام در وجود ما جلوهگر میشود، دیگر باید با جهالت خداحافظی کنیم؛ زیرا حضرت نمیگذارد جاهل بمانیم. اینکه خدای سبحان میگوید: «من بندههایم را و سرزمین هایم را با علم خود زنده میکنم»، به این معناست که سرزمینها با جهالت ما میمیرند و گرفتار خشکی و قحطی میشوند؛ اما زمانی که امام در وجود ما جلوهگر شود، نمیگذارد جاهل بمانیم، هم وجودمان حیات خواهد داشت، هم سرزمین هایمان.
غنی در کنار امام
«وَ لَهُ أُظْهِرُ اَلْكُنُوزَ وَ اَلذَّخَائِرَ بِمَشِیتِی»
«من با خواست خود، همۀ گنجها و ذخیرهها را برای او آشکار میکنم.»
پس از ظهور، زمین هرچه دفینه در خود دارد، بیرون میریزد؛ به همین خاطر، در زمان حاکمیت امام عصر عجلاللهتعالیفرجه، هیچکس محتاج نیست. همه نظربلندند، همه چشمودل سیرند و به بالاترین حد غنا میرسند. بنده یقین دارم در زمان غیبت هم، بهاندازهای که امامزمانیتر باشیم و تعلق خاطرمان به حضرت بیشتر شود، دیگر به مردم احساس نیاز نداریم.
امام عصر عجلاللهتعالیفرجه «مُغنی» است، بینیازکننده است. هر چه به او نزدیکتر شویم، غنای نفس بیشتری خواهیم داشت.
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
«وَ إِیاهُ أُظْهِرُ عَلَى اَلْأَسْرَارِ وَ اَلضَّمَائِرِ بِإِرَادَتِی»
«با ارادۀ خودم سریره و ضمیر افراد را برای او آشکار میکنم.»
به ارادۀ الهی، امام از باطن ما خبر دارد و هر امری، در هر زمانی، برای او ظاهر است.
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
اظهار احتیاج خود آنجا چه حاجت است؟
در مقابل امام نمیتوانیم هیچ ادعای باطلی داشته باشیم؛ زیرا او از ضمیر ما آگاه است. باید صدق نیت داشته باشیم. اگر صدقه بدهیم و به حضرت بگوییم: آقا، برای سلامتی شما صدقه دادم؛ ولی در واقع برای سلامتی فرزندمان باشد! سریرۀ ما برای امام معلوم است.
اگر ادعای محبت کنیم و بگوییم: «بِأبی أنتم و اُمّی و نَفسِی وَ أهلِی وَ مالِی وَ اَسرتی»؛ اما در زندگی، به گونۀ دیگری باشیم، ضمیر ما برای حضرت آشکار است.
امداد ملائک
در ادامۀ حدیث قدسی میفرماید:
«وَ أَمُدُّهُ بِمَلاَئِکتِی لِتُؤَیدَهُ عَلَى إِنْفَاذِ أَمْرِی وَ إِعْلاَنِ دِینِی. ذَلِک وَلِیی حَقّاً وَ مَهْدِی عِبَادِی صِدْقاً»[2]
«او را با ملائکهام یاری میکنم. [یعنی امام زمان سپاهی از ملائک دارد : سپاهی بیکران و نامرئی در اختیار اوست] تا او را برای اجرای اوامر من و اظهار دین من تأیید کنند. او حقیقتاً ولیّ من است و هدایت بندگانم از طریق او صورت میگیرد.»
از وجود مقدس امام حسین علیهالسلام نقل شده است:
«جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ: یا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ نَبِّئْنَا بِمَهْدِیكُمْ هَذَا، فَقالَ: إِذَا دَرَجَ اَلدَّارِجُونَ وَ قَلَّ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ ذَهَبَ اَلْمُجْلِبُونَ فَهُنَاک هُنَاک.»
شخصی خدمت امیرالمؤمنین علیهالسلام آمد و عرض کرد: برای ما از مهدیتان سخن بگویید. حضرت فرمود:«هنگامی که رفتنىها بروند و اهل ایمان كم شوند و آشوبگران و جنگطلبان نابود شوند، در چنین شرایطى او ظهور خواهد كرد.»
خیلی جالب است، سؤال این فرد در مورد خود حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه بود؛ اما امیرالمومنین از زمان ظهور او خبر میدهند!
سپس همان شخص عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین! درود و سلام بر تو باد، مهدى از كدام طایفه است؟
امیرالمومنین در پاسخ فرمود: «او از بنىهاشم است كه بهترین طایفه عرب و قُلّه شرف و جوانمردى به حساب مىآید، او دریایی که از هر سو آب میگیرد و پناهگاه کسانی است که به آن وارد می شوند.»
مرگ هراسی ، ممنوع
«لاَ یجْبُنُ إِذَا اَلْمَنَایا هَکِعَت»
«هنگام نز یک شدن مرگ ، از آن هراس ندارد.»
وقتی کسی را خیلی دوست داریم، باید آهستهآهسته صفاتمان مانند او شود. امام، مرگهراسی ندارد، دوستان او هم نباید از مرگ بترسند. در روایات متعدد آمده است که هفت سال اول ظهور دورانى سخت است و همراه با جنگ و خونریزی! اگر ما دائم از مرگ بترسیم، نمیتوانیم به امام هیچ خدمتی کنیم و به او نصرتی داشته باشیم. حتماً باید هراس از مرگ را در خود از بین ببریم؛ زیرا امام ما ذرهای از مرگ هراس ندارد.
خستگی ناپذیری یاران امام
«وَ لاَ یخُورُ إِذَا اَلْمَنُونُ اِكْتَنَعَتْ»
«هنگام نزدیك شدن مرگ [یا گرفتارى]، از خود ضعف نشان نمى دهد.»
امام من و شما خستگیناپذیر است. ما هم باید خستگیناپذیر شویم؛ ما كه در دعاهایمان درخواست مىكنیم در شمار اعوان و انصار حضرت باشیم و در میان حزب او و سپاه او قرار بگیریم، باید مانند سربازى كه لباس رزم بر تن دارد، همیشه آماده بهخدمت باشیم.
اگر دلمان میخواهد در گزینش امام، براى سربازگیرى، جزو برگزیدگان باشیم، باید به دو امر توجه كنیم:
١. از مرگ نهراسیم؛
- ضعیف و سست نباشیم.
در اوج اقتدار
«لاَ ینْكُلُ إِذَا اَلْكُمَاةُ اِصْطَرَعَتْ»[3]
«زمانی که با پهلوانان درگیر میشود، از مبارزه با قدرتمندان اعراض نمیکند.»
امام با كمال اقتدار، در برابر قدرتمندان مىایستد، قدرت آنها موجب امتناع او از مبارزه نمیشود و به هیچوجه با كسانى كه حق را نمىپذیرند، سرِ سازش ندارد.
اگر ما در مقابله با اهل باطل كوتاه بیاییم و به خاطر قدرتشان از مبارزه با آن ها منصرف شویم، جزو سپاه امام نیستیم. حضرت ولى عصر عجلاللهتعالىفرجه، امیر لشکری است كه به سپاهیانش مى آموزد: از مواجهه با دشمنان نهراسید؛ زیرا قدرتشان ظاهری و پوشالی است. قدرت اصلی، قدرت دین است.
*************
بهجهت مقارن شدن این جلسه با ماه مبارك رمضان، حدیث زیبایى را عرض میکنم تا احساستان و نگاهتان نسبت به این ماه به گونۀ دیگرى شود.
امام باقرعلیهالسلام فرموده است:
«إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ ضَرَبَ فَسَاطِیطَ لِمَنْ یعَلِّمُ النَّاسَ الْقُرْآنَ عَلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ»[4]
«هنگامى كه قائم آل محمد قیام كند خیمه هایى برپا مى کند و مردم قرآن را آن گونه كه خداوند عزوجل نازل كرده فرا مى گیرند.»
امام عصر عجلاللهتعالیفرجه، در زیر خیمههایی که خود بر پا میکند، معلم قرآن میشود و کلامالله را همانگونه که نازل شده است، آموزش میدهد.
اگر بسیاری از ما در ماه رمضان، بیشتر از کل سال توفیق قرائت قرآن را داریم، به این دلیل است که گویا حضرت حجت جلوهگر شده، در خانه و وجودمان خیمهای به پا کرده است. چقدر تصورش زیبا و لذتبخش است، زیر خیمۀ امام رفتن و شاگرد کلاس قرآن امام زمان شدن!
به محضر مقدس امام زمان عرض میکنم:مولاجان! چقدر بر ما گران است که رمضان، ماه نزول قرآن، بگذرد و ما کلامالله را یاد نگیریم.
یابن رسولالله! شما همچون جد بزرگوارتان، تعلیم قرآن را به عهده دارید:«یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة»[5] عاجزانه درخواست میکنیم، ما را زیر خیمۀ خود جای دهید، معلممان شوید و حقایق قرآن را به ما بیاموزید. ما شاگردهای قدرشناسی نیستیم؛ اما شما ،مانند جدّت، معلم کریمی هستی، معلم رحیمی هستی، معلم رئوفی هستی:«بِالمؤمنین رَئوفٌ رحیم»[6]. ما را دریاب !
تاریخ جلسه:1400/12/11 ـ جلسه 10
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]. معجم موضوعی احادیث امام مهدی، ص.٢٢٠.
[2]. بحارالانوار، ج 51، ص 115.
[3]. غیبت نعمانی، ص 212
[4]. الارشاد، شیخ مفید .ج٢. ص٣٨٦.
[5]. سوره آل عمران، آیه 164.
[6]. سوره توبه، آیه 128.