«هُوَ الَّذی یصَوِّرُکمْ فِی الْأَرْحامِ کیفَ یشاءُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»
«اوست کسى که شما را آن گونه که مىخواهد در رحمها صورتگرى مىکند. هیچ معبودى جز آن تواناى حکیم نیست.»
«هُوَ»
«هو» مقام غیب الغیوبی خدای سبحان است. خدا خود را با این مقام معرفی میکند. مقام غیب الغیوبی از آن کسی است که هر گونه که بخواهد برای شما در رحمها صورتگری کرده، غیر از او معبودی نیست.
«الْعَزیزُ»
صاحب عزت و عزت بخش است.
«الْحَکیمُ»
خدای سبحان آشنای به مصالح امور است خدای عزیز حکیم صورتگری خود را بر این دو مبنا قرار داده است.
مفسری دیگری در رابطه با «عزیز» میگوید: عزیز کسی که حرفش مورد اطاعت قرار میگیرد و حُکمش نقض نمیشود، خدا عزیز است و قانون اوست که زیباترین صورت را به بندهاش بدهد و خدای عزیز قانونش را نقض نمیکند شما هستید که ایجاد مانع میکنید و اجازه نمیدهید خدای سبحان کار خود را انجام دهد. به قول ما طلبهها مقتضی موجود است امّا موانعی برای جلوهگری مقتضی وجود دارد. اگر موانعی چون اعلام نیاز ما به دیگران مرتفع شود خدا قانون خود را اجرا خواهد کرد.
ظاهراً در زیبایی معنوی امری که بسیار نقش دارد عزت است و آن چه چهره معنوی انسان را نازیبا میکند ذلت و اعلام نیاز به مردم است. روایت میگوید: اعلام نیاز به خلق آبروی انسان را میبرد. امّا اگر انسان فقط به خالق اعلام نیاز کند بر زیبایی اولیهاش باقی میماند.
مفسرین میگویند: این آیه بیانی برای آیه قبل است؛ گویا مخاطبین باور نمیکنند که خدا از همه امور آنان آگاه است و خدا انسان را در رحم صورت گری کرده است. وقتی بنده نطفهای در داخل رحم بوده خدا از نیاز او اطلاع داشته آیا حال ممکن است امری از خدای سبحان پنهان بماند؟!
«هُوَ الَّذی یصَوِّرُکمْ فِی الْأَرْحامِ»
یکی از معانی آیه این است که آیا باور نمیکنید که هیچ چیز از خدا مخفی نیست بدانید که وقتی داخل رحم و نطفه بودهاید صورت ساز شما او بوده.
آیه چنان محکم و دقیق است که اجازه کمترین سوء استفادهای را به انسان نمیدهد چون ممکن بود کسی جنبههای نقصی و عیوبی خویش را به خدای سبحان نسبت دهد و با خود بگوید: اگر من گرفتار فلان رذیله اخلاقی هستم و فلان نقص در وجود من است از رحم و زمان انعقاد نطفه در خمیره و فطرت من بوده است و خداوند سبحان مرا با همین نواقص و عیوب صورتگری کرده است امّا آیه در ادامه میگوید: «هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»
حضرت حق عزیز است و صورتی که به انسان بخشیده عزت آفرین می باشد. حضرت حق حکیم است و با حکمت خود ما را در جایگاههای خاص قرار داده است.
رابطه دیگری که مفسرین میان این آیه و آیه قبل برقرار میکنند آن است که بنده چون نطفه بود و کسی از نیازش آگاه نبود خدای سبحان نیازهای بندهاش را مرتفع میکرد.
برآورده کردن نیاز او هیچ ربطی به حضور دیگران نداشت و حضرت حق به طور کامل و کافی پاسخگوی او بود چگونه گمان میشود حال خدای سبحان از برآورده کردن حاجات انسان ناتوان باشد.
انسان همیشه محتاج حضرت حق است همانگونه که در داخل رحم در عین ناتوانی، نیازمند بود، امروز در عین توانایی ظاهری، بیشتر به خدا محتاج است.
حضرت حق هم زمان نطفه بودن انسان از همه نیازهای او آگاه بود و هم در حال حاضر از همه زندگی او مطلع است.
خدا عزیز است و شما را عزیز قرار داده
مفسری در توضیح «هُوَ الَّذی یصَوِّرُکمْ فِی الْأَرْحامِ» میگوید: خدا تصویر شما را در ارحام، صاحب عزت قرار داده مانند خودش که عزیز است، عزت شما اقتضا میکند که برای درخواستهایتان به خلق مراجعه نکنید بلکه به خود خدای سبحان مراجعه کنید. قلوب و ابصار همه خلق در دست حضرت حق می باشد و اوست که دلها را به سوی شما گرایش میدهد تا نیازتان را برآورده کنند بدون اینکه شما اعلامی به آنها داشته باشید.
خدای سبحان عزیزی، عزت بخش است و عزت او اقتضا میکند چندان به خلقش احسان کند که خلق، خود را محتاج دیگری نبیند ، خدا به خلق دائماً احسان دارد و اگر کسی خود را محتاج دیگری میبینید برای آن است که محسن بودن خدا را فراموش کرده است.
در تفسیر این قسمت از آیه «هُوَ الَّذی یصَوِّرُکمْ فِی الْأَرْحامِ» آمده است خدا شما را در رحم صورتگری کرده صورتی که برای شما در رحم قرار داده خداشناس بوده، شما در رحم به حق و صفات حق و اوامر حق و… عالم بودید امّا چون وارد این دنیا شدید و گرفتار تعلقات عالم ماده گشتید خود را از معرفت الله جدا کردهاید و خود انکار علومی را مینمائید که در عالم الست از آنها مطلع بودهاید، خدای سبحان کامل است و کامل هرگز تصویر ناقص ایجاد نمیکند و جاهل خلق نمیکند، خدای عزیز عبدش را در مقابل خلق ذلیل نمیکند. مطمئن باشید یک نقاش ماهر هرگاه تصویری بکشد زیباترین تصویر را میکشد و چنان نیست تا نقاش دیگری کار او را کامل کند، خدای سبحان انسان را در کاملترین شکل خلق کرده است.
یکی از مفسرین میگوید: خدا شما را به گونهای آفریده که هر کس به شما نگاه کند مسرور گردد اگر شما به دیگران اظهار نیاز کنید آبروی خود را در طبق اخلاص گذاشتهاید و چون آبرویتان برود چهره واقعی شما در عالم کدر میشود و خلق تحمل حضور شما را نخواهند داشت وقتی آبروی کسی برود در حقیقت آبرویی که خدا به او داده از دست رفته است.
اگر نقصی بر انسان عارض شود به دلیل آن است که او خود جایگاه کمالیاش را فراموش کرده است.
مفسرین در توضیح این آیه از آیه «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» مدد جستهاند و گفتهاند: خدا نور سماوات و زمین است. یعنی نور، ذات خدای سبحان است این نور مطلق چون بخواهد خلق کند در عین کمال صورتگری میکند و تصویر انسان را به بهترین صفات صورتگری مینماید.
انسان به گونهای خلق شده که هر کس به او نگاه کند انبساط خاطر مییابد زیرا قصد حضرت حق از خلقت انسان آن بوده که جمال خود را در خلقت انسان به نمایش بگذارد، یکی از جلوههای جمالی خدای سبحان بینیازی از خلق است که این امر جلوه جمالی انسان را افزون میکند چون چنین فردی برای رفع نیازش به مردم مراجعه نمیکند امّا خود او میتواند ملجأ و پناهگاه کسانی شود که برای رفع نیاز به او رجوع میکنند. امّا اگر انسان دست نیاز به سوی احسان خلق دراز کند جلوه جلالی خدای سبحان خودنمایی میکند و هیبتی که خدا در وجود انسان به ودیعه گذاشته از میان میرود و دیگران روی آن کس که دست نیاز به سوی مردم دراز کند حسابی باز نمیکنند.
یکی از مفسرین در تعبیری زیبا میگوید: خدای سبحان به حضرت موسی (ع) گفت: «وَ أَلْقَیتُ عَلَیک مَحَبَّةً مِنِّی»[1] یعنی «و مهرى از خودم بر تو افکندم.» محبتی که خدای سبحان از خود در اختیار موسی قرار داد سبب شد که فرعون نتواند بر موسی صدمهای وارد کند این مفسر در ادامه میگوید: خداوند سبحان این محبت را در اختیار همه بندگانش قرار داده آن کس که واقعاً بنده خداست دوست داشتنی است زیرا صورتگری او توسط خدای سبحان لحظه به لحظه انجام میشود و خداوند با محبت خود چهره جمالی این فرد را پسندیدهتر میکند چنانکه هیچکس نتواند به او صدمهای بزند همچنان که فرعون نه تنها صدمهای به موسی وارد نکرد بلکه همه امکانات مادی خود را در اختیار موسی گذاشت.
در روایت آمده است: دنیا نسبت به آخرت مانند رحم است، دنیا و آخرت در امتداد یکدیگرند همچنان که زندگی جنینی و حیات بعد از آن در امتداد یکدیگرند، با تفاوت در اندازه از این مقایسه استنباط شده دنیا نسبت به قیامت مانند رحم است همچنان که در قیامت هر کس فقط در پیشگاه حضرت حق حاضر میشود و کسی به غیر از خدای سبحان نمیتواند کمکی به بندگان داشته باشد در دنیا نیز هر کس باید نیازش را از خلق جدا کند همچنان که در رحم نیاز خود را از خلق بریده بود.
به عنوان آخرین مسأله بیان میداریم که گاهی گفته میشود که ما فقط حاجاتمان را از خدا طلب کردهایم و از غیر خدا چیزی نخواستهام امّا جوابی از سوی حضرت حق دریافت ننمودهایم؟
در پاسخ گفته میشود: حکمت خدای سبحان اقتضا میکند که گاهی حاجات خلق را عطا نکند و ما از این حکمت مطلع نیستیم، حق چنان است که فرد اگر از پشت پرده و عواقب حاجتی که برآورده نمیشود با خبر میشد نه تنها تقاضای رفع حاجت نمیکرد بلکه خدای سبحان را برای برآورده نشدن حاجتش شکر مینمود امّا گاه متأسفانه گروهی برای دستیابی به آنچه از خدا تقاضا کردهاند و به آن دست نیافتهاند متوسل به در خانه خلق میشوند و اگر به آن دست یابند بعد از مدتی از معایب و مشکلات آن آگاه میشوند که دیگر فرصت را از دست دادهاند.
تاریخ جلسه: 92/12/17- ادامه جلسه 4
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه طه، آیه ۳۹