مقدمه
امیرالمؤمنین علیهالسلام در تمام فرمایشات خود افراد را متوجه اموری مینمایند که عموما مورد غفلت قرار گرفته در حالی میبایست همیشه مورد توجه باشد لکن این تنبیه و هشدار در برخی فرمایشاتشان، با مشاهده عباراتی همچون «ألا»، «أما» و «ها» به وضوح نمایان است.
شریعت و حرکت در جهت آن
«أَلَا وَ إِنَّ شَرَائِعَ الدِّینِ وَاحِدَةٌ وَ سُبُلَهُ قَاصِدَةٌ»[1]
«آگاه باشید كه قوانین دین یكى بوده و راههاى آن رساننده به هدف است»
حضرت در این فراز به افراد آگاهی میدهند که سرچشمه همه ادیان و قوانین آنها یکی بوده و ضدیتی در بین آنها نیست در حالی که عموم افراد از این موضوع غفلت دارند.
در قرآن کریم آمده است:
«إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام»[2]
«به راستی که دین نزد خدا اسلام است»
و امیرالمؤمنین در بیانی فرمودند:
«الاسلامُ هو التّسلیمُ»[3]
«اسلام همان تسلیم محض در برابر اوامر و نواهی الهی است»
تمامی قوانین دین به جهت تسلیم در برابر حق وضع شده است؛ یعنی توانایی، مال و زمان فرد در جهت فرمانبرداری از خدا مصرف شود.
در عبارت بعدی، حضرت این نکته را یادآور میشوند که شریعت ما را به مقصود و مطلوب میرساند. به عبارت دیگر، حرکت در مسیر دین، انسان را گمراه و سردرگم نخواهد کرد.
کلمه «قاصد» به معنای اعتدال و میانهروی نیز میباشد. بنابراین، مسیر شریعت، به دور از هرگونه افراط و تفریط است.
همچنین این کلمه، بر راهی که هموار و بدون پستی و بلندی باشد نیز اطلاق میشود؛ در نتیجه طی مسیر شریعت بسیار آسان است.
راه و بیراه
در ادامه حضرت میفرمایند:
«مَنْ أَخَذَ بِهَا لَحِقَ وَ غَنِمَ وَ مَنْ وَقَفَ عَنْهَا ضَلَّ وَ نَدِمَ»[4]
« كسى كه در مسیر شریعت حرکت کند به مقصود رسیده و سود خواهد کرد و کسی که در آن راهها حرکت نکند گمراه شده و پشیمان میشود »
گام برداشتن در مسیر شریعت قطعا انسان را به مقصود رسانیده و ثمرات فراوانی برای او خواهد داشت. طی این مسیر نیز خود امر ارزشمند دیگریست زیرا انسان درجمع خوبان قرار گرفته و همراه آنان به سوی هدفی متعالی –که رضایت پروردگار است- حرکت میکند.
لکن فردی که احکام دین را نپذیرفته و از بیراههای حرکت نماید؛ قطعا گرفتار گمراهی و پشیمانی خواهد شد. گاه افراد به کلی از مسیر دین رویگردانند و گاه با اعمال نظرات شخصی خویش، در امور دینی افراط و تفریط مینمایند(با توجه به معنای دوم قاصد) به عنوان مثال در امر غیبت، طبق نظر شخصی خود برخی از سخنان را غیبت دانسته و برخی دیگر را غیبت نمیداند در حالی که در حقیقت خلاف این امر است.
بر این اساس لازم است که افراد وضعیت خود را مورد بررسی قرار دهند: اگر با وجود جد و جهد و عمل بسیار، دستآوردی کسب ننمودهاند یا در مسیر شریعت حرکت نکرده و یا در اجرا گرفتار افراط و تفریط شده است.
فردی که در زندگی گرفتار سردرگمی شود؛ شرایط روحی مناسبی نداشته و آرامش خود را از دست میدهد.
نام نیکو گر بماند ز آدمی، به کزو ماند سرای زرنگار!
«أَلَا وَ إِنَّ اللِّسَانَ الصَّالِحَ یجْعَلُهُ اللَّهُ تَعَالَى لِلْمَرْءِ فِی النَّاسِ خَیرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ یوَرِّثُهُ مَنْ لَا یحْمَدُهُ»[5]
«آگاه باشید نام نیكى كه خدا براى كسى میان مردم قرار دهد، بهتر از مالى است كه او براى افرادی كه او را ستایش نمىكنند؛ به ارث میگذارد»
گاه مشاهده میشود که فردی اموال بسیار باارزش و زیادی را پس از خود به جای گذاشته اما با این وجود، همچنان ورثه از میزان ارث خود ناراضی هستند! در این فراز حضرت یادآور میشوند که نام نیک فرد و ستایش از او که به اذن خدای سبحان، بر لسان دیگران جاری میشود بهتر از آن است که او مالی را برای ورثه خود باقی گذاشته در حالی که آنان، ذکر خیری از وی ندارند.
باقی ماندن نام نیک گذشتگان، برای آیندگان نیز سودمندتر از اموال و املاک است؛ زیرا ذکر خیر گذشتگان، ضمن ترغیب افراد به انجام خیرات، آنان را با استعدادها و توانمندیهای نهفته در وجودشان آشنا میسازد.
عبارت «یجْعَلُهُ اللَّهُ» نشان میدهد که باقی ماندن نام نیک تنها به لطف و فضل خدای سبحان بوده و کسی شایستگی دریافت این امتیاز را خواهد داشت که هدف او در زندگی «کسب نام نیک و آوازه» نباشد؛ بلکه تنها یک هدف دارد و آن « بندگی خالصانه» است. در این صورت خدای سبحان، نام نیک او را بر لسان افراد جاری خواهد ساخت.
تاریخ جلسه:98/9/4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهجالبلاغه (مرحوم فیض الاسلام)، خطبه 119، فراز 3
[2] سوره مبارکه آلعمران، آیه19
[3] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، حکمت 120
[4] نهجالبلاغه (مرحوم فیض الاسلام)، خطبه 119، فراز 3
[5] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه119، فراز7