قرآن در آیه 66 سوره مائده میفرماید:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ كَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یعْمَلُونَ»
«و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنها نازل شده [قرآن] برپا دارند، از آسمان و زمین، روزى خواهند خورد؛ جمعى از آنها، معتدل و میانهرو هستند، ولى بیشترشان اعمال بدى انجام مىدهند»
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ»
اهل شریعت، بهرهمند از نعمات الهی
خداوند سبحان در این آیه میفرمایند: اگر اهل تورات و انجیل، قواعد شریعت را اقامه کنند، حتما از جانب ما روزیهایی به آنها میرسد. نعماتی که از بالای سرشان بر آنها نازل میشود؛ و نعماتی که از زیر پاهایشان روان خواهد شد.
خداوند با اشاره قید مکان بالای سر و پایین پا، به بندگان متذکر میشود که هر کس تقوای الهی پیشه کند، نعمات سراسر زندگی او را در بر خواهد گرفت.
اهل شریعت به دور از افراط و تفریط
قرآن میفرماید که گروه زیادی از اهل کتاب، کافر هستند و از این نعمات بیبهرهاند. اما در میان همین جماعت کافر، گروهی میانه رو و اهل اعتدالاند . بعضی از تفاسیر، معتدل بودن آنان را به این نسبت داده است، که آنان در رابطه با پیامبر صلیاللهعلیهوآله اهل غلّو نبودند. یعنی تنها این گروه اندک، اهل افراط و تفریط نبودهاند .
اینان بعد از حضرت موسی علیهالسلام و حضرت عیسی علیهالسلام، شریعت محمد صلیاللهعلیهوآله را پذیرفتهاند. اما به گفتهی قرآن گروه دیگر بد عمل میکنند، «كَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یعْمَلُونَ»
تفاوت میان دو آیه اخیر این است که در آیه 65 خداوند به کافران، سعادت آخرت را نوید میدهد؛ اما در آیه 66 نوید زندگی و سعادت دنیایی را به او نوید میدهد. خداوند برای توبه کفار زمان و قید خاصی را معین نمیکنند. بلکه از آنها میخواهد تا تن به شریعت و تدین بسپارند. هدف قرآن از این بشارتها آن است که اهل کتاب، خود به جایی برسند که خود از تفکر اشتباهشان دست بکشند، و ارادهی بازگشت به حق را داشته باشد. با این توضیح در مییابیم که تنبه و آگاهی انسان نسبت به گذشته سوء و بازگشت از خطاهایش به گذشت زمان نیاز دارد. در این سوره میبینیم که حضرت حق از ابتدای آیات تا کنون با کفار مدارا کرده است، شاید که پند پذیر شوند.
«وَ ما أُنْزِلَ إِلَیهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ»
نعمتها به دنبال اعتقادات صحیح
علامه طباطبایی رحمةاللهعلیه میگوید: منظور از عبارت «ما أُنْزِلَ إِلَیهِم» قرآن نیست؛ زیرا قرآن نه تنها برای یهود و نصاری بلکه برای همه امتها نازل شده است. ایشان میگویند: «ما أُنْزِلَ إِلَیهِم» مراد كتابهایی است كه بعد از تورات و انجیل آمده است، كتابهایی چون زبور داود علیهالسلام.
در قرآن شبیه آیه 66 سوره مائده آیات دیگری در قرآن وجود دارد كه خداوند میفرماید: اگر مردم بر اعتقادات صحیح خود باشند، ما نعمات فراوانی را در اختیار آنها میگذاریم اما آنان چنین نمیكنند. مثلا قرآن در آیه 96 سوره مباركه اعراف میگوید:
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا یكْسِبُونَ»
«و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىكردند، بركات آسمان و زمین را بر آنها مىگشودیم؛ ولى (آنها حق را) تكذیب كردند؛ ما هم آنان را به كیفر اعمالشان مجازات كردیم.
در ارتباط با این آیه باید گفت: نظام مادی زندگی ما بستگی به نظام معنوی دارد. حقیقتاً هر یك از ما غافل از این مطلب هستیم كه شیعه بودن ما چه نقشی در نظام امور دنیوی ما دارد. به اندازهای كه اعتقادات افراد صحیح باشد، از داراییهایشان بیشتر بهرهمند میشوند.
همچنین خدای سبحان در آیه 42 سوره مباركه روم میفرمایند:
«قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَیفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكینَ»
«بگو: در زمین سیر كنید و بنگرید عاقبت كسانى كه قبل از شما بودند چگونه بود؟ بیشتر آنها مشرك بودند»
در توضیح آیه ذكر شده مفسرین میگویند: اگر در خشكی و دریا فساد است، به دلیل آن چیزهایی است كه مردم با دست خویش كسب میكنند «بِما كَسَبَتْ أَیدِی النَّاس». هر چه افراد پایبند به اعتقادات، احكام و اخلاقیات باشند فضای فردی و اجتماعی آنها سالمتر خواهد بود.
همچنین قرآن در آیه 32 سوره مباركه شوری میفرمایند:
«وَ مِنْ آیاتِهِ الْجَوارِ فِی الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ»
«از نشانههاى او كشتیهایى است كه در دریا همچون كوهها به نظر مىرسند!»
مفسرین گفتهاند که اگر انسان در زندگی گرفتار تنگناها و سختیهایی میشود این سختی از جانب خود اوست.
مرحوم علامهطباطباییرحمةاللهعلیه روایتی از قول پیامبر خاتمصلیاللهعلیهوآله نقل كرده که ایشان بارها میفرمودند:
«تفرّقت أمّة موسى على إحدى و سبعين ملّة، سبعون منها في النّار و واحدة في الجنّة. و تفرّقت أمّة عيسى على اثنتين و سبعين فرقة، إحدى و سبعون فرقة في النّار و واحدة في الجنّة. و تعلو أمّتي على الفرقتين جميعا بملّة، واحدة في الجنّة و ثنتان و سبعون في النّار.»[1]
امت موسی علیهالسلام به هفتاد و یك فرقه تقسیم شدند و هفتاد فرقه در آتش و یك فرقه در بهشتاند؛ و امت عیسی علیهالسلام به 72 فرقه تقسیم شدند و هفتاد و یك فرقه در آتش و یك فرقه در بهشت؛ و امت من یك فرقه بیشتر از آن هفتاد و دو فرقه دارند، و هفتاد و سه فرقه شدند؛ یك فرقه در بهشت و هفتاد و دو فرقه در جهنم.«كَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یعْمَلُون»
اقامه شریعت، یکی از عوامل برکت و نعمت
آیه میگوید:«وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیل …»؛« اگر اهل کتاب تورات و انجیل را در جامعه اقامه کنند».
اقامه یا برپایی شریعت امری است که به طور کامل در زندگی افراد خودنمایی میکند؛ یعنی همگان از آن با خبر و مطلع میشوند. قرآن میگوید : اگر اهل کتاب ، تورات و انجیل و زبور داوود علیهالسلام و صحف ابراهیم علیهالسلام را در جوامع خویش اقامه کنند، پس تمام ادیان الهی یک نقطه مشترک دارند و آن نقطه توحید است و آخرین پیام رسان آن پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است.
تفاسیر میگویند که در آیه قبل (65)، خداوند سبحان اهل کتاب را به تقوای الهی دعوت کرد و در این آیه آنها را به اقامه دین فرا میخواند. از ربط میان آیات میتوان دریافت که آثار و ثمره تقوا و ایمان الهی آن است که به افراد جرأت میبخشد تا شریعت را در جامعه احیا کنند. اقامه شریعت، نه تنها انسان را در قیامت سعادتمند میکند؛ بلکه برکت و نعمت در جامعه را افزون میكند. اگر قوانین كتب آسمانی اقامه شود، بشر از نعمات مادی و معنوی فراوانی بهرهمند میشود. خداوند به واسطه اقامه شریعت نعمتهای معنوی و مادی زندگی شما را افزون میكند.
تفاسیر عرفانی از نعماتی که از بالای سر نازل میشود به عنوان نعمات معنوی و از نعماتی که در زیر پا روان است به عنوان نعمات مادی یاد میكنند.
یکی از مفسرین در رابطه با «فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم» میگوید: یعنی خدا هم قوت ارواح و هم قوت ابدان به آنان میدهد. به اندازه ای که انسان پایبند به اخلاقیات، احکام و اعتقادات شود، جسم و روح او قوی میشود.
مفسردیگری میگوید : «مِنْ فَوْقِهِم» یعنی فرد، روحیه توانا و خوبی دارد؛ و «وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم» یعنی جسم فرد برای طاعت قوی باشد.
بحران اجتماعی جوامع به جهت تحریف کتب آسمانی
از مفهوم این قسمت از آیه استنباط میشود، اگر جامعهای دچار بحران فکری و اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی و ….است به آن دلیل است که جامعه در میزان شریعتپذیری خویش دچار افراط و تفریط شده است؛ بی برکتی جوامع به جهت تحریف کتب آسمانی آنها است.
اگر در جامعهای احکام و اخلاق و اعتقادات جاری شود، مردم آن جامعه هم از علوم روحانی برخوردارند، «مِنْ فَوْقِهِم» و هم از علوم ظاهری و مادی بهره میبرند «مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم»؛ هم علوم موهبتی و هم علوم اکتسابی استفاده میكنند؛ هم عالم ملکوت و هم عالم مُلک در اختیار آنان قرار میگیرد.
خدای سبحان میگوید: اهل کتاب شما هر کدام با توسل به کتاب تحریف شده خویش یا اهل افراط هستید و یا اهل تفریط، از این دو دست بکشید و به اسلام رو کنید تا اسلام هم دنیا و آخرت، هم علم احکام و علم اخلاق، فلسفه و عرفان، علوم ظاهر و باطن، علوم معنوی و علوم مادی شما را تامین كند.
قرآن میفرماید: «مِنْ» در عبارت «مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَة» به معنای مِنْ بعضیه بکار رفته است. یعنی بعض و گروهی از اهل کتاب، از خلافشان و از تفکرات ناصحیح شان باز میگردند، و به مرحله اعتدال میرسند.
در روایتی از حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام در رابطه با آیه 32 سوره فاطر سوال میکنند. [2]
سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع- عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا الْآيَةَ قَالَ فَقَالَ وُلْدُ فَاطِمَةَ ع وَ السَّابِقُ بِالْخَيْرَاتِ الْإِمَامُ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ بِالْإِمَامِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ.[3]
حضرت در توضیح این آیه افراد را به سه گروه تقسیم میکنند: گروه اول «ظالِمٌ لِنَفْسِهِ» هستند که نسبت به ولایت حضرات معصومین علیهمالسلام کافر هستند، گروه دوم مقتصد که اهل میانهروی هستند و افراط و تفریطی ندارند، اینان ولایت را پذیرفتهاند و به قوانین شریعت تن سپردهاند، و گروه سوم «سابِقٌ بالخیرات» هستند.
اگر روایت در کنار آیه مورد بحث قرار گیرد خواهیم دید که گروه اول در تطابق آیه و روایت اهل کتاب در حقیقت «ظالِمٌ لِنَفْسِهِ» هستند؛ زیرا پیامبر صلیاللهعلیهوآله را قبول ندارند و از احکام اسلام رویگردانند و گروه دوم به گفته قرآن «مقتصد» هستند که اهل میانهرویاند و از افراط و تفریط دور هستند، که قرآن این گروه را با حرف «مِنْ» از دیگران جدا میکند.
اگر سوال شود درحالیکه این گروه کمتر از «كَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یعْمَلُون» هستند، پس چرا حضرت حق ابتدا «مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ» را ذکر میکند و بعد «ساءَ ما یعْمَلُون» را؟
در جواب میگوییم که این گروه نزد حضرت حق از اعتبار خاصی برخودارند، اینان از کفر جدا شده اند و به حقیقت پیوسته اند اینان اعتدال یافتگان هستند .
در ادامه آیه آمده است «ساءَ ما یعْمَلُون» بد عمل میکنند. فعل ساءَ از افعال ذم است . اگر در این قسمت حضرت حق از فعل ذم استفاده میکند. از آن روست که اهل کتاب آگاهانه و باختیار دست به خلاف میزنند، و با همین آگاهی وجود پیامبر صلیاللهعلیهوآله را از کتابهای آسمانیشان حذف میکنند. اگر گاهی از نعمات معنوی ومادی حق محروم میشویم خود در عمل خطا كردهایم.
پیامهای آیه
در ذیل «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ» گفته میشود:
- حضرت حق در این آیه مجددا ازحرف شرط استفاده میكند تا تاكیدی بر آیه قبل باشد.
- باب توبه در هر زمان بر روی خطا كار باز است. (شما نیز باب بخشش را بر كسانی كه طلب بخشش میكنند نبندید)
- آن كس كه توبه میكند به نگاه كریمانهی خدای سبحان چشم دوخته است. (شما نیز خطاكارِ تواب را از نگاه كریمانه خود محروم نسازید)
- فعل اقامه حكایت از فراموش كردن و غفلت ورزیدن از خیرات میكند. خداوند اهل كتاب را به اقامه انجیل و تورات حقیقی دعوت میكند.
- میان آنچه انسان در دست دارد و آنچه استفاده میكند فاصله زیادی است، به عبارتی میان داراییهای افراد و روزیهای آنها تفاوت فراوانی است. اهل كتاب، انجیل و تورات تحریف نشده را داشتند؛ اما آنان لیاقت بهرهمند شدن و اقامه كردن را نداشتند. از این رو خداوند آنها را به اقامه كتب آسمانیشان دعوت میكند. (ما نیز باید دقت كنیم تا گرفتار عقوبت فراموش كردن احكام شریعت نشویم)
- «ما أُنْزِلَ إِلَیهِمْ مِنْ رَبِّهِم» خداوند نه تنها كتب آسمانی را در اختیار یهود و نصاری گذاشته، بلكه نعمتهایی دیگر، به سوی آنها روانه داشته است. فقط كافی است اهل كتاب این نعمتها را بر پا دارند. یافتن و اقامه كردن داراییهایی كه خداوند در اختیار انسان قرار میدهد خود یك نعمت است.
- خداوند در این شرط به اهل كتاب یادآوری میكند كه شما آگاه بر داراییهای خویش بودهاید؛ زیرا از این داراییها قبلا استفاده میكردهاید كه قرآن از فعل «اقامو» استفاده میكند، اما در عین آگاهی از نعمت نسبت به آنها كفران ورزیدهاید. در هر حال خدا بازگشت شما را میپذیرد.
- اگر كسی ایمان و تقوای كامل داشته باشد، خداوند سبحان در همین عالم انواع توسعهها را در اختیار او میگذارد. خزانه علوم و معارف معنوی و ابواب رحمت مادی خود را به روی او میگشاید.
- اگر كسی در زندگی مادی و معنوی خویش گرفتار قبض و گرفتگی است، در اقامه كردن شریعت خود دقت بیشتری نماید، و اگر كسی اقامه شریعت كند حقیقتا خداوند عهده دار زندگی معنوی و مادی او میشود و امور بر او سهل و آسان میشود.
- هركس به میزان توان خویش باید دین را اقامه كند، و اقامه كردن شریعت امری نیست كه تنها بر عهده عالمان دین باشد.
در ذیل « مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ»
- گروهی از اهل كتاب میانهرو و معتدلاند. اینان از هم رنگ شدن جامعه بیمار كناره گرفتهاند و از جمع كفار جدا شدهاند. (چنانچه ما از هم رنگی با جماعت خطاكار كناره بگیریم، حضرت حق ما را از آنها ممتاز میداند و نعمات خاصی در اختیارمان مینهد)
- اگر انسان اهل اعتدال و میانه روی باشد گرفتار انحرافات اجتماعی نمیشود، به عبارتی جامعهی فاسد سبب فساد فرد مقتصد نمیگردد.
- تعداد افراد میانهرو و معتدل در شریعت كم است؛ اما وجودشان پر بركت و فایدهساز است. (مِنْهُمْ، مِنْ بعضیه است)
- «مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم» وقتی بالای سر و زیر پای افراد را نعمت پر كند نگرانی و اضطراب جایی برای بروز خودنمایی ندارد.
در ذیل «كَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یعْمَلُونَ»
- دردناك است حضرت حق برای انسان از افعال ذم استفاده كند. دقت كنیم تا با این افعال (خدای نكرده ) مخاطب قرآن قرار نگیریم.
- تعداد زیادی از افراد اهل افراط و تفریطاند« كَثیرٌ مِنْهُمْ ». ( شما به تعداد افراد خطاكار نگاه نكنید، به این بنگرید كه اینان از حمایت حق محروم هستند، در حقیقت معدوم و نابود شدهاند و هیچ كارایی صحیحی ندارند)
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحار الأنوار، ج28، ص 3
[2] «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذینَ اصْطَفَینا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبیرُ»
[3] الكافي، ج1، ص 215