خلاصهایی از راهکار علمی و عملی ترک غیبت
درجلسه گذشته حضرت امام (ره) راهکار درمان رذیله غیبت را مطرح کردند و فرمودند: کسی که مرتکب غیبت میشود، قطعاً با خودش دشمنی ندارد و اگر مرتکب معصیتی میشود به یقین از روی جهل و نادانی و غفلت است، در حالی که اگر بداند با غیبت تا چه میزان سرمایه معنویاش را از دست میدهد، قطعا مرتکب این رذیله نخواهد شد و نفس خود را هنگامی که امر به غیبت میکند کنترل میکند، به این دلیل که حتی چنین فردی که مرتکب سیئه غیبت میشود، میخواهد موجودی معنویاش روز به روز افزایش یابد اما با غیبت کردن تنها لحظاتی به شهوات نفسانیاش عمل میکند و به خواسته نفسش اهمیّت میدهد و در حقیقت با همین غیبت تمام سرمایهاش را از دست خواهد داد.
کسی که شما غیبتش را میکنید اگر از او متنفرید و با او دشمنی دارید، مقتضای دشمنی آن است که از او غیبت نکنید. چون همانطور که گفتیم با غیبت سرمایه غیبت کننده کاهش پیدا میکند و سرمایه کسی که از او غیبت میکند افزایش و اگر واقعا کسی که مرتکب غیبت میشود دشمنی و عناد با غیبت شونده داشته باشد، حتّی به همین دلیل هم که شده باید از غیبت اجتناب کند.
این راهکار علمی بود که به تفصیل در جلسه گذشته به آن پرداختیم.
اما راهکار عملی که امام (ره) توصیه کردند این بود که: انسان نفس خود را مدتی عادت بدهد که با هر زحمت و مشقّتی که شده از غیبت اجتناب کند و سعی کند با هر شیوهای شده عنان نفسش را در دست بگیرد. با چنین روشی کم کم افسار نفس در اختیار انسان قرار میگیرد و امر برای او آسان و آسانتر خواهد شد.
غیبت چه کسانی جایز است؟
فقها و علماء در بحث غیبت چند مورد را از موارد حرمت غیبت استثناء کردهاند که حضرت امام (ره) در کتاب اربعین حدیث آنها را بیان نکردند و ما به اختصار تنها اشارهای گذرا به چند مورد از آن میکنیم:
- غیبت فرد متجاهر به فسق، یعنی کسی که مشهور به فسق و فجور شده است.
- جرح شاهد یا راوی که فاسق است، (به نظر برخی واجب است.)
- غیبت در مقام مشورت.
- غیبت به قصد نهی از منکر.
- ذکر عیب کسی که به عیب و نقصی که دارد مشهور شده است و به نوعی آن عیب نشانه و علامتش شده است، مثل کسی که پایش لنگ است.
بهتر است غیبتهای مجاز نیز ترک شود
حضرت امام (ره) میفرمایند: گرچه مواردی برای جواز غیبت وجود دارد، ولی مطلبی که لازم است ذکر شود این است که حتّی در این موارد (که به عنوان موارد جواز غیبت از آن یاد میشود) نیز بهتر است انسان مرتکب غیبت نشود و ترک غیبت کند. زیرا هیچ کدام از ما از کید و فریب نفسمان در امان نیستیم. نفس ممکن است به بهانه جایز بودن غیبت، سرگرم عیبجوئی و مسخره کردن دیگران شود و با این توجیه که غیبت در این مورد جایز است برای خودش عذرتراشی کند و مرتکب غیبت حرام نیز بشود.
مکاید نفس بسیار دقیق است و ممکن است انسان را از راه شرع فریب بدهد و از همین شیوه او را در مهلکه بیاندازد. مثلاً در رابطه با فرد متجاهر به فسق، گرچه غیبت او در نظر شرع جایز است و حتی در بعضی موارد (که غیبت موجب دست بازداشتن او از ارتکاب فسق شود) واجب است و در این مورد غیبت از موارد نهی از منکر حساب میشود، اما حتّی در این موارد هم هر کس باید بررسی کند که انگیزه اصلی او از این غیبت کردن، شرعی است یا محرّک و انگیزهای شیطانی در آن دخالت دارد؟
اگر انگیزه، انگیزهای شرعی و الهی بود غیبت از جمله عبادات به حساب میآید و حتی اگر با قصد اصلاح متجاهر به فسق صورت گیرد از مصادیق احسان و انعام به اوست، هرچند خودش نفهمد. اما اگر در این میان هواهای نفسانی در کار است باید در صدد اخلاص نیّت خود برآید و از ریختن آبروی مردم بدون وجود قصد صحیح اعراض کند. بنابراین اینکه انسان نفسش را عادت بدهد که در موارد مجاز غیبت، مرتکب غیبت شود به حال نفس بسیار مضر است زیرا نفس تمایل به شرّ و زشتی دارد و اگر در این موارد (مواردی که غیبت جایز است) نفس را آزاد بگذاریم کم کم پا را از حد جواز فراتر میگذارد و به محدوده حرام نیز وارد میشود.
نظیر این مورد، مسئله ارتکاب شبهات (موارد مشکوک) است که گرچه شرعاً ورود در محدوده شبهات جایز است اما امر پسندیدهای نیست، زیرا ممکن است انسان به واسطه ورود به شبهات مرتکب دیگر محرمات نیز بشود. لذا هر کس باید حتّی الامکان نفس خود را از این امور پرهیز دهد و از مواردی که احتمال سرکشی نفس در آنها وجود دارد پرهیز کند.
در موارد وجوب غیبت، خلوص نیّت داشته باشیم
اگر سؤال کنید پس با موارد وجوب غیبت چه کنیم، اگر در این موارد غیبت واجب است پس چگونه هم موظّف به غیبت هستیم و هم بهتر است ترک غیبت کنیم؟
پاسخ این است که در مواردی که غیبت واجب است مثل مورد فوق و بعضی موارد دیگری که فقها مطرح کردهاند باید اقدام به غیبت کرد اما نکتهای را باید به طور جدی در نظر گرفت و آن خالص کردن نیّت از هر گونه هوای نفس و تبعیت از شیطان است.
در رابطه با موارد جواز غیبت هم همانطور که گفتیم ترک غیبت بهتر و سزاوارتر است، زیرا هر امر جایزی را انسان نباید مرتکب شود و مخصوصاً این اموری که مکاید نفس و شیطان بسیار در آن مؤثر است.
عیب کسان منگر و احسان خویش، دیده فرو بر به گریبان خویش!
در روایت آمده است:
«أَنَّهُ ع مَرَّ مَعَ الْحَوَارِیینَ عَلَى جِیفَةٍ فَقَالَ الْحَوَارِیونَ مَا أَنْتَنَ رِیحَ هَذَا الْکلْبِ فَقَالَ عِیسَى ع مَا أَشَدَّ بَیاضَ أَسْنَانِهِ»[1]
«حضرت عیسی (ع) با حواریّون به مردار سگی رسیدند. حواریّون گفتند: چقدر بوی این مردار بد است. حضرت عیسی (س) فرمود: چقدر دندانهای او سفید است!»
در اینجا حضرت عیسی (ع) حتی حاضر نشدند از مردهای ذکر سوئی به میان آید و دقیقاً نقطه مقابل آن یعنی کمال و حسن مرده را مطرح کردند.
در حدیث دیگری از حضرت عیسی (س) آمده است مانند مگس که تنها بر روی آلودگیها مینشیند نباشید که تنها به عیوب مردم توجه میکند.
پیامبر(ص) نیز فرمودند:
«طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَیبُهُ عَنْ عُیوبِ النَّاس»[2]
«خوشا به حال کسی که عیوبش او را از ذکر عیوب مردم مشغول میکند.»
بنابراین بهتر است در عوض عیبجوئی از دیگران و بررسی عیوب آنها به بررسی عیوب خود بپردازیم.
حضرت امام (ره) میفرمایند: چقدر زشت است انسانی که خود دارای هزاران عیب است، از عیوب خود غفلت کند و به عیوب دیگران بپردازد تا عیوب دیگران را مانع و سرپوشی از کشف عیوب خود قرار بدهد. اگر انسان قدری در حالات و اخلاق و اعمال خود سیر کند و به اصلاح آن بپردازد در نهایت کارهایش اصلاح میشود و اگر خود را خالی از هر گونه عیبی بداند نهایت جهل و نادانی او است و هیچ عیبی بالاتر از آن نیست که انسان به عیوب خود پیببرد و از آن غافل باشد و با آنکه خود، مجموعهای از عیوب است به عیوب دیگران بپردازد.
تاریخ جلسه: 87/8/29- جلسه 45
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» حدیث 19- تعریف غیبت و بیان شاخصههای آن
» ادامه حدیث 19- حقیقت غیبت از لسان معصومین علیهم السلام
» ادامه حدیث 19- ضررهای اجتماعی غیبت
» ادامه حدیث 19- راهکار علمی و عملی ترک غیبت»
» ادامه حدیث 19- حرمت استماع و وجوب ردّ غیبت
[1] بحارالانوار، ج14، ص327
[2] بحارالانوار، ج72، ص229