· صاحب نعمتِ شاکر، مانند صاحب مصیبتِ صابر است
امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل میکنند:
«الطَّاعِمُ الشَّاکرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کأَجْرِ الصَّائِمِ الْمُحْتَسِبِ وَ الْمُعَافَى الشَّاکرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کأَجْرِ الْمُبْتَلَى الصَّابِرِ وَ الْمُعْطَى الشَّاکرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ کأَجْرِ الْمَحْرُومِ الْقَانِع»[1]
«خورنده شاکر اجرش مانند اجر روزهدار در راه خداست و کسی که در عافیت و سلامت شاکر است، اجرش مثل اجر کسی است که گرفتار باشد و صبر کند و کسی که نعمت به او عطا شده و شاکر است اجرش مانند کسی است که محروم از عطا است و به آنچه خداوند به او عطا فرموده راضی و قانع است.»
این حدیث در ارتباط با کسی است که هم در باطن از نعمات خود خوشحال است و هم مصرف نعمتش در مسیر معصیت نیست.
شکر، آن چنان قیمتی و با ارزش است که اجر صوم را نصیب فرد میکند، یعنی با وجود آنکه صائم نیست ولی اجر روزهدار نصیب وی میشود و یا کسی که بیماری ندارد ولی در همین حال سلامت، شاکر خدای سبحان است، اجرش همانند فرد بیماری است که مبتلا به بیماری است و در این بیماری صبر میکند و یا فرد غنیایی که نعمات بسیاری به او عطا شده است و شاکر آن نعمات است و سعی میکند خدمت مولا را بکند، اجرش مانند اجر فقیری است که از نعمات بسیاری محروم است و در عین حال قناعت پیشه میکند.
· شکر، مصونیّت در برابر آسیبها
امام صادق (ع) فرمودند:
«ثَلَاثٌ لَا یضُرُّ مَعَهُنَّ شَیءٌ: الدُّعَاءُ عِنْدَ الْکرُبَاتِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّکرُ عِنْدَ النِّعْمَة»[2]
«سه چیز است که اگر از آن بهرهمند باشید چیزی (به شما) ضرر نمیزند: دعا در هنگام مشکلات، استغفار بابت گناهان، شکر بر نعمات»
اگر هر یک از ما در هنگام بروز مشکلات و گرفتاریها دست به دعا بلند کنیم، هیچ خطر جدیای زندگیمان را تهدید نمیکند، چون با خدائی ارتباط برقرار کردهایم که «عَلى کلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»[3] است و میتواند تمام گرفتاریهایمان را برطرف کند.
اگر در محضر «رَبِّ الْعالَمینَ» گناهی از من سرزد چرا لسان عذرخواهی نداشته باشم و بابت تضعیف ارادهام استغفار نکنم و عزم جزم بر تقویت ارادهام بر ترک معصیت نگیرم و یا اگر نعمات فراوانی زندگیام را احاطه کرده است چرا با شکر نعماتم را حفاظت و ماندگار نکنم.
· شاکر، به بهشت میرود
روایت دیگری از امام صادق (ص) نقل شده که حضرت فرمودند:
«إِنَّ الرَّجُلَ مِنْکمْ لَیشْرَبُ الشَّرْبَةَ مِنَ الْمَاءِ فَیوجِبُ اللَّهُ لَهُ بِهَا الْجَنَّةَ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ لَیأْخُذُ الْإِنَاءَ فَیضَعُهُ عَلَى فِیهِ فَیسَمِّی ثُمَّ یشْرَبُ فَینَحِّیهِ وَ هُوَ یشْتَهِیهِ فَیحْمَدُ ثُمَّ یعُودُ فَیشْرَبُ ثُمَّ ینَحِّیهِ فَیحْمَدُ اللَّهَ ثُمَّ یعُودُ فَیشْرَبُ ثُمَّ ینَحِّیهِ فَیحْمَدُ اللَّهَ فَیوجِبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا الْجَنَّة»[4]
«امام صادق علیه السّلام فرمود: مردى از شما مقدارى آب مىنوشد و خداوند به آن جهت او را وارد بهشت مىکند، بعد فرمود او ظرف را در دست مىگیرد و بر دهان مىگذارد و نام خدا را بر زبان جارى مىکند و بعد مىآشامد. بار دیگر ظرف آب را از دهان دور مىکند، باز میل به آشامیدن پیدا مىنماید، خداوند را حمد و سپاس مىگوید بار دیگر مىآشامد باز آب را از دهان دور مىکند و سپاس مىگوید و باز مىنوشد خداوند به این خاطر او را مستوجب بهشت مىکند»
در این روایت فرد تنها حامد خدای سبحان بود و خداوند به سبب حمد او را بهشتی کرد. حال اگر انسان در هنگام آشامیدن آب یا به تعبیر حضرت آیة الله بهجت (ره) بعد از هر آشامیدنی گوارایی (حتی چای) سلام بر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بدهد و به فرمایش حضرت عمل کند خدای سبحان او را از چه جنّاتی متنعم خواهد ساخت.
«شِیعَتِی مَهما شَربتُم ماءَ عذبٍ فاذکرُونی»
«شیعیان من هر زمان آب گوارائی نوشیدید به یاد من باشید»
حضرت امام (ره) میفرمایند: «حمد همان شکر است، همچنان که در روایات آمده است گفتن ذکر «الحمدلله» شکر خدای سبحان محسوب میشود.
امام صادق (ع) فرمودند:
«شُکرُ کلِّ نِعْمَةٍ وَ إِنْ عَظُمَتْ أَنْ تَحْمَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»[5]
«شکر هر نعمتی گرچه نعمت بزرگی باشد این است که حمد خدای عزوجل را ادا کنی (و الحمد لله بگوئی)»
گاهی اوقات در طول شبانهروز توفیق گفتن ذکر به این سادگی را نداریم و زبانمان ما را در ادای این ذکر همراهی نمیکند.
اهمیّت ذکر لسانی
روایت دیگری از امام صادق (ع) نقل شده که حضرت فرمودند:
«شُکرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّکرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین»[6]
«شکر نعمت دوری کردن از محرمات است و کمال شکر گفتن ذکر «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین» است.»
گفتن ذکر لسانی «الحمدلله» از مرتکب نشدن گناهان با اهمیّتتر است، چرا که با اجتناب از محارم تنها خودم در سلامت قرار گرفتهام، اما با بیان ذکر الحمدلله دیگران را نیز از شعاع این ذکر بهرهمند میکنم و به دیگران شاکر بودن را آموزش میدهم و مانع ناشکری آنها میشوم؛ بنابراین شکر زبانی تأثیر خاصی در زندگی یکایک افراد دارد.
برترین نوع شکر، شکر لسانی است
از امام صادق (ع) نقل شده است که:
«خَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مِنَ الْمَسْجِدِ وَ قَدْ ضَاعَتْ دَابَّتُهُ فَقَالَ لَئِنْ رَدَّهَا اللَّهُ عَلَی لَأَشْکرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُکرِهِ قَالَ فَمَا لَبِثَ أَنْ أُتِی بِهَا فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ جُعِلْتُ فِدَاک أَ لَیسَ قُلْتَ لَأَشْکرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُکرِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَ لَمْ تَسْمَعْنِی قُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ.» [7]
«روزی امام صادق (ع) از مسجد خارج شدند درحالی که مرکب ایشان گم شده بود، ایشان به خدای سبحان عرض کرد: «اگر خداوند آن را به من باز گرداند حق شکر او را به جا میآورم.» زمان بسیار کوتاهی طول نکشید که آن مرکب آورده شد. حضرت فرمودند: «الحمد لله»، گویندهای از میان جمع گفت: فدایتان شوم، آیا شما نفرمودید اگر مرکب من پیدا شود حق سپاسگزاری را به جا میآورم؟ حضرت فرمودند: «آیا نشنیدی که «الحمدلله» گفتم؟»
بنابراین در «الحمدلله» حق سپاس نهفته است، زیرا حضرت فرمودند: اگر مرکبشان پیدا شود حق شکر حضرت حق را به جای آورند و بعد از پیدا شدن مرکب تنها ذکر «الحمدلله» را بیان فرمودند.
حضرت امام (ره) میفرمایند: «با توجه به این روایت معلوم میشود افضل انواع شکر، شکر لسانی است. یعنی شکر لسانی از شکر قلبی، شکر با اعضاء و جوارح و… برتر است چون شکر را به دیگران منتقل میکند و دیگران میآموزند بابت یکایک دارائیهایشان «الحمدلله» بگویند. هنگامی که توفیق شکر نصیب انسان شد، توفیق ازدیاد نعمت نیز نصیبش میشود.
· شکر نعمت، نعمتت افزون کند
اگر توفیق شکر نصیبمان شود، همه نعماتی که بهرهمند از آن هستیم مانند عافیت، علم، معنویات و… ازدیاد پیدا میکند. همچنان که خداوند سبحان فرموده است:
«لَئِنْ شَکرْتُمْ لَأَزیدَنَّکم»[8]
امام صادق (ع) در ذیل این آیه شریفه میفرمایند:
«مَنْ أُعْطِی الشُّکرَ أُعْطِی الزِّیادَة»[9]
«به کسی که شکر عطا شده است، زیادت عنایت عطا میشود.»
تاریخ جلسه: 87/10/25- جلسه 51
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» حدیث 21- معنای «ذنب» مطرح شده برای پیامبر (ص)
» ادامه حدیث 21- تعریف شکر و انواع آن
[1] اصول کافی، ج2، ص94
[2] اصول کافی، ج2، ص95
[3] سوره مبارکه بقره، آیه20
[4] اصول کافی، ج2، ص96
[5] اصول کافی، ج2، ص95
[6] اصول کافی، ج2، ص95
[7] اصول کافی، ج2، ص97
[8] سوره مبارکه ابراهیم، آیه7
[9] اصول کافی، ج2، ص95