حضرت زکریا، نمادی از امیدواری
«إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا»[1]
«در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) پنهان خواند…»
«قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا»[2]
«گفت: پروردگارا! استخوانم سست شده؛ و شعله پیری تمام سرم را فراگرفته؛ و من هرگز در دعای تو، از اجابت محروم نبودهام!»
انسان امیدوار برای رسیدن به مطلوب دست به دعا برمیدارد اما دعای او دعایی در خفاست(«خَفِيًّا» به معنی دعای مخفی است) دعایی که حتی قلب و روح و سرّ و عقل و … وجود او از آن اطلاعی ندارند و هریک به تنهایی آن را مطرح میکنند بیآنکه دیگری از آن مطلع شود.
امید باید در ضمیر ناخودآگاه انسان نیز جاری باشد؛ زیرا عالم ظاهر، عالم سبب و مسببی و یا علت و معلولی است، هر معلولی در عالم ظاهر علتی دارد که بدون وجود آن علت محقق نمیشود، اما انسان امیدوار توجهی به اسباب ظاهری ندارد و به مسبب الاسباب (خداوند) توجه میکند و همین امر او را امیدوار میسازد، او باور دارد حتی اگر علت و سبب امری وجود نداشته باشد با خواست و اراده خداوند آن امر میتواند محقق شود.
حضرت زکریا در این آیه نمادی از امیدواری است که با وجود کهنسالی از رحمت خداوند ناامید نبود، حتی در ضمیر ناخودآگاه خود امیدوار بود و میدانست اگر اراده حق محقق شود او صاحب اولاد خواهد شد.
لازمهی امیدواری، بندگیِ دائمی است «لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ» (منظور از دعاء عبادت است)، بنده قدرت لایزال حق را باور دارد و میداند گرچه اسباب ظاهریه کارایی لازم را در رساندن او به مطلوب نداشته باشند، اما اگر مشیت خداوندِ مسبب الاسباب جاری شود خواست بنده محقق میشود، به همین جهت تنها به وظیفه بندگی خود عمل میکند.
بندگی
لازمه بندگی، امیدواری است نه طغیان. در آیه دو بار کلمه «ربّ» عنوان شده تا بیان گردد برای امیدواری باید با خداوند ارتباط داشت و بندگی حق را به جا آورد. به میزانی که معرفت بنده بیشتر شود امیدواری او بیشتر میگردد.
اگر سلطان ما را بنده باشی
همه گریند و تو در خنده باشی
دریافتی ماورای تصور
«يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا»[3]
«ای زکریا! ما تو را به فرزندی بشارت میدهیم که نامش «یحیی» است؛ و پیش از این، همنامی برای او قرار ندادهایم!»
غالب اوقات زمانیکه امید به ثمر برسد بسیار برتر و بهتر از آنچه امیدوار تصور میکرد خواهد بود. امید زکریا به خداوند محقق شد و فرزندی به نام یحیی به او عطا شد، فرزندی که در میان صد و بیست وچهار هزار پیامبر از جهات بسیاری بیهمتاست و خصوصیاتی دارد که سایر انبیاء فاقد آن بودند: تنها پیامبری که شباهت به حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام دارد.
با کریمان کارها دشوار نیست
« قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا»[4]
«فرمود:پروردگارت این گونه گفته (و اراده کرده)! این بر من آسان است؛ و قبلاً تو را آفریدم در حالی که چیزی نبودی!»
خداوند قادر مطلق است، از همین رو اجابت خواستههای انسان نزد خداوند امری آسان است نه عجیب و دشوار:«هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ» به همین جهت درخواستهای خود را در محضر حق کامل بیان کنیم نه مختصر و ناقص.
عدم مقابله به مثل
« قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَوَاهْجُرْنِي مَلِيًّا»[5]
«گفت: ای ابراهیم! آیا تو از معبودهای من روی گردانی؟! اگر (از این کار) دست برنداری، تو را سنگسار میکنم! و برای مدّتی طولانی از من دور شو!»
«قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا»[6]
«(ابراهیم) گفت: سلام بر تو! من بزودی از پروردگارم برایت تقاضای عفو میکنم؛ چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است!»
زمانیکه حضرت ابراهیم عمویش را از بت پرستی منع کرد و او را دعوت به توحید و خدا پرستی کرد عمویش او را به سنگسار شدن تهدید کرد در این شرایط با آنکه سرپرستی حضرت ابراهیم با عمویشان بود اما حضرت ابراهیم از موضع حق خویش دست بر نداشت و بر از دست دادن این پشتوانه (عمو) هیچ نگران نبود؛ زیرا امید به رحمت حق داشت.
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
انسان امیدوار در مواجهه با رفتار ناصحیح دیگران، مقابله به مثل نمیکند؛ زیرا امید به رحمت خداوندی دارد که در مقابل تحمل آزار و اذیت دیگران اجری کریمانه به او عطا میکند و از ازل تا ابد با او مهربان است«إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا» از همین رو نفرین دیگران را با دعا کردن در حق آنان پاسخ میدهد همچنانکه حضرت ابراهیم چنان کرد.
تاریخ جلسه: 99/7/4 ـ جلسه 35
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه مریم، آیه 3
[2] سوره مبارکه مریم، آیه 4
[3] سوره مبارکه مریم، آیه 7
[4] سوره مبارکه مریم، آیه 9
[5] سوره مبارکه مریم، آیه 46
[6] سوره مبارکه ابراهیم، آیه 47