امید ـ بخش سی و چهارم

امید، ثمره توحید

  

«وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُم مِّن رَّحمته ويُهَيِّئْ لَكُم مِّنْ أَمْرِكُم مِّرْفَقًا»[1]

«و (به آنها گفتیم:) هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا می‌پرستند کناره‌گیری کردید، به غار پناه برید؛ که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما می‌گستراند؛ و در این امر، آرامشی برای شما فراهم می‌سازد!»

 

لازمه امید به خداوند قطع امید از غیر او و دل بستن به خداوند است. همانطور که در یک وجود دو قلب جای نمی‌گیرد در یک دل نیز دو خدا قرار نمی‌گیرد.

قرآن کریم می‌فرماید: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِه‏»[2]

آیه بیانگر جریان اصحاب کهف است که با وجود سابقه سوء بت پرستی از رحمت خداوند ناامید نبودند، امید آنان زمانی به ثمر رسید که به غاری پناهنده شدند و دل از همه بریدند و تنها امیدشان به خدای سبحان بود خدای سبحان به آنان دو امتیاز داد:

 

1.«يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُم مِّن رَّحمته»

 

رحمت خداوند

 

بت پرستی در هر زمانی رایج است، برخی مقام و مدرک را بت می‌دارند و آن را می‌پرستند و برخی به پرستش علم و قدرت می‌پردازند و بعضی دیگر به دنبال جمال و مال هستند و … . آنکس که از بت‌های مختلف رویگردان است و فقط خداوند را می‌پرستد و به غار رحمت حق پناهنده می‌شود از رحمت و کمالات خاص خداوند برخوردار می‌شود که می‌فرماید: «يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُم مِّن رَّحمته»

 

2.« ويُهَيِّئْ لَكُم مِّنْ أَمْرِكُم مِّرْفَقًا»

 

بهترین تسهیلات

 

خاصیت دیگر قطع امید از دیگران تسهیلاتی است که در اختیار بنده قرار می‌گیرد «ويُهَيِّئْ لَكُم مِّنْ أَمْرِكُم مِّرْفَقًا» مرفق هرچیزی است که بنده از آن نفع می‌برد، انسان در هنگام اضطرار از همه کس و همه چیز قطع امید می‌کند و فقط متوجه خداوند می‌شود به همین جهت خداوند یکباره برای او گشایش قرار می‌دهد و تسهیلاتی خاص در اختیارش می‌نهد.

آیه سخن از نشر رحمت می‌گوید در این هنگام گرفتاری و تنگنایی وجود نخواهد داشت؛ زیرا خداوند علی الدوام فیض و رحمت جدیدی بر بنده منتشر می‌کند و این انتشار بسطی جدید می‌طلبد.

از مصادیق رحمت، علم و معرفت است، به میزانی که بنده امیدوار شود قرب بیشتری می‌یابد و از معارف بیشتری برخوردار می‌شود.

انسان امیدوار باور دارد خداوند متولی امور اوست، به همین جهت هرگز احساس کمبود و ناتوانی نمی‌کند.

 

سرمایه امید

 

« فَعَسَى رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا»[3]

«شاید پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد؛ و مجازات حساب شده‌ای از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونه‌ای که آن را به زمین بی‌گیاه لغزنده‌ای مبدّل کند!»

 

امید سرمایه ایست که امیدوار از آن برخوردار است. آیه بیانگر داستان دو نفر است که یکی از آنان باغی داشت و دیگری فاقد آن بود، فرد دوم در عوض حسادت به باغدار به او می‌آموزد برای حفظ مالت هر زمان وارد باغ شدی بگو: «ماشالله لا قوه الا بالله» سپس به او گفت: اگر من باغ تو را ندارم اما امیدوارم که خداوند بهتر از باغ تو را به من عطا کند:«أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ»

 

یهودی نباشیم

 

ناامیدی‌ای بویی از یهودیت می‌دهد نه ایمان. مؤمن خداوند را قادر مطلق می‌داند و بر هر امری توانا اما یهودی خداوند را قادر مطلق نمی‌داند و دست خداوند را بسته می‌داند گاه در بعضی امور و گاه در برخی امور: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ»[4] بنابراین هرزمان ناامید شویم گرفتار تفکر یهودیان شده‌ایم.

 

«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»[5]

«بگو: من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!»

 

هرکس امیدوار به عالم آخرت است و یا امید به وصال و شهود حق دارد (کلمه لقاء طبق نظر مفسران هم به معنای لقاء خداوند هنگام مرگ است و هم به معنای شهود و حضور حق) باید به دو امر بپردازد:

  • عمل صالح انجام دهد: «فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا» و تلاش خود را در این امر بکار گیرد. امید تلاش و کوشش می‌طلبد و با سستی و خمودی سازگار نیست، تلاشی دائمی و پیوسته.
  •  موحد باشد: «وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» در زندگی امیدوار شرک راهی ندارد او حتی لحظه‌ای بر غیر حق اعتماد نمی‌کند و در هرکس و هرچیزی خداوند را می‌بیند (لا یشرک به صورت فعل مضارع بیان شده و از ان دائمی بودن توحید برداشت می‌شود) .

انسان موحد تمامی صفات خداوند را باور دارد نه آنکه برخی را بپذیرد و برخی را کتمان کند. آنکس که عالمیت خداوند را باور دارد اما رزاقیت او را به طور کامل نپذیرد و روزی را از غیر خدا طلب می‌کند گرفتار شرک شده است.

 

خصوصیات عمل صالح

 

  • عمل صالح انسان را اسیر عالم ماده نمی‌کند.
  • عمل صالح صلاحیت عرضه به محضر حق را دارد، به همین جهت باید منیت و نفسانیتی در آن نباشد و از ابتدا تا انتهای آن ربوبیت خداوند مشاهده شود.
  • در عمل صالح هیچ حظ نفسی وجود ندارد خواه حظ نفس برای عالم ماده و خواه برای عالم آخرت. فاعل این عمل، کار را برای آبادی دنیا یا آخرت انجام نمی‌دهد بلکه فقط طالب رضای حق است.

کسی‌که امیدوار وصال حق است باید عملی که صلاحیت عرضه به خداوند داشته باشد را انجام دهد، عملی که فاعل آن هیچ سهمیه دنیوی یا اخروی برای خود منظور نکند و تنها طالب رضای خداوند باشد. و علاوه بر آن عبادتش را فقط به قصد بندگی و برای تعظیم خداوند انجام دهد و از او غیری طلب نکند.

 

تاریخ جلسه: 99/7/3 ـ جلسه 34

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه کهف، آیه 16

[2] سوره مبارکه احزاب، آیه 4

[3] سوره مبارکه کهف، آیه 40

[4] سوره مبارکه مائده، آیه 65

[5] سوره مبارکه کهف، آیه 110

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *