ناامیدی خصوصیت فرعونیان است
«وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»[1]
«و ما نزدیکان فرعون (و قوم او) را به خشکسالی و کمبود میوهها گرفتار کردیم، شاید متذکر گردند!»
«فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ»[2]
«(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند: «بخاطر خود ماست.» ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند: «از شومی موسی و کسان اوست»! آگاه باشید سرچشمه همه اینها، نزد خداست؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند!»
«وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ»[3]
«و گفتند: هر زمان نشانه و معجزهای برای ما بیاوری که سحرمان کنی، ما به تو ایمان نمیآوریم»
یکی از خصوصیات فرعونیان ناامیدی است، خدای سبحان فرعونیان را از نعمات مختلفی برخوردار کرد و در عین حال گرفتاریهایی نیز بر آنان وارد کرد، آنان نعمات حق را به سعی و تلاش خود نسبت دادند و گرفتاریها را به موسی و همراهان او.
آنان نگاه زیبایی نسبت به آینده نداشتند و به موسی میگفتند حتی اگر معجزاتی برایمان بیاوری ما بازهم ایمان نمیآوریم.
فرعونیان خود را قابل تغییر و اصلاح نمیدانستند و امیدی به اصلاح خود نداشتند به همین جهت روز به روز بیشتر طغیان میکردند و بیشتر در معاصی خود فرو میرفتند.
رحمت خداوند چه کسانی را در برمیگیرد؟
«وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ»[4]
«و برای ما، در این دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرّر فرما؛ چه اینکه ما به سوی تو بازگشت کردهایم! (خداوند در برابر این تقاضا، به موسی) گفت: مجازاتم را به هر کس بخواهم میرسانم؛ و رحمتم همه چیز را فراگرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان میآورند، مقرّر خواهم داشت!»
آیه سخن از رحمت خدای سبحان میکند، رحمتی که گستره آن همه چیز را فرا گرفته است و نه تنها بخشی از آن بلکه تمام آن به همگان خواهد رسید، این وسعت نتیجهای غیر از امیدواری ندارد.
وسعتی که از آن سخن گفته شد در ارتباط با نزول رحمت از جانب خدای سبحان است، اما اگر سؤال شود چرا همه افراد بهره کامل را از رحمت حق نمیبرند و امیدوار نیستند پاسخ میدهیم دریافتکنندگان رحمت نیز باید دارای شرایطی باشند تا رحمت را به طور کامل بپذیرند. آیه به بیان خصوصیات دریافت کنندگان نیز اشاره میکند و آن را نیز بیان میکند:
- تقوا:«لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ» کسانی که پرهیز از معصیت و مخالفت با حق داشته باشند و از ناامیدی یا هر سوءظنی نسب به خدای سبحان تقوا کنند.
- پرداخت زکات:«وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ» کسانی که از فزونی مال خود دیگران را نیز بهرهمند میکنند و زکات مالشان را میپردازند. هرکس دیگران را در مال خود شریک میکند آمادگی بیشتری برای دریافت الطاف حق دارد و امیدش به خدای سبحان بیشتر از کسی است که مالش را برای روز مبادای خود پس انداز میکند.
- ایمان به معجزات:«وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ» کسانی که به نشانههای خداوند ایمان دارند و معجزات الهی را باور دارند. معجزه زمانی صورت میگیرد که انسان اعتمادی بر حول و قوه خود نکند و تنها اعتمادش بر خدای سبحان باشد همچنانکه خدای سبحان در سوره مبارکه اعراف، آیه 117 خطاب به حضرت موسی می فرماید: «أَلْقِ عَصاك» عصایت را بینداز تا شاهد معجزات و آیاتی غیرقابل باور باشی و با افکندن آن، عصا تبدیل به اژدها شد.
انسان امیدوار معجزات الهی را باور دارد و میداند قدرت خداوند مرده را زنده میکند همچنانکه قرآن کریم میفرماید:«يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ» [5]خداوند مرده را از زنده خارج میکند، خداوندی که از دل سنگ آب بیرون میآورد و زمین خشکیده را زنده میکند و عصایی را اژدها میکند.
امید به مغفرت
«وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»[6]
«و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که به آنها گفته شد: «در این شهر [= بیت المقدّس] ساکن شوید، و از هر جا (و به هر کیفیت) بخواهید، از آن بخورید (و بهره گیرید)! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! و از درِ (بیت المقدس) با تواضع وارد شوید! که اگر چنین کنید، گناهان شما را میبخشم؛ و نیکوکاران را پاداش بیشتر خواهیم داد».
یکی از مصادیق رجاء، امیدواری به ستر عیوب و افزایش حسنات است که لازمهاش رعایت ادب قولی و فعلی است.
- ادب قولی: اعتراف به گناه «وَقُولُواْ حِطَّةٌ » زمانیکه بنده اعتراف به گناه کند و قصور و تقصیر خویش را بپذیرد از خداوند درخواست مغفرت و رحمت میکند.
انسان امیدوار هرچند مرتکب قصور و تقصیر شود اما این امر باعث خروج او از عرصه بندگی نمیشود بلکه با تمام تلاش وسع خود را به کار میگیرد و امیدوار به رضای حق است.
به میزانی که بنده بیشتر خطاکاری خویش را بپذیرد و اعتراف به ان کند بیشتر از رحمت حق بهره مند می شود.
- ادب فعلی: تواضع و خشوع «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّدا» – انسان امیدوار تواضع و خشوع در محضر حق دارد خشوعی قلبی و ظاهری و امیدوار است مغفرت خداوند پرده ای بر گناهان و خطاهای او بیاندازد.
ذکر یونسیه
یکی از اذکاری که در مسائل عرفانی بسیار راهگشاست و سرعت سیر بنده را زیاد میکند ذکر یونسیه در حالت سجده است:«لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمين»[7] که به دلیل اعتراف به خطا و در عین حال بیان آن در حالت سجده تاثیر عجیبی دارد و نتیجهاش استجابت فوریای است که خداوند در آیه بعد بیان میکند (ف در این آیه از لحاظ نحوی بیانگر فوریت امر است) و میفرماید: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنين»[8]
حفاظت در برابر شیاطین
«إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ»[9]
«پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند.»
آیه از متقین سخن میگوید کسانیکه وقتی شیاطین مختلف آنان را احاطه میکنند خدا را یاد میکنند و از مشاهده نکردن الطاف و عنایات خداوند پرهیز میکنند و با بصیرتی که خدای سبحان به آنان عطا کرده الطاف او را مشاهده مینمایند.
تقوای آنان مانع میشود که در بحبوحههای زندگی مشکلات را مشاهده کنند بلکه فقط لطف دائمی حق را ملاحظه میکنند از همین رو هرگز ناامید نمیشوند.
تاریخ جلسه: 99/6/17 ـ جلسه 19
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه اعراف، آیه 130
[2] سوره مبارکه اعراف، آیه 131
[3] سوره مبارکه اعراف، آیه 132
[4] سوره مبارکه اعراف، آیه 156
[5] سوره مبارکه روم، آیه 19
[6] سوره مبارکه اعراف، آیه 161
[7] سوره مبارکه انبیاء، آیه 87
[8] سوره مبارکه انبیاء، آیه 88
[9] سوره مبارکه اعراف، آیه 201