مقدمه
به لطف خدای سبحان، در محضر قرآن کریم به بررسی بشارتهای محققالوقوعی که از ناحیه خداوند و رسولش به گروهی از افراد رسیده است، میپردازیم. در بطن این بشارتها قرب و وصال به خدای سبحان نهفته و همین امر موجب خوشی و سرور فرد خواهد شد.
در برخی از آیات قرآن بشارت صراحتا مطرح شده و در برخی دیگر، از محتوا و مفهوم آنها برداشت میشود.
راه تو را میخواند!
«وَ هَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِیمًا قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یذَّكَّرُونَ»[1]
«و این راه مستقیم پروردگار توست؛ به تحقیق ما آیات خود را برای گروهی که پند میگیرند؛ بیان کردیم!»
متن بشارت در این آیه به تصریح آمده: «هَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِیمًا» که در بطن هر کلمه آن، بشارت دیگری نهفته است.
نزدیکی راه
اولین کلمه این عبارت «هذا»، اسم اشاره نزدیک بوده و مشارٌ الیه آن «صراط» میباشد. صراط، به معنای کوتاهترین راهِ رسیدنِ قطعی به مقصود و مطلوب است.
خدای سبحان با استفاده از این لغت، بدین معنا اشاره دارد که راه رسیدن به او بسیار نزدیک و سهل الوصول بوده؛ بر خلاف تصور برخی افراد که گمان میکنند رسیدن به خدا، امری دشوار و دور از دسترس است.
دوست نزدیکتر از من به من است
وین عجبتر که من از وی دورم
چه کنم؟ با که توان گفت که او
در میان من و من مهجورم[2]
نزدیک بودن راهِ وصال، بشارتی است که موجب سرور بنده خواهد شد.
راهی به دور از انحراف
صراط به معنای راهی است که عاری از هر گونه اعوجاج(پیچ و خم) و انحراف میباشد؛ بنابراین خطر انحراف و تزلزل، رهرو را تهدید نکرده و قطعا او را به سر منزل مقصود میرساند.
معمولا در ابتدای هر مسیری، نگرانی از عدم رسیدن به مقصد و توقف در پیچ و خم جاده وجود دارد. بنده نیز در حرکت به سوی خدا، نگران توقف، عقبگرد و یا سوءعاقبت است؛ لکن در این آیه به او بشارت داده میشود که با حرکت در «صراط» عاقبت بخیری و وصال به حق در انتظار اوست.
راهی برای تربیت و اصلاح
بشارت دیگر، عبارت «صراط ربّک: راه پروردگارت» میباشد. این راه، راهِ مربی مخلوقات است؛ کسی که آنان را به سوی کمال رشد داده و شخصیت ایشان را به شایستگی تربیت میکند. وجود این راه بشارت میدهد که همه افراد، قابلیت تربیت و اصلاح را داشته و کمالپذیر هستند. حرکت در صراط، حرکت به سوی کمالات، حرکت به سوی اصلاحات و حرکت به سوی خوب شدن و خوب ماندن است.
به بیان دیگر، مربی حکیم، خود این راه را جهت پرورش بندگان خویش، پیش روی آنان نهاده و راه رسیدن به کمالات را به آنان نشان داده است.
مستقیم!
کلمه «مستقیما» نیز بشارت دیگری را در خود جای داده است. راه رسیدن به پروردگار و کمالات راه مستقیمی است بدین معنا که راهِ راستی بوده که افراط و تفریط در آن جای ندارد.
معنای دیگری نیز برا «مستقیم» در نظر گرفته شده است: راه مستقیم، راهی است که طلب قیام از رهرو دارد؛ یعنی او را وادار به ایستادن و مقاومت مینماید زیرا امکان اجرای این امر توسط افراد وجود دارد. با توجه به این معنا مشخص میشود که بندگان با حرکت در این مسیر، قابلیت مقاومت و ایستادگی و حرکت رو به جلو را دارند.
ابهامی وجود ندارد
ادامه آیه، بشارت دیگری را بیان میکند: «قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ» خدای سبحان در این عبارت، بشارت میدهد که برای گروهی از افراد، پیامها و نشانههای الهی تبیین و توضیح داده است.
خدای سبحان، معارف و مفاهیم عالیه را به گونهایی تفصیل کرده است که برای فهم بشر قابل درک باشد و این امر حاکی از میزان توجه و اکرام باری تعالی نسبت به انسان است.
مخاطبین این بشارت چه کسانی هستند؟
مخاطب این بشارت کسانی هستند که شرط پذیرش آن را در خود ایجاد نمودهاند و شرط دریافت این بشارت «تذکّر» به معنای توجه است. این افراد در دنیا اهل غفلت و بطالت نیستند.
اگر پرسیده شود که این افراد متوجه چه امری میباشند؛ پاسخ آن است که:
این افراد متوجه توانمندیها و استعدادهای خدادادی خویش بوده و تلاش میکنند که از آنها در راه بندگی و رسیدن به قرب الهی استفاده نمایند. به عنوان مثال خدای سبحان، توانایی کسب همه کمالات را در وجود افراد نهاده و کسانی که متوجه این امر باشند و برای به فعلیت درآمدن این استعداد تلاش نمایند؛ مشمول دریافت این بشارت قرار میگیرند.
به بیان دیگر، این افراد وجود خود را همچون معدنی مملو از جواهرات و گنجهای فوق تصور یافته و برای استخراج و ظهور آنها تلاش مینمایند.
امیرالمؤمنین علیه السلام در اشاره به این معنا فرمودند:
«دوائك فیك»[3]
«داروی تو در وجود توست!»
خانهای رویایی!
«لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِیهُمْ بِمَا كَانُوا یعْمَلُونَ»[4]
«براى آنها خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود و او، ولىّ و یاور آنهاست به جهت اعمال (نیكى) كه انجام مىدادند»
در این آیه چند بشارت قرار دارد که مخاطب آنها نیز، اهل ذکری هستند که در آیه قبل مطرح شد.
مالکیت بهشت
اولین بشارت در این آیه از کلمه «لَهُم» به دست میآید: «ایشان مالک خانهای در بهشت هستند»(لام مالکیت)
بهشت مِلک این افراد است و از آنجا که همه نعمات بهشتی جادوان است؛ این افراد برای همیشه مالک بهشت باقی خواهند ماند.
آرامش و امنیت
این خانه بهشتی با عنوان «دار السلام» توصیف شده است یعنی جایگاهی که هیچ آفتی در آن راه نداشته و هیچ خطری آن را تهدید نمیکند؛ به همین جهت سرشار از آرامش و نشاط بوده و نگرانی در آنجا وارد نمیشود.
کنارِ خدا…
بشارت بعدی، از عبارت «عند ربهم» به دست میآید که شاید بتوان گفت از سایر بشارتها از ارزش ویژهای برخوردار است: این افراد در حضور خدای سبحان همراه اولیاءالهی بوده و همواره از نعمت «درک حضور» لذت میبرند.
به بیان دیگر، پروردگار این افراد را به حضور خویش پذیرفته و این امر، بالاترین خوشی برای بنده است.
هو ولیّهم!
بشارت دیگر آن است که خدای سبحان «ولیّ» این افراد است. ولیّ چند معنا دارد:
- سرپرست و متولی امور.
- دوستدار.
- نعمت دهنده.
- …
با هر معنا که در نظر گرفته شود؛ بشارت عظیمی است که سرور فوق العادهای در دل بنده ایجاد میکند. زمانی که خدای سبحان، تکفل امور بندهای را بر عهده بگیرد و او را دوست داشته باشد؛ او را در حصن حصین خود قرار داده، از انواع بلایا محفوظ داشته، انواع نعمات را به او عطا میکند در حالی که بنده تنها خواهان قرب بیشتر است.
مخاطب این بشارت چه کسانی هستند؟
در ابتدا نیز بیان شد که مخاطبین این بشارت، گروهی است که در آیه سابق ذکر شد: «قَوْمٍ یذَّكَّرُونَ»؛ در پایان این آیه نیز، ویژگی دیگر ایشان بیان شده است. این گروه هیچگاه اهل ادعا و شعار نبوده و همواره عمل صالح و خالصانه داشتند(کانوا یعملون ماضی استمراری است).
تاریخ جلسه: 98/7/2 ـ جلسه 21
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه انعام، آیه126
[2] سعدی
[3] منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج7، ص36
[4] سوره مبارکه انعام، آیه127