یکی از درخواستهای بنده از خدای سبحان در روز عرفه این است:
«وَ أَذِقْنِي طَعْمَ الْفَرَاغِ لِمَا تُحِبُّ بِسَعَةٍ مِنْ سَعَتِكَ»
«خدایا! به من بچشان طعم گوارای فراغت از همه امور را که فقط مشغول چیزهایی باشم که تو دوست داری به وسعتی از وسعتت»
در این فراز بنده از خدا میخواهد که فکرش درگیر هیچچیز و هیچکس نباشد تا با آسودگی خاطر به بندگی عاشقانه بپردازد. البته این به معنای قطع ارتباط با اطرافیان نیست، بلکه به این معناست که ارتباطات فرد بر مبنای پسند خداوند برقرار میشود.
وقتی تکالیف و وظایف عاشقانه انجام شود، هیچ کاری سخت نخواهد بود و زحمتی نخواهد داشت. بندگی عاشقانه بسیار لذتبخش است؛ زیرا هم در زمان انجام تکلیف و هم در اوقات فراغت، فرد مشغول عاشقیست.
عاشق شو ورنه روزی کار جهان سر آید ناخوانده درس مقصود در بارگاه هستی [1]
بنده از خدا میخواهد که مزه عاشقی را به او بچشاند تا هیچگاه حسرت عشق عاشقانی چون اویس قرنی را نخورد.
البته با توجه به عبارت «أذقنی» درمییابیم که درک لذت عاشقی در این دنیای محدود در حدّ چشیدن است؛ اما لذت کامل عاشقی، در عالم نامحدود نصیب فرد خواهد شد.
بنده با بیان «بِسَعَةٍ مِنْ سَعَتِكَ» از خدای خویش میخواهد آنقدر به او وسعت وجودی بدهد که ظرفیت درک عشق به ربّ را داشته باشد. کسی که ظرفیت عاشقی را نداشته باشد، به محض چشیدن ذرهای از عشق، میخواهد همگان از عشق او مطلع شده و در میان افراد بدرخشد.
البته عاشقی، با پرداخت هزینه مالی و جانی همراه است:
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ…»[2]
«همانا خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را به بهاى بهشت خريده است. آنان در راه خدا مىجنگند تا بكشند يا كشته شوند…»
با توجه به کلمه «یقاتلون» درمییابیم عاشقی زحمتکشی دارد.
«وَ الِاجْتِهَادِ فِيمَا يُزْلِفُ لَدَيْكَ وَ عِنْدَكَ»
«و نیز (به من بچشان) طعم کوشش در آن چه که نزدیک میگرداند به تو و نزد توست»
امر دیگری که بنده از خدا میخواهد تا طعم آن را به او بچشاند، تلاش در امور مطلوب خداوند است که انجام آن امور موجب نزدیکی هر چه بیشتر به خداوند است.
نکتهایی که باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که فرد در عین تلاش، نباید منیّت داشته باشد و توفیق آن تلاش را هم از جانب خدا ببیند. خداوند به کسی که منیّت دارد و اعمال خیر را به خود نسبت میدهد، عنایتی نمیکند.
در قوانین اسلامی داریم: «عبد و هر آنچه دارد، در مالکیت مولاست» بنابراین عبد خدا همیشه خود را دست خالی میداند و وقتی در محضر خداوند قرار میگیرد دست خالی خود را نشان داده، خداوند هم بهترینهایش را نصیب این افراد میکند.
با توجه به عبارت «أذقنی» درمییابیم که جد و جهد در محضر خداوند لذت بخش و گواراست که از خدا میخواهیم مزه آن را به ما بچشاند.
تاریخ جلسه: 97/8/7. جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] جناب حافظ
[2] سوره مبارکه توبه، آیه111