قرآن در آیه 14 سوره مبارکه مائده میفرماید:
«وَ مِنَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ فَأَغْرَینَا بَینَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلىَ یوْمِ الْقِیمَةِ وَ سَوْفَ ینَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُواْ یصْنَعُونَ»
«و از كسانى كه ادّعاى نصرانيّت (و يارى مسيح) داشتند (نيز) پيمان گرفتيم؛ ولى آنها قسمت مهمّى را از آنچه به آنان تذكّر داده شده بود فراموش كردند؛ از اين رو در ميان آنها، تا دامنه قيامت، عداوت و دشمنى افكنديم. و خداوند، (در قيامت) آنها را از آنچه انجام میدادند (و نتايج آن)، آگاه خواهد ساخت»
«فَأَغْرَینَا بَینَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلىَ یوْمِ الْقِیمَةِ»
حب و بغض فی الله قانون دارد
مؤمن برای اِعمال محبت خویش تحت قانون الهی عمل میكند قانوناً همهی بندگان خداوند را دوست دارد و برای آنها دعا میكند مگر تنها كسانی كه خدا و رسول آنها را به دلیل سرپیچیشان محروم كردهاند.
مؤمن به دلیل آنكه در قلعهی امن الهی قرار دارد نسبت به برخوردهای سطحی دیگران واكنشی نشان نمیدهد تا این امر سبب شود آنان را از دعای خیر خود محروم كند تنها اهداف الهی میتواند محبت و بغض را ساماندهی كند و حُب فی الله و بغض فی الله را ایجاد كند حُب فی الله و بغض فی الله قانون و معیار و میزان دارد.
بندهی الهی عداوت با خلق ندارد
مفسرین عرفانی در رابطه با این آیه میگویند: اگر بندهای الهی باشد به دنبال عرصهای برای عداوت خویش نیست، زیرا اصلا عداوتی نسبت به خلق ندارد تا جولانگاهی لازم باشد و به راحتی از خطای دیگران در می گذرد.
انسان الهی به راحتی دشمنی و نفرین … نمیكند، آنها وسیلهی هدایت دیگرانند نه راهی برای نفرین و نابودی افراد.
در لطایف آمده است در اطراف رودخانهی دجله دو گروه بودند كه گروهی مشغول بساط طرب و ساز و آواز و گروه دیگر در خدمت روحانی بزرگوار بودند آن روحانی به تدریس شاگردان خود مشغول بود شاگردان از حلم استاد خود تعجب كردند و معترض شدند كه چرا تذكری نمیدهد و اعتراض نمیكند. استاد دست به دعا بلند كردند كه: خدایا! همانطور كه دل اینها را در این دنیا خوش كردی در آن عالم هم خوش كن یك سال بعد آن گروه ساز و طنبورها را شكسته و توبه كردند.
عداوت نماد نقص
وجود عداوت نشان نقص است حال اگر این عداوت در وجود افراد حق باور باشد شدت نقص بیشتر است.
بنده محبوب
در روایتی آمده است:
«إذا أحبّ اللّه عبدا يقول لجبرئيل قد أحببت فلانا فأحبّه فيحبّه جبرئيل عليه السّلام ثم ينادي في أهل السماء إنّ اللّه قد أحبّ فلانا فأحبوه فيحبّه أهل السماء ثم يوضع له المحبّة و القبول في الأرض» [1]
وقتی خدا بندهای را دوست داشته باشد جبرئیل ندا میكند كه خداوند فلان بنده را دوست دارد منِ جبرئیل هم او را دوست دارم شما هم(ملائكه) او را دوست داشته باشید سپس تمام اهل آسمان دوستدار او میشوند. بندهای كه در زمین محبوب است اول خدا او را دوست داشته سپس جبرئیل و ملائكه آسمان و مردم زمین نیز بالتبع او را دوست خواهند داشت.
تاریخ جلسه: 89/1/14 ـ جلسه 18
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج 5، ص 484