سوره مبارکه انعام، آیه 165
«وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ»
«و اوست كسى كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد و بعضى از شما را بر برخى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد آرى پروردگار تو زودكيفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است»
خود را ناتوان نپندارید
یکی از تفکرات ناصحیح، احساس ضعف و ناتوانی است، خدای سبحان بنده را خلیفه خود قرار داده، همانطور که خداوند قادر بر هر امری است خلیفه او نیز قدرتمند است و هرگز نباید احساس ضعف و ناتوانی کند. خداوند متصرف در امور است و خلیفه او نیز قدرت تصرف در امور را داراست.
اگر گاهی اوقات تصمیم به ترک عادتی ناصحیح داریم یا قصد هجرت از اخلاق رذیله را داریم اما خود را ناتوان میانگاریم گرفتار تفکری شدهایم که به نصّ قرآن کریم ناصحیح است.
امتیازات مختلف
یکی دیگر از تفکرات نادرست این است که بابت مصرف نابجای امتیازات مواخذه نمیشویم، افراد نسبت به یکدیگر امتیازات مختلفی دارند؛ امتیاز مالی، مقامی، اعتقادی و … در مقابل هریک از این امتیازات وظایفی وجود دارد، هرگونه سوء استفاده از امتیازات و مصرف ناصحیح آن (مانند کبر و فخر فروشی و …) مؤاخده الهی را به دنبال دارد.
هر امتیازی حکمتی دارد
یکی از تفکرات صحیح آن است که در هر نعمت و امتیازی آزمونی وجود دارد که اگر در آن آزمون سربلند بیرون نیاییم فوراً در همین عالم گرفتار عذاب الهی میشویم؛ چرا که «إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ»
عذاب الهی گاهی در ظاهر نمود دارد و گاه ظهور آن نیاز به دقت نظر دارد؛ مانند عذاب رها شدگی و خواری نزد خدای سبحان که در دعای ابوحمزه به آن اشاره شده و میفرماید: «وَ أَسْقَطْتَنِي مِنْ عَيْنِكَ فَمَا بَالَيْت» یا اصرار بر معصیت و عدم جبران آن.
امتحانات الهی
بسیاری از نعماتی که از آن برخورداریم بعد از گذراندن آزمون و سربلندی از آن به دستمان رسیده است، آزمونهای الهی از آن روست که عالم از جاهل، مؤمن از مشرک، محبّ از منافق و … شناخته شود. همانطور که سرافکندگی در آزمون های الهی موجب عقوبت است سربلندی از آزمون نیز سبب رفعت است. این رفعت ختم به یک موفقیت نیست و محدود به زندگی فعلی او نمیشود بلکه طیف بسیار وسیعی دارد و حتی به گذشته او نیز سرایت میکند به عنوان مثال بسیاری از گناهان را میپوشاند و عیوب را مستور میکند.
سوره مبارکه اعراف، آیه 10
«وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ»
«و قطعاً شما را در زمين قدرت عمل داديم و براى شما در آن وسايل معيشت نهاديم [اما] چه كم سپاسگزارى مىكنيد»
فقط برخی شاکرند
یکی از تصورات نادرستی که اکثر افراد گرفتار آن هستند تصور استفاده صحیح و شکر نعمات است. قرآن کریم میفرماید گرچه نعمات افراد بسیار زیاد است، اما گمان نکنید همه افراد شکر آن را به جا میآورند و از این امکانات استفاده میکنند بلکه تنها تعداد کمی شکر به جا میآورند«قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ».
مصادیق ناشکری
- استفاده نکردن از تمام توان و موجودی، مصداقی از شکر نکردن است. با بیان مثالی موضوع را بیشتر تقریب به ذهن میکنیم، تصور کنید فرزندتان از دین فاصله گرفته است آیا برای بازگرداندن او به راه صحیح از تمام وسع و توان خود استفاده می کنید؟ آیا در دعا کردن برای او کوتاهی نمیکنید و یا در آشنا کردن او با مجامع مذهبی یا مومنین تمام تلاشتان را بکار میگیرید؟ آیا سعی می کنید در رفتارتان او را راغب به دین کنید؟ و…
- یکی از مصادیق ناشکری این است که بنده قدرتی که خدای سبحان به او عطا کرده را در راه غیر حق مصرف کند حال آنکه اگر قدرتش را برای خدا و در راه او صرف میکرد، خداوند دنیا و آنچه در آن است را به خدمت او در میآورد همچنانکه در حدیث قدسی آمده خداوند به دنیا امر کرده: «یا دنیا اخدمی من خدمنی و اتعبی یا دنیا من خدمک …» ای دنیا به هرکس خدمتی به من کرده خدمت کن و هرکس به دنبالت میآید را خسته کن.
سوره مبارکه اعراف، آیه 17
«ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ»
«آنگاه از پيش رو و از پشتسرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مىتازم و بيشترشان را شكرگزار نخواهى يافت»
جهات چهارگانه
شیطان سوگند یاد کرده بر بندگان از چهار جهت: پیش رو، پشت سر، راست و چپ وارد شود.
تفاسیر عرفانی این جهات چهارگانه را چنین تعبیر کردهاند: سمت راست:امور معنوی، سمت چپ: امور مادی، پیش رو: عالم آخرت، پشت سر: مال و فرزند. این تصور که شیطان فقط انسان را در امور مادی فریب میدهد و در معنویات رخنه نمیکند و یا فقط در مال و فرزند او را وسوسه میکند و آسیبی به آخرت او وارد نمیکند بسیار اشتباه است.
همانطور که شیطان میتواند حرص به مادیات در انسان ایجاد کند میتواند در امور معنوی او نیز وارد شود و عُجب را بر او عارض کند و یا همانطور که میتواند از طریق مال و فرزند او را فریب دهد میتواند او را نسبت به امر آخرت بیتفاوت کند و با وعده ارحمالراحمین بودن خداوند یا صفات دیگر او، بنده را در انجام وظایف واجبش سهل انگار کند.
عامل گوساله پرستی
ذیل آیه 51 سوره مبارکه بقره علت گوسالی پرستی بنیاسرائیل عدم توسل و اطمینان خاطر آنان از ایمان خویش در غیاب حضرت موسی علیهالسلام بود. آنان بعد از رها شدن از چنگال فرعون و رهایی از آزار و اذیت او از دعا و توسل خود کاستند و بعد از مدتی گرفتار گوسالهپرستی شدند.
سوره مبارکه اعراف، آیه30
«فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ»
«در حالى كه] گروهى را هدايت نموده و گروهى گمراهى بر آنان ثابت شده است زيرا آنان شياطين را به جاى خدا دوستان [خود] گرفتهاند و مىپندارند كه راهيافتگانند»
تبعیت از شیطان
قرآن کریم از گروهی سخن میگوید که گرفتار تصوری بس اشتباه شدهاند، آنان هم تابع شیطان هستند و هم گمان میکنند مرتکب هیچ خطا و اشتباه نشدهاند. شاید ابتدای امر چنین تصور کنید که این آیه در ارتباط با ما هرگز صدق نمیکند اما با بیان مثالی مصداقی از آیه را در ارتباط با خود بیان میکنیم: گاهی با مشاهده افرادی که در ظاهر پوشش شرعیای ندارند تصور میکنیم ما از آنان بسیار برتریم در حالیکه این تصور تصوری نادرست و شیطانی است؛ زیرا ممکن است ما با وجود تقید ظاهریمان به شریعت گرفتار عُجب و غرور شویم و در آخر کار از جاده شریعت خارج گردیم درحالیکه آن فرد به ظاهر غیرمؤمن منقلب شود و توبه کند و گذشته نادرستش را جبران نماید و ما با تفکر ناصحیحمان از شیطان تبعیت کنیم و گرفتار خطا و اشتباه شویم.
تاریخ جلسه : 98/11/12 ـ جلسه 28
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»