مقدمه
افراد در هر جایگاه و موقعیتی، نیازمند توانمند شدن و توانمند بودن هستند؛ زیرا فطرت انسان از ضعف گریزان است. اگر انسان بخواهد بر اساس فطرت خویش زندگی نماید؛ میبایست همواره از ضعف و ناتوانی به سوی قوت و توانایی حرکت کند بنابراین ضروری است با عوامل توانمندی آشنا شده تا به مطلوب خویش دست پیدا کند.
ریشه اصلی بسیاری از ملالتها و اندوهها ناتوانی است. ناتوانی، موجب ناکامی شده و نارضایتی را در پی دارد. فرد ناتوان، ارزش شخصیتی خویش را از دست داده و منزوی میشود. بنابراین توانمندی، مسیر رسیدن به موفقیت و در نهایت رضایتمندی و سرور است و هر چه بر توانمندی فرد افزوده شود؛ رضایت و نشاط بیشتری زندگی او را در بر میگیرد.
بنده، خواهان توانمندیی است که آسیبزا نباشد یعنی او را گرفتار عجب، کبر و غرور نکرده و باعث ظلم او به دیگران نشود. بنده، به نیکی میداند که هر آن چه قدرت در اختیار اوست تنها از ناحیه خدای سبحان میباشد و به این حقیقت اقرار مینماید:
«لاحَول ولا قُوة الّا بالله العَلیّ العَظیم»
«هیچ قدرت و قوتی وجود ندارد مگر از ناحیه خدای بزرگ بلندمرتبه»
در بستر نهجالبلاغه و در بخش حکمتها، به بررسی راهکارها و نشانههای توانمندی میپردازیم:
همّت متعالی، عامل توانمندی
«الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ ینْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ»[1]
«بردباری و درنگ دو فرزند یک شکماند که همت متعالی آن دو را زاییده است»
حلیم بودن و سنجیده اقدام کردن، مانند دو برادر دوقلو از یکدیگر جدا نشده و مولود همت متعالی هستند. (توأمان: دو فرزند که از یک شکم زاییده شدهاند)
بردباری و درنگ، دو علامت توانمندی هستند زیرا حلم، یکی از نشانههای بهرهمندی از عقل است، در حقیقت فرد حلیم، از توانایی تدبیر در امور گوناگون و برخورد صحیح و عقلانی بهرهمند است.
در حکمت دیگری حضرت در ارتباط با حلم میفرمایند:
«الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ»[2]
«حلم، خانواده است»
فرد حلیم، گویا خانواده و بستگانی دارد که در هر حال از وی حمایت مینمایند؛ لذا او هیچگاه احساس ضعف نمیکند.
«أناة» نیز به معنای تأمل و دقت فراوان است، این امر نماد توانمندی است زیرا فرد، توانایی پرهیز از تصمیم و اقدام شتابزده و هیجانی را دارد، او پیش از تصمیمگیری و شروع عمل، تأنی داشته تا جوانب گوناگون امر را بررسی نماید. در حقیقت او از عنصر زمان برای جهت کسب آگاهی و آمادگی برای انتخاب آگاهانه استفاده میکند، یکی از فواید این امر آن است که به دلیل انتخاب آگاهانه و عاقلانه، انسان پس از تصمیم گیری یا اقدام به عمل، هیچگاه از انتخاب خود دست برنداشته و عاشقانه به مسیر پیشرو ادامه میدهد.
درنگ پیش از عمل، در اعمال عبادی نیز توصیه شده است: در آداب الصلوة آمده مستحب است بنده پیش از شروع نماز، اذان و اقامه بگوید تا آماده قرار گرفتن در محضر مولا شود و سفر معراجی خود را با مقدمات شروع نماید.
اقدامات شتابزده یا تقلیدی و تصمیمات احساسی و غیرعقلانی با توانمندی فرد منافات دارد؛ زیرا نشان میدهد که او توانایی استفاده از زمان را برای بررسی جوانب امر و اتخاذ تصمیم صحیح نداشته است.
طبق فرمایش امیرالمؤمنین ریشه این دو امر، همت متعالی است. افرادی که صاحب همت بلند هستند؛ از انواع توانمندیها برخوردارند:
- قدرت مبارزه با وساوس شیطانی و خطورات نفسانی را دارد.
- توانایی ایستادگی در برابر دشواریها را داشته و در مقابل مشکلات سر خم نمیکنند.
- برای رسیدن به اهداف خویش، تمام توان و موجودی خود را برای رسیدن به مقصود به کار میگیرند.
- …
یکی از مصادیق صاحبان همت متعالی، شهداء هستند؛ همت آنان به امری ورای دنیا و آخرت تعلق داشت و تنها، خواستار رضایت و قرب خدای سبحان و رسیدن به بینهایت بودند، هدف زیبای آنان، نشاندهنده همت متعالی ایشان بود.
همّت متعالی این توانایی را به انسان میدهد که در هر شرایطی بر اساس عقلانیت رفتار کرده و در تصمیمگیریهای خویش تأمل داشته باشد؛ بنابراین، حلم و درنگ علامت توانمندی و همت متعالی عامل توانمندی است.
طلب علم، عامل توانمندی
«مَنْهُومَانِ لَا یشْبَعَانِ طَالِبُ عِلْمٍ وَ طَالِبُ دُنْیا»[3]
«دو گرسنه هستند که هیچگاه سیر نمیشوند: جوینده علم و جوینده مال»
در این فرمایش، حضرت دو گرسنه سیری ناپذیر را معرفی مینمایند که یک در اوج توانمندی و دیگری در نهایت ضعف است: طالب علم و طالب دنیا!
چرا طالب علم توانمند است؟
حضرت با تشبیه طالب علم به فرد گرسنه، گویا علم را تشبیه به غذا نمودند. همانگونه که غذا موجب توانمندی انسان میشود؛ علم نیز توانایی فرد را افزایش میدهد. علم، غذای روح است؛ غذایی از جنس نور[4]! بنابراین توانی که علم در اختیار انسان قرار میدهد با توانی که از مصرف غذای مادی به دست میآید؛ قابل قیاس نیست.
از سوی دیگر، غذای مادی تنها بر جسم انسان اثرگذار است لکن طلب علم، انواع توانمندیها را در اختیار انسان قرار میدهد؛ مانند توان فکری، توان عبادی، توان برقراری ارتباطات سالم و…
همچنین، علم، امری مقدس بوده و طالب آن دارای همتی متعالی میباشد. انسانِ عالم، متصف به صفت «علیم» خدای سبحان شده و شبیه پروردگار که مصدر قدرت است، میگردد. لذا طالب علم، در مسیر توانمندی گام برمیدارد.
طالب علم، به گرسنهای شبیه است که هیچگاه سیر نمیشود یعنی در هر حال توانایی کسب علم را در خود احساس میکند و هیچ امری حتی افزایش سن، بر خواست وی اثرگذار نیست.
خدای سبحان، به پیامبر خویش که در اوج قدرت و ایمان قرار دارد امر نموده تا برای افزایش علم خویش دعا کند:
«قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْما»[5]
«ای پیامبر بگو: «پروردگارا! علم مرا افزونی بخش!»
در حقیقت خدای سبحان یادآور میشود که انسان میبایست خود، خواهان افزونی قدرت خویش باشد و هیچگاه از طلب علم دست بر ندارد.
طالب علم توانایی رسیدن به امور متعالی را در خویش یافته و در این مسیر نه تنها توان او رو به افول نرفته بلکه افزایش مییابد؛ لذا «طلب علم» علاوه بر آن که عامل توانمندی است؛ علامت توانمندی نیز محسوب میشود.
چرا حرص به مادیات، عامل ضغف است؟
در مقابل طالب علم، فرد دیگری قرار دارد که بسیار ناتوان است: طالب دنیا! حرص به مادیات و امور پست، عامل ضعف انسان است؛ زیرا هر چه نیاز او تأمین شود حرص او پایان نمیپذیرد و خواهان مادیّات بیشتر است. اما ضمن هدر رفتن استعدادها و سرمایههایش، به مقصود نرسیده و ناتوان در برآوردن آرزوی خویش است. به علاوه، در گذر زمان، شاهد نابودی و از بین رفتن داراییهای مادی خویش است، گویا برای رسیدن به یک سراب، تلاش میکرده و اکنون خود را سرخورده و ناکام مییابد.
دنیا و مادیات آن امور کمارزشی هستند که طلب آن حکایت از همت پست فرد دارد. طالب دنیا، خود را ناتوان در دستیابی به امور متعالی دانسته و به کسب امور پست بسنده میکند و در این مسیر روز به روز توانایی خود را از دست میدهد؛ لذا «طلب مادیات» علاوه بر آن که عامل ناتوانی است؛ علامت ناتوانی نیز محسوب میشود.
لازم به یادآوری است «قرار دادن دنیا به عنوان هدف و غایت» مذموم است؛ اما تلاش برای به دست آوردن دنیایی که مقدمه کسب خیرات و مزرعه آخرت است؛ مذموم نیست. دنیا مسجدی است که در آن بندگان، به عبادت پروردگار خویش مشغول اند و محلی است برای سیر و سلوک!
با توجه به فرمایش حضرت امیرالمؤمنین، هر فرد میتواند برای محک زدن میزان توانمندی خویش، تمایلات خود را بررسی نماید؛ آیا خواستار امور متعالی است یا به امور پست بسنده میکند؟
از حضرت امیرالمومنین علیه السلام که یدالله و نماد قدرت الهی هستند عاجزانه درخواست میکنیم ما را در مسیر توانمندی یاری نمایند.
تاریخ جلسه: 1399.7.7
ادامه جلسه اول
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه (مرحوم فیض الاسلام)، حکمت452
[2] نهج البلاغه(مرحوم فیض الاسلام)، حکمت 410
[3] نهج البلاغه(مرحوم فیض الاسلام)، حکمت449
[4]قال رسول الله: «العلمُ نورٌ…»، مصباح الشریعة، ص16
[5] سوره مبارکه طه، آیه 114