حضرت خدیجه (س) ـ امّ المؤمنین

حضرت خدیجه (س)، اوّلین بانوی اسلام

 

حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، بزرگ بانوی اسلام که 55 سال قبل از بعثت چشم به جهان گشود، و 15 سال قبل از بعثت در کنار پیامبر خاتم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله قرار گرفت. او اولین زنی بود که همراه با علی علیه‌السلام مخفیانه به پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌و‌آله ایمان آورد.

در روایتی از امام محمّد باقر علیه‌السلام آمده است:

« مَا أَجَابَ رَسُولَ اللَّهِ ص أَحَدٌ قَبْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ خَدِيجَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا وَ لَقَدْ مَكَثَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِمَكَّةَ ثَلَاثَ سِنِينَ مُخْتَفِياً خَائِفاً يَتَرَقَّبُ وَ يَخَافُ قَوْمَهُ وَ النَّاسَ»‏[1]

«هيچ كس قبل از عليّ بن أبى طالب و خديجه رسول اكرم را اجابت نكرد، و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در مكّه سه سال پنهان و خائف و منتظر بود و از قومش و مردمان مى‌‏ترسيد»

 

و سرانجام بعد از قریب 25 سال همراهی و همگامی با ایشان، در دهم ماه مبارک رمضان، در سن 65 سالگی چشم از جهان فرو بست و پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله را در فراقی جانسوز تنها گذاشت.

 

«إِنَّ أَبَا طَالِبٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ تُوُفِّيَ فِي آخِرِ السَّنَةِ الْعَاشِرَةِ مِنْ مَبْعَثِ رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ تُوُفِّيَتْ خَدِيجَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا بَعْدَ أَبِي طَالِبٍ بِثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فَسَمَّى رَسُولُ اللَّهِ ذَلِكَ الْعَامَ عَامَ الْحُزْنِ» [2]

این واقعه‌ی جانسوز که به فاصله اندکی از وفات ابوطالب علیه‌السلام، عمو و حامی پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌و‌آله روی داد، به حدّی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را مثأثر نمود که ایشان، آن سال را «عام الحزن» نامید.

 

جایگاه حضرت خدیجه (س) نزد خدای سبحان

 

در مقام خدیجه همان بس که جبرئیل به پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌گوید سلام خدای خدیجه را به خدیجه برسان.

«وَ قَالَ ابْنُ هِشَامٍ‏ حَدَّثَنِي مَنْ أَثِقُ بِهِ أَنَّ جَبْرَئِيلَ أَتَى النَّبِيَّ ص فَقَالَ أَقْرِئْ خَدِيجَةَ مِنْ رَبِّهَا السَّلَامَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا خَدِيجَةُ هَذَا جَبْرَئِيلُ يُقْرِئُكِ مِنْ رَبِّكِ السَّلَامَ قَالَتْ خَدِيجَةُ اللَّهُ‏ السَّلَامُ‏ وَ مِنْهُ‏ السَّلَامُ‏ وَ عَلَى جَبْرَئِيلَ السَّلَامُ.» [3]

روزی پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله در حضور خدیجه بودند و فرمودند: ای خدیجه این جبرئیل است، سلام خدای تو را به تو می‌رساند. خدیجه سلام‌الله‌علیها می‌فرماید: خدا خود، سلام است و همه‌ی سلامتی از ناحیه او است و بر حامل سلام هم که جبرئیل است، سلام می‌رساند.

 

جایگاه حضرت خدیجه(س) نزد پیامبر اکرم (ص)

 

خدیجه پیوسته پشتیبان و یاور صادق پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌و‌آله بود. او چه شخصیتی را دارا بود که وجود مقدس پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌و‌آله با او آرامش می یافت؟!

ذَكَرَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ يَسَارٍ …….. وَ كَانَتْ خَدِيجَةُ وَزِيرَةَ صِدْقٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا[4]

 

از دست دادن خدیجه سلام‌الله‌علیها چنان برای پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله دردناک بود که پس از سالها وقتی بیاد ایشان می‌افتادند می‌گریستند.

وَ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ‏ ذَكَرَ النَّبِيُّ ص خَدِيجَةَ يَوْماً وَ هُوَ عِنْدَ نِسَائِهِ فَبَكَى فَقَالَتْ عَائِشَةُ مَا يُبْكِيكَ عَلَى عَجُوزٍ حَمْرَاءَ مِنْ عَجَائِزِ بَنِي أَسَدٍ فَقَالَ صَدَّقَتْنِي إِذْ كَذَّبْتُمْ وَ آمَنَتْ بِي إِذْ كَفَرْتُمْ……..[5]

روزی پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله هنگام ذکر خدیجه سلام‌الله‌علیها گریست. عایشه به ایشان گفت: برای چه برای پیرزنی گریه می‌کنید؟ پیامبر فرمودند: خدیجه سلام‌الله‌علیها هنگامی که همه مرا تکذیب می کردند مرا تصدیق نمود و هنگامی که مردم به من کافر بودند ایمان آورد.

بر دین خدا یاریام کرد و با مالش به کمکم شتافت. خدا به من فرمان داد تا او را به قصری زمردین در بهشت که سختی و محنتی در آن نیست، بشارت دهم.

 

خدیجه (س)، نماد عقل و عشق

 

خدیجه سلام الله علیها بانویی که عقل و عشق را به جلوه گذاشته است.

او نماد عقل است که دنیا و تمام امکانات ظاهری به چشمش نیامد و یتیم مدینه، پیامبرآخر الزمان را برگزید و تمام ثروت و دارایی اش را فدای او ساخت.

ثروتی که پیرامون آن نوشته اند: «هشتاد هزار شتر، اموال تجاری او را حمل و نقل می کردند، بارگاهی از حریر سبز با ابریشم بر بام خانه‌اش برافراشته بود که مردم در آنجا رفت و آمد نموده و به فقرا کمک می شد، چهار صد غلام و کنیز امور اقتصادی و شخصی او را اداره می کردند.

عاقل تر از او کیست که در انتخاب بین دنیا و دین، یکباره سرمایه‌ی خویش را به جهت اعتلای دین، به پیکر نوپای اسلام، تزریق کند؟

او پس از انتخاب زیبایش نزد عمویش ورقة بن نوفل رفت و اموال فراوانی به او داد و گفت: این ها را نزد محمد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله ببر و بگو این اموال هدیه به شماست و هرگونه می‌خواهی در آن تصرف کن و هر چه غلام و کنیز و ثروت و ملک دارم، همه را به احترام حضرت، به او بخشیدم. ورقة بن نوفل نیز کنار کعبه آمد و بین زمزم و مقام ابراهیم ایستاد و با صدای بلند گفت: ای عرب! بدانید که خدیجه شما را شاهد می‌گیرد که خود و همه ثروت خود از غلامان، کنیزان، املاک، دام ها، مهریه و هدایایش را به محمد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله بخشیده است و همه آنها هدیه‌ای است که محمّد آن را پذیرفته است و این کار خدیجه به خاطر علاقه و محبت او به محمد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله است. شما در این باره گواه باشید و گواهی دهید[6]

او نماد عشق است. عشق عجیب و غریبی که در اوج موقعیت بالای اجتماعی با وجود اینکه مورد ملامت و مطرود شدن تمام زنان قریش قرار می‌گیرد، ولی ذره‌ای از عشق و ارادت به پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌و‌آله دست بر نمی دارد.

عاشقانه‌های خدیجه سلام الله علیها را می توان در غذا بردن برای پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله به غار حرا مشاهده نمود. این چه عشقی است که گامهای خدیجه را  چهل روز از مکه، تا بالای کوه حرا می کشاند تا به پیامبرص غذا برساند؟

او در عرصه‌ی عاشقی، با گذشتن از تمام امکانات رفاهی و استقامت در محاصره‌ی اقتصادی شدید شعب ابیطالب، عشق خود را ثابت نمود.

«وَ كَانَتْ خَدِيجَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا لَهَا مَالٌ كَثِيرٌ فَأَنْفَقَتْهُ عَلَى‏ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الشِّعْب‏»[7]

 

ثروت خدیجه (س)، سودمند‌ترین انفاق

 

اموال خدیجه سلام الله علیها، نقش اساسی در نجات اسلام و مسلمانان از نابودی ایفا کرد تا آنجا که پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله در ماجرای شعب فرمودند:

«مَا نَفَعَنِي مَالٌ قَطُّ مَا نَفَعَنِي مَالُ خَدِيجَة»[8]

«هیچ ثروتی، هرگز مثل ثروت خدیجه به من سود نرساند»

سرمایه خدیجه چه طهارتی داشت که اینگونه مورد قبول پیامبر خدا واقع گردید؟!

 

احترام به شخصیت پیامبر(ص)

 

خدیجه سلام‎الله‌علیها به رغم اموال فراوان و موقعیت اجتماعی ویژه‌ای که داشت، در برخورد با رسول اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله، همواره حرمت او را پاس می‌داشت و کوچک‌ترین رفتاری که نشانی از اظهار برتری دهد از خود بروز نمی‌داد. جلوه‌ای عالی از این رفتار را می‌توان در ماجرای عروسی ایشان مشاهده نمود.

هنگامی‌که مراسم عقد پایان یافته و پیامبر می‌خواست به خانه عمویش ابوطالب برگردد، بزرگ بانوی قریش که اینک همسر پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌و‌آله گشته بود، این گونه او را مخاطب قرار می‌دهد: به خانه‌ی خودتان وارد شوید، خانه‌ی من خانه‌ی شماست و من کنیز شما هستم. [9]

 


[1] بحار الانوار،ج18، ص 188

[2] بحارالانوار، ج19، ص25

[3] بحار الانوار، ج6، ص 11

[4] بحارالانوار، ج19، ص 5

[5] بحارالانوار، ج16، ص 8

6 بحارالانوار، ج19، ص 65

[7] بحار الانوار، ج19، ص 1

[8] بحارالانوار، ج19، ص 63

[9] بحارالأنوار، ج16، ص4: «….. وَ خَطَبَ أَبُو طَالِبٍ الْخُطْبَةَ الْمَعْرُوفَةَ وَ عَقَدَ النِّكَاحَ فَلَمَّا قَامَ مُحَمَّدٌ ص لِيَذْهَبَ مَعَ أَبِي طَالِبٍ قَالَتْ خَدِيجَةُ إِلَى بَيْتِكَ فَبَيْتِي بَيْتُكَ وَ أَنَا جَارِيَتُكَ»

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *