حسن خلق و سوء خلق از نگاه امام صادق (ع)
امام صادق علیهالسلام به سفیان ثوری میفرمایند:
«لَا سُؤْدَدَ لِسَيِّئِ الْخُلُقِ»[1]
«سروَری، شایسته بداخلاق نیست»
«سُؤْدَدَ» به معنای سیادت و برتری است. وقتی کسی بد اخلاق باشد هیچ فردی روی سخن او حساب باز نمیکند. نظراتش برای هیچ کس صائب و محترم نیست و هیچ کس او را برتر و بزرگ نمی شمارد.
در روایت دیگری امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«مَنْ ساءَ خُلْقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ»[2]
« هر که بدخوئی کند خود را عذاب کرده است»
واضح است بد اخلاقی عملی است منتسب به خود ما. استفاده نکردن از گزینههای سالم موجب بد اخلاقی میشود. گرفتاریهای بعد از بداخلاقی ساخته دست خود انسان است. او خود، موجب میشود تا گرفتاری ها برای او ایجاد شود. به واسطه کج خلقی ضررهای عظیمی به او وارد شده و از منافع بزرگ محروم می شود، و عاقبت هم به عذاب اخروی دچار میگردد.
بداخلاق از توفیق توبه محروم است
امام صادق علیهالسلام در روایت دیگری می فرمایند:
«مَا مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا وَ لَهُ تَوْبَةٌ وَ مَا مِنْ تَائِبٍ إِلَّا وَ قَدْ تَسْلَمُ لَهُ تَوْبَتُهُ مَا خَلَا السَّیِّىَ الْخُلُقِ لِأَنَّهُ لَا یَتُوبُ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا وَقَعَ فِی غَیْرِهِ أَشَرَّ مِنْهُ» [3]
«هیچ گناهى نیست جز اینكه توبهاى دارد و هیچ توبه كنندهاى نیست جز اینكه توبهاش براى او سالم و دست نخورده مىماند مگر كسى كه بداخلاق است؛ زیرا چنین كسى از هیچ گناهى توبه نمى كند جز اینكه در گناهى بدتر از آن وارد مىشود.»
از همه گناهان میتوان توبه کرد و هر تائبی هم امکان توبه دارد، غیر از فرد بد اخلاق. اما چرا بد اخلاق اهل توبه نیست؟ یا اگر توبه کند توبهاش سالم نمیماند؟
زیرا دائما از یک گناه توبه میکند، اما به دلیل بد اخلاقی در گناه بعد از گناه سابق وارد میشود. بد اخلاقی توفیق توبه را از انسان سلب کرده و نهایت مشکل را برای انسان ایجاد میکند. بداخلاق عزت اجتماعی و محبوبیت نزد خلق ندارد.
*در جلد72 بحارالانوار بابی با عنوان «جوامع مساوی الاخلاق» وجود دارد که به بدخلقی از نگاه امام صادق پرداخته است:
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«سِتَّةٌ لاَ تَكُونُ فِي اَلْمُؤْمِنِ: اَلْعُسْرُ وَ اَلنَّكَر وَ اَللَّجَاجَةُ وَ اَلْكَذِبُ وَ اَلْحَسَدُ وَ اَلْبَغْي»[4]
«شش خصلت در مومن نیست: سخت گيري و كارشكني و لجبازي و دروغگويي و حسدورزي و ستمكاری»
شش چیز اساس و بنیان بد اخلاقی است که در هیچ مؤمنی نباید باشد.
- اَلْعُسْرُ(سختگیری): بعنوان مثال فردی از ارتباطات اجتماعی خوبی بهرهمند است اما بسیار جزئینگر و سختگیر است؛ و همین امر موجب بدخُلقی او میشود.
حضرت میفرمایند: به اندازهای که فرد بد اخلاق باشد، سختگیر است و خود به خود زندگی بر علیه او میشود.
خوش اخلاق معتقد است: «الخیرُ فی ما وَقَعَ»(هرچه پیش میآید انشاءالله خیر است) و با اعتقاد به این جمله زندگی را بر خود آسان میگیرد، اما بد اخلاق سختگیر است.
افراد آسانگیر در هنگام گرفتاری شاکر خدای سبحان هستند بدان جهت که معتقدند گرفتاری در دنیا موجب درامان ماندن از عذاب اخروی است. عذاب دنیوی گذرا و کوتاه است اما عذاب اخروی است که جاودان و پایدار خواهد بود، به همین جهت عذاب دنیا را بر عذاب آخرت ترجیح میدهند. با نگاه زیبا به مشکل نگاه میکنند و گرفتاری برای آنها آسان میشود.
اگر کار را سخت کنیم نه تنها به خودمان ضرر وارد میکنیم بلکه به اطرافیان خویش نیز ضرر رسانده ایم؛ زیرا اطرافیان نیز از سختی ما دچار عذاب می شوند.
- «اَلنَّكَر» امور غیر متعارف از مؤمن دیده نمیشود. مطابق با عرف زندگی میکند. ریشه و اساس غیر متعارف زندگی کردن به جهت کسب شهرت و دیده شدن است.
- اَللَّجَاجَةُ، در مؤمن لجبازی مشاهده نمیشود. مرغ او یک پا ندارد. روی حرف غلط ده سال پیش خود پافشاری ندارد؛ زیرا معتقد است عقل او رشد یافته است. سماجت و اصرار بیجا ندارد.
- اَلْكَذِبُ، مؤمن دروغگو نیست.
- اَلْحَسَدُ، مؤمن حسود نیست. حتی از فرد کوچکتر از خود هم سخن حق را می پذیرد.
- اَلْبَغْي، بر دیگری ستم نمیکند.
تعریف حُسن خلق
از امام صادق علیه السلام در باره حسن خلق سؤال شد و حضرت به سه امر تصریح فرمودند:
«تُلِینُ جانبَک وَ تُطیبُ کلَامَک وَ تَلْقی أَخَاک بِبِشْرٍ حَسَنٍ»[5]
بحث حسن خلق از نگاه حضرت 3 محور دارد: 1.رفتاری 2.گفتاری 3.حالاتی.
نرمخویی و انعطافپذیری(رفتاری)
تُلِینُ جانبَک: «جانب» به معنای پهلو و کنار است که میتواند بیانگر نرمخویی و انعطافپذیری در روابط اجتماعی باشد. انعطافپذیری موجب کاهش آسیب و مشکلات ارتباطی میشود.
خوشگویی(گفتاری)
تُطیبُ کلَامَک: طیب کلام به معنای خوب سخن گفتن است. سخن گفتن یکی از راههای ارتباطی است. سخن نیکو و زیبا نقش مهمی در تقویت صمیمیّت میان افراد دارد.
خوشرویی(حالاتی)
تَلْقی أَخَاک بِبِشْرٍ حَسَنٍ: به نمایش گذاشتن چهره گشاده و زیبا یکی از ابزارهای ارتباط مناسب است و از نشانههای فرد خوش اخلاق.
یکی از اثرات حسن خلق آمرزش گناهان است
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ يَمِيثُ الْخَطِيئَةَ كَمَا تَمِيثُ الشَّمْسُ الْجَلِيد»[6]
«خوش خلقی گناه را آب می کند، چنان که خورشید یخ را آب می کند»
خوش اخلاقی خطاهای غیر عمدی ما رو ذوب می کند و اثرات سوء آن را از بین می برد.
افضل از خوش اخلاق کسی است که برای خوش اخلاقی زحمت میکشد
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «إِنَّ اَلْخُلُقَ مَنِيحَةٌ يَمْنَحُهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقَهُ فَمِنْهُ سَجِيَّةٌ وَ مِنْهُ نِيَّةٌ» خُلق يك عطيه الهى است كه خدا به هر كس خواست عطا مىكند. برخى از اخلاقيات، فطرى و طبيعى هستند و برخى ديگر، از روى قصد صادر مىشوند.
راوى گفت:«فَأَيَّتُهُمَا أَفْضَلُ» كدام افضل اند؟
امام فرمودند:«صَاحِبُ اَلسَّجِيَّةِ هُوَ مَجْبُولٌ لاَ يَسْتَطِيعُ غَيْرَهُ وَ صَاحِبُ اَلنِّيَّةِ يَصْبِرُ عَلَى اَلطَّاعَةِ تَصَبُّراً» شخصى كه خُلق در طبيعت او نهاده شده بايد آن را انجام دهد و نمىتواند آن را تغيير دهد، امّا كسى كه از روى نيت كارى را انجام مىدهد، بايد براى انجام دادن آن كوشش كند و صبر و بردبارى نشان دهد، بنابراين، دومى افضل خواهد بود. [7]
خوش اخلاقی عطیۀ خداست، خدا این عطیه را به مخلوقش داده است. اما دو گونه به آدمی داده شده است: بعضی از خوشاخلاقیها خُلق و عادت و سرشت فرد است؛ اما بعضی از آن هنوز در جریان اجرا قرار نگرفته و در حد نیّت است. گاهی اجرا شده و گاه اجرا نمیشود.
بنابر فرموده حضرت کسی که خوش اخلاقی جزء سرشت اوست، باید آن را انجام دهد و برای او گریزی نیست. اما دیگری که خود را برای خوش خُلقی به سعی و تلاش وا میدارد افضل است.
مرحوم مجلسی در توضیح روایت میفرماید: ممارست و تمرین برای خوش خلق شدن بسیار ارزشمند است. سعی کنید خود را به خوش خلقی عادت دهید تا آهسته آهسته و به تدریج به خوی شما تبدیل شود. اگر صبور نیستید، تمرین صبر را داشته باشید.
افضل از خوش اخلاق کسی است که برای خوش اخلاقی زحمت میکشد.
در روایات آمده است: کسی که با حُسن خلق با مردم رفتار میکند مانند مجاهدی است که در راه خدا جهاد می کند:
«إنَّ اللّه َ تباركَ و تعالى لَيُعْطي العَبدَ مِن الثَّوابِ على حُسنِ الخُلقِ كما يُعطي المُجاهِدَ في سبيلِ اللّه»[8]
«خداوند تبارك و تعالى بر خوش خويىِ بنده ثوابى را مى دهد ، همانند ثواب مجاهدى كه در راه خدا جهاد كند»
ثوابی که خدای سبحان به انسان خوش اخلاق میدهد مانند انسانی است که صبح و شب در حال جهاد است. از همین جا روشن میشود که خوش اخلاقی، مبارزه با نفس لازم دارد؛ چون نفس میگوید در مقابل بد اخلاقی مقابله به مثل داشته باش.
برای خوش اخلاق بودن بایستی بر نفس خود غالب شد.
خدای سبحان برخی از صفات اولیاء خود را به دشمنان عاریه داده است
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالی أَعَارَ أَعْدَاءَهُ أَخْلَاقاً مِنْ أَخْلَاقِ أَوْلِیَائِهِ لِیَعِیشَ أَوْلِیَاؤُهُ مَعَ أَعْدَائِهِ فِی دَوْلَاتِهِم»[9]
« خدای متعال گاهی اوقات به بعضی از دشمنان خودش اخلاق خوب و بعضی از اخلاق اولیاء خود را عاریه داده است؛ برای این که اولیاء خدا هم بتوانند در این دولتی که دشمنان الهی دارند و در کنار آنها با هم زندگی کنند.»
خدای سبحان خوش اخلاقی را به دشمنان دین عاریه میدهد تا مؤمنان بتوانند با آنها وارد معامله شوند و با آنها رابطه برقرار کنند. این خوش خلقی برای آنها عاریه است، گمان نکنید که با خوش اخلاقی از دنیا میروند. هیچ دشمنِ دینی با خوش اخلاقی نمیمیرد.
خوش اخلاقی لباس عاریهای بر تن فرد بیدین است. او خوش اخلاق است تا کار مؤمن را راه بیاندازد. هیچ کافری با حُسن خلق از دنیا نمی رود. خوش خلقی تنها در حد دنیای اوست. این اخلاق حقیقتاً برای آنها نیست؛ زیرا دشمن خدای متعال، صاحب خلق کریمه نیست. ممکن است پرسیده شود که چرا این صفت خوب به آنها هم داده شده است؟
امام صادق در ادامه روایت می فرمایند:
«وَ لَوْ لَا ذلِکَ لَمَا تَرَکُوا وَلِیّاً لِلَّهِ إِلَّا قَتَلُوه»
« اگر نبود که خدای متعال بعضی صفات اولیاء خودش را به دشمنان عاریه داده است، آنها هیچ ولیای از اولیاء خدا را رها نمیکردند الا این که او را به قتل میرساندند.»
اگر خدا دشمنان دین را بد اخلاق می کرد تمام اولیاء الهی رابه قتل میرساندند. خدا حسن خلق موقت به آنها داده که بتوانند با دوستان الهی ارتباط بر قرار کنند و اولیای الهی از شر آنان درامان باشند.
نماد خوش خلقی
یکی از نمادهای خوش اخلاقی این است که خیر رسانی من به دیگران بیش از خیر رسانی دیگران به من باشد.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«إن خالَطتَ النّاسَ فإنِ استَطَعتَ أن لا تُخالِطَ أحَدا مِنهُم إلاّ مَن كانَت يَدُكَ عَلَيهِ العُليا فَافعَل»[10]
«هرگاه با مردم معاشرت كردى، اگر توانستى كه در معاشرت با هر يك از آنان دست برتر داشته باشى، چنين کن»
مرحوم مجلسی در توضیح روایت می فرماید: خوش اخلاقی آن است که احسان و خیررسانی شما به اطرافیان بیش از احسان آنها به شما باشد.
«ید» در زبان عرب به معنی نعمت و عطیه است؛ یعنی اگر می توانید عطای زیاد، اعم از عطای مادی، معنوی یا عاطفی داشته باشید، حتماً آن را دریغ نکنید. که همین امر نشان خوش اخلاقی است.
در ادامه روایت حضرت میفرمایند: ما هرچقدر هم بندگی کنیم باز هم بندگی ما نقصان دارد اما خوش اخلاقی جبران کننده نقصان بندگی است و انسان را به درجه صائم قائم می رساند:
«فَإِنَّ الْعَبْدَ يَكُونُ فِيهِ بَعْضُ التَّقْصِيرِ مِنَ الْعِبَادَةِ وَ يَكُونُ لَهُ حُسْنُ خُلُقٍ فَيُبَلِّغُهُ اللَّهُ بِخُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ»
«به درستی که بنده در عباداتش کوتاهی دارد اما خدای سبحان با اخلاق خوش این فرد، او را به درجه کسی می رساند که روزها روزه است و شب ها شبزندهدار»
آنچه که کفه بندگی را سنگین میکند خوش اخلاقی است.
برترین افراد چه کسانی هستند؟
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«أَفَاضِلُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلاَقاً اَلْمُوَطَّئُونَ أَكْنَافاً اَلَّذِينَ يَأْلَفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ»[11]
«برترین شما کسانی اند که اخلاقشان نیکوتر، مهمان نواز، انس گیر و انس پذیرند»
خوش اخلاق کسی است که هم با دیگران الفت برقرار میکند و هم اجازه میدهد تا دیگران با او انس گیرند. خود را برای اذیت شدن توسط دیگران آماده کرده است و از آزار دیگران متعجب نمیشود. در طول تاریخ همواره کسی که درستکار بوده مورد اذیت قرار گرفته است، اما فردی که از اخلاق خوش بهرهمند است از آزار دیگران کدورتی به دل راه نمیدهد و اجازه میدهد دیگران با او ارتباط برقرار کنند و انس بگیرند.
علامه جعفری میفرمایند: این که شما میبینید زید وقتی اماننامه میآورد حضرت به اباالفضل العباس علیهالسلام می گویند: جواب سلام را بده، نشانه اوج اخلاق است.
حسنات دنیا و آخرت
امام صادق علیه السلام در تفسیر حسنه در آیه کریمه: «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَة»[12] میفرمایند:« ِضْوَانُ اللَّهِ وَ الْجَنَّهُ فِی الْآخِرَهْ»[13] حسنه در آخرت دو چیز است؛ خشنودی خدا و بهشت در آخرت.
و در روایت دیگری می فرمایند:
«السَّعَهُ فِی الرِّزْقِ وَ الْمَعَایِشِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ فِی الدُّنْیَا» [14]
« (حسنه) خشنودى خدا و بهشت در آخرت، وسعت زندگی و اخلاق خوش در دنياست.»
کسی که در دنیا روزیِ فراخ و اخلاقی خوش داشته باشد زندگیاش شیرین خواهد بود و این نعمت هنگامی کامل میشود که در آخرت هم به بهشت و رضوانالله برسد.
حسنه دنیوی حُسن خلق است و حسنه اخروی رضوان الله. خوش خلقی موجب وسعت رزق دنیوی است.
جلب دلها با اخلاق نیک
در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام فرمودند:
«إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِکُم فَسَعوهُم بِأَخلاقِکُم»[15]
«مال شما به اندازهای نمیرسد که به دیگران بدهید، پس در مصاحبت با آنان، اخلاق خوش به کار گیرید.»
گاه ممکن است کسی مال فراوان نداشته باشد، اما میتواند خُلقِ خوشِ وسیعی داشته باشد که دیگران را از خوشخُلقی خود بهرهمند سازد.
امام اشاره می کنند: شما نمیتوانید وسعت مال داشته باشید و به همه خیر برسانید اما هدیه حُسن خلق، بسیار ارزشمندتر از سایر هدایاست. و با حسن خلق میتوانید به دیگران خیررسانی کنید.
دعایی مجرب برای درمان بیماری
در صحیفه صادقیه امام صادق علیهالسلام برای درمان همه بیماریها میفرمایند: اگر کسی با اخلاص در نیت این آیه«وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآن ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُومِنین وَلا یَزیدُ الظّالِمینَ الا خَساراً[16]» را بخواند و موضع درد را مسح کند حتما عافیت نسبت به آن بیماری نصیبش میشود.[17]
تاریخ جلسه: 89/9/15
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالأنوار،ج73،ص296
[2] بحارالأنوار، ج73، ص296
[3] بحارالانوار، ج ،73 ص 297
[4] بحارالانوار،ج72، ص 193
[5] بحارالانوار، جلد 71، ص 389
[6] بحارالأنوار، ج72، ص 375
[7] بحارالأنوار، ج72، ص 377
[8] کافی، ج2، ص101
[9] بحارالانوار، ج72، ص378
[10] بحارالأنوار، ج 68 ، ص 378
[11] بحارالانوار، ج 68 ، ص380
[12] سوره مبارکه بقره، آیه 201
[13] الکافی، ج۵، ص۷۱
[14] تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۹۰
[15] من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۴
[16] سوره مبارکه اسراء، آیه 82
[17] صحیفه صادقیه، ص 719