سوره مبارکه نور، آیه26
« الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ »
« زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك اينان از آنچه در باره ايشان مىگويند بر كنارند براى آنان آمرزش و روزى نيكو خواهد بود »
قانون جذب
«الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ»
- ظاهر آیه نشان میدهد که در عالم ارتباطاتی برقرار است که با نگاه ظاهری قابل ادراک نیست.
- از جریان مرد و زن که فراتر برویم بسیاری از مفسرین میگویند که خلقیات خبیث مربوط به افراد خبیث است و خلقیات طیب مربوط به افراد طیب است و قانون جذب برقرار است به عنوان مثال کبر، حسد، بخل، ریا و… بر کسی بار میشود که خود فردی طیب و منزه نباشد نه بر فردی که سلامت اخلاقی دارد همانطور که زباله در ظرف آلوده قرار میگیرد نه در ظرف تمیز و قیمتی و برعکس خلقیات حسن و طیب نیز بر فرد طیب و کسی که قابلیت این صفات را داشته باشد بار میشود.
- وقتی خوب شویم خود به خود خوبی بر ما وارد میشود، لازم نیست برای تهذیب و تزکیه و سلوک زحمت بکشم بلکه مسیر خود آسان میشود.
آسان ترین راه تحول
- آسانترین راه تحول حضور در جمع خوبان است، با حضور در جمع خوبان خبیث، طیب میشود.
در کتاب علامه مداح از قول رسول ترک است که یک روز نیمه شعبانی رسول ترک بالا سر حرم مطهر اباعبدلله ایستاده بود با زبان ترکی میگفت: آقا اگر یک فرزند یا نوکری طوری پدر و یا مولایش را ناراحت کرد که پدر یا مولا به او گفت: برو نمیخواهم ببینمت این بچه یا نوکر دنبال فرصتی است که روزی که همه خوبان میروند خود را درجمع آنان قرار دهد میداند بین خوبان که داخل شود پدر به او نمیگوید برگرد. روزهای خاص چنین زمانی است. ما که میدانیم اخراجی هستیم ولی به حرمت خوبانی که مراجعه دارند وقتی ما در جمع آنان باشیم ما را قبول میکنند.
- اگر زمانی خبائث بر ما وارد شد اولاًّ قضیه را عادی نگیریم و بدانیم ما بد شدیم که خبائث بر ما وارد شده است، بعد از خدای سبحان درخواست کنیم در زمان خاص مثل زمان ضیافت الهی که واسطه های فیض حضور دارند عنایت خاص به ما کند تا طیب شویم و طیب بمانیم.
«أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ»
- اگر کسی طیب شود به او لباسی بهشتی میپوشانند که عیوبش از دید همگان مستور بماند و فقط کمالات او نمایان شود.
- فرد طیب از اکرامی خاص بهره مند می شود و در جایگاه کریم قرار میگیرد و رزق اختصاصی او رزق کریم است.
رزق کریم
مطابق برخی تفاسیر رزق کریم، توحید و یکه شناسی است و مطابق برخی دیگر قلب سلیم است که از انواع آفات و نیات نادرست مبرا است.
طیب
روایت است که« إِنَّ اللَّهَ طَيِّبٌ وَ لَا يَقْبَلُ إِلَّا الطَّيِّب»[1] خداوند طیب است و فقط طیب را قبول می کند. عمل از عامل جدا نیست، اگر عمل قبول شود عامل نیز قبول میشود. رمز پذیرش عمل، طیب بودن است به همین جهت از خداوند درخواست طیب بودن عمل را کنیم.
*****
سوره مبارکه نور، آیه 27
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ »
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خانههايى كه خانههاى شما نيست داخل مشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد اين براى شما بهتر است باشد كه پند گيريد »
ادب
- توجه این آیه به مسائل ارتباط اجتماعی است و به مؤمنین آدابی را آموزش میدهد که نسبت ادب به اصل کار در شریعت ما مثل نسبت آرد به نمک است، یعنی باید در مقابل یک مثقال عمل یک خروار ادب داشته باشید.
- از نگاه اجتماعی میگویند قرار نیست شما خود را به دیگران تحمیل کنید بلکه باید عزتتان حفظ شود و در صورت وجود شرایط و آمادگی مهمان شوید.
چه زمانی وارد شویم
«لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا»
- بعضی میگویند «استئناس» و «استیناس» به معنی استیناذ و اذن گرفتن است و بعضی میگویند به معنی استعلام و خبر گرفتن است.
- طبق معنای اول یعنی زمانی که میخواهید وارد خانهای غیر از خانه خودتان شوید اجازه بگیرید و طبق معنای دوم یعنی استعلام کنید که آیا آمادگی پذیرایی از شما را دارند یا خیر.
- متضاد استیناس، استیحاش است. زمانی که می خواهید به مکانی وارد شوید ببینید از شما گریزان هستند یا با شما مأنوساند. اگر گریز از شما دارند یا شما به دلایلی گریز از حضور در آن مکان و جمع دارید وارد آن مکان نشوید.
- دنیا منزل و موطن شما نیست، منزل حقیقی شما موطن بندگی و عبودیت خدای سبحان است به همین دلیل در (مادیات) دنیا وارد نشوید مگر آنکه به شما اجازه ورود داده شود. زمانی که وارد شدید بدانید روزی از شما مفارقت میکند .
آداب مهمانی رفتن
«وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا»
زمانی که مهمان منزلی میشوید باید :
- اولاًّ آسایش با وجود شما در فضا ایجاد شود.
- حضور شما ایجاد سلامتی در جمع کند نه آنکه از جانب شما آسیب و گزندی به اهل خانه وارد شود به عنوان مثال چشم زخمی از شما به آنان نرسد.
- عیب جویی نکنید.
- ملامت و سرزنش نکنید.
- طلبکار نباشید.
- به اهل خانه دعا کنید.
- بدانید هر آدابی از جانب شما رعایت شود نفعی به حال صاحبخانه ندارد، بلکه سودش به شما باز میگردد زیرا رعایت نکردن آن به ایمان و اعتقاداتتان اختلال وارد میکند.
*****
سوره مبارکه نور، آیه 28
«فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ»
« و اگر كسى را در آن نيافتيد پس داخل آن مشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد برگرديد برگرديد كه آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مىدهيد داناست.»
اگر اجازه ورود ندادند، منتظر اذن دخول بمانید
«فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ» اگر زمانی که میخواهید وارد مکانی شوید و به شما اجازه داده نشد داخل نشوید و به قدری منتظر بمانید تا اذن ورود داده شود.در این حالت اگر به شما اذن داده نشد و نه شنیدید غضب نکنید و بدانید رشد شما در این رجوع است.
مصادیق این امر مختلف است به عنوان مثال ممکن است به زیارت مشرف شوید و درب حرم بسته باشید ،نگویید توفیق ورود به حرم را نداشتم به حضرت بگویید من شما را در هر شرایطی دوست دارم. بدانید رشد شما در این رجوع است و بازگشت شما از ماندنتان در این شرایط بهتر است.
نشانه اذن دخول زیارت
به ما آموختهاند اشک چشمی که در هنگام زیارات جاری میشود اذن دخول به حرم است. مرحوم آیت الله بهاءالدینی تأکید دارند همین که اشک از چشمتان میآید یعنی«ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنين» گاهی اوقات این اشک نمیآید، اگر یک چنین شرایطی داشتید بلافاصله نیت کنید.
«وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ»
خداوند به اعتراضهای شما عالم است و در هر امری عکس العمل شما را میداند و علم دارد هر امری را عاشقانه انجام میدهید یا با زحمت و تکلُّف.
تاریخ جلسه:97/3/13 ـ جلسه 15
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية ،ج2 ،ص 70