در محضر امام حسن مجتبی (ع) ـ بخش سی و پنجم

12 سپاسگزاری از خداوند به جهت یکتاپرست بودن

 

در داستانی، وجود مقدس امام حسن مجتبی علیه‌السلام اینگونه خدای سبحان را شکر نمودند:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یجْعَلْنِی یهُودِیاً وَ لَا نَصْرَانِیاً وَ لَا مَجُوسِیاً وَ لَا عَابِدَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ لَا الصَّنَمِ وَ الْبَقَرِ وَ جَعَلَنِی حَنِیفاً مُسْلِماً وَ لَمْ یجْعَلْنِی مِنَ الْمُشْرِكِین»[1]

«سپاس از آن خدایی است که مرا یهودی، نصرانی، آتش‌پرست، ماه و خورشیدپرست، بت پرست و گاو پرست قرار نداده و مرا یکتاپرست و مسلمان کرده و مرا از مشرکان قرار نداده است»

حضرت در این فرمایش بابت امری از خداوند تشکر می‌نمایند که از نظر بسیاری از افراد پنهان مانده است. اگر لطف و عنایت خدای سبحان نبود؛ امکان داشت هر یک از ما یهودی یا مسیحی بلکه گاوپرست یا بت پرست باشیم. در مکتب حسنی می‌آموزیم به جهت یکتاپرستی و مسلمان بودن خود شاکر خدای سبحان باشیم.

 

از خشم حلیم بترس!

 

با وجود آن که امام حسن مجتبی علیه‌السلام مظهر حلم و بردباری هستند لکن در موقعیت‌هایی غضبی از ایشان مشاهده می‌شود که تعجب‌آور است. زمانی که خشمی از انسان حلیم، مشاهده می‌شود قطعا موضوع بسیار مهمی اتفاق است. در ادامه داستانی در این زمینه بیان می‌شود:

«شخصی از بنی امیه در محضر امام حسن مجتبی علیه‌السلام، گستاخی کرده و به ایشان و حضرت امیرالمؤمنین بسیار ناسزا گفت. حضرت زبان به نفرین او گشوده و فرمودند: «پروردگارا! نعمت‌های او را تغییر بده و او را تبدیل به زن گردان تا مایه عبرت دیگران شود» بلافاصله جنسیت آن مرد تغییر کرده و مؤنث شد…»[2]

 

حضرت با مشاهده اسائه ادب آن فرد زبان به نفرین وی گشودند زیرا با علم الهی مصلحت او را در این امر می‌دانستند.

اسائه ادب نسبت به حضرات معصومین و بی‌پروایی در محضر ایشان، موجب سلب نعمات اساسی می‌شود. ممکن است عذاب تغییر جنسیت در ظاهر و به شکل رسمی اتفاق نیفتد لکن در باطن این امر واقع شود. برای مثال، زن که در خانواده، محور عاطفه، آرامش و مهربانی است از جایگاه خود اعراض کرده و با نمایش قدرت و تحکم فضای خانه را سرد می‌نماید.

در نگاه عرفانی، مرد نماد عقل و زن نماد نفسانیت می‌باشد. اسائه ادب در محضر معصوم موجب می‌شود انسان از جایگاه عقل، به نفسانیات تنزل کرده و تحت تسلط نفس قرار می‌گیرد. یعنی مبانی عملکرد او نفسانیات است نه عقل.

البته در پایان همین داستان بیان شده است که به دلیل عذرخواهی و توبه آن مرد، با دعای حضرت جنسیت او به حالت سابق بازگشت.

 

ثمره تقوا

 

امام حسن مجتبی علیه‌السلام در شرح آیه دوم سوره مبارکه طلاق فرمودند:

«مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ یسَدِّدْهُ فِی أَمْرِهِ وَ یهَیئْ لَهُ رُشْدَهُ…»[3]

«هر کس تقوای الهی پیشه کند؛ خدای سبحان برای او راه‌برون رفتی از فتنه‌ها قرار داده و به او ثبات قدم می‌بخشد و رشد او را فراهم می‌کند…»

«فتن» جمع «فتنه»، در زبان عرب به معنی کوره‌ای است که طلا را در آن قرار می‌دهند تا ناخالصی‌هایش از آن جدا گردد. در دنیا نیز افراد مورد آزمایش‌هایی قرار می‌گیرند تا افراد ناخالص از افراد خالص تمییز داده شوند. گاه جداسازی ناخالصی‌ها در وجود فرد صورت می‌گیرد یعنی امور نامناسب و اخلاق فاسد او در عرصه ابتلائات از وی جدا می‌گردد.

با توجه به فرمایش حضرت، تقوا موجب می‌شود که انسان به سلامت و به سرعت از فتنه‌های روزگار خارج شود و آلودگی‌ها در وجود او پایدار نباشد.

اثر دیگر تقوا، ثبات قدم و استواری در امور صحیح می‌باشد. فرد باتقوا پیش از تصمیم‌گیری، تأمل بسیار کرده و بعد از آن که تصمیم گرفت در اجرای آن محکم می‌باشد.

ثمره دیگر تقوا آن است که خدای سبحان شرایط رشد و پیشرفت بنده را فراهم می‌نماید و وضعیت هر روز او بهتر از روز گذشته است.

 

تاریخ جلسه: 87/12/12 ـ جلسه هجدهم

برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی

 


[1]بحارالانوار(ط – بیروت)، ج 10، ص 132

[2]الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 237؛ «حَضَرَ الْمَحْفِلَ رَجُلٌ مِنْ بَنِی أُمَیةَ وَ كَانَ شَابّاً فَأَغْلَظَ لِلْحَسَنِ كَلَامَهُ وَ تَجَاوَزَ الْحَدَّ فِی السَّبِّ وَ الشَّتْمِ لَهُ وَ لِأَبِیهِ فَقَالَ الْحَسَنُ اللَّهُمَّ غَیرْ مَا بِهِ مِنَ النِّعْمَةِ وَ اجْعَلْهُ‏ أُنْثَى‏ لِیعْتَبَرَ بِهِ فَنَظَرَ الْأُمَوِی‏فِی نَفْسِهِ وَ قَدْ صَارَ امْرَأَةً»

[3]تحف العقول، ص 232

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *