ناچیز شمردن بخشش خود در برابر خداوند
در روایت است که:
«فردی خدمت امام حسین علیهالسلام رفت و از ایشان مالی طلب کرد. حضرت فرمودند: ای مرد! درخواستی که از من میکنی بر من گران است (برطرف کردن آن بر من سخت است) و نیز (از طرفی) آگاهی من نسبت به حق تو بر من (وظیفه من در قبال تو) بر من گران است. دستهای من عاجز از آن است که تو را به آنچه که شایسته توست برساند و عطای بسیار در راه خدا، کم است (در نظر حضرت هر چه ایشان در راه خدا ببخشد باز هم کم است) و من چیزی ندارم که شایسته تشکر از تو باشد (تشکر بابت مراجعه به ایشان!). اگر این مقدار کم را از من قبول کنی تلخی چارهاندیشی برای تو و سختی حقی که از جانب تو بر گردن من است را از من دفع کردی.
آن مرد گفت: ای فرزند رسول خدا! من این مقدار کم را قبول کرده و بابت آن تشکر میکنم…
سپس امام وکیل خود را صدا زده و شروع به محاسبه مال موجود در منزل و بررسی هزینه خانواده کردند. سپس فرمودند: اضافه بر سیصد هزار درهم را هر چه داریم حاضر کن! وکیل پنجاه هزار درهم را حاضر ساخت. امام علیهالسلام فرمودند: با آن پانصد دینار را که نزد تو بود چه کردی؟ وکیل پاسخ داد: نزد من است حضرت فرمودند: آن را نیز بیاور! و آن حضرت همه آن دراهم و دنانیر را به آن مرد سائل داد و فرمود: باربری بیاور تا این پولها را برای تو بردارد.
او دو باربر آورد (و پولها را به پشت ایشان نهاد)؛ آن حضرت ردای مبارک خود را به عنوان کرایه به باربران داد.
یکی از خدمتکاران حضرت به ایشان گفت: به خدا قسم نزد ما حتی یک درهم باقی نمانده است! امام علیهالسلام فرمودند: با این حال، امیدوارم به سبب این بخشش برای من نزد خداوند پاداشی بزرگ باشد»[1]
مشابه چنین داستانی درباره امام حسن مجتبی علیهالسلام نیز در روایات موجود است.
نکات روایت:
- حضرت به سائل فرمودند: « دستهای من عاجز از آن است که تو را به آنچه که شایسته توست برساند…» یعنی هر چه به تو بدهم؛ تو شایسته بالاتر از آنی. گمان نکنید سائل فرد مهمی بوده است؛ بلکه دیدگاه حضرت نسبت به مراجعه کنندهشان این طور بوده است که هر چه به او عطا نمایند؛ شأن او بالاتر از آن است (لیاقت بالاتر از آن را دارد). این که فرد تشخیص داده است که در مشکلات بایستی به اهلبیت رجوع کند؛ بسیار باارزش است.
- بخششی که صرفا در راه خدا باشد؛ در نظر بخشنده کم جلوه میکند؛ هر چند زیاد و باارزش باشد.
- حضرات معصومین هر درخواست و خواهشی را که از ایشان صورت میگیرد؛ بیتفاوت نسبت به آن نبوده و نسبت به برآوردن آن اهتمام ورزیده و به شایستهترین وجه به آن درخواست پاسخ میدهند.
- علامت خدماترسانی خالصانه آن است که میزان آن به چشم فرد (خدماترسان) ناچیز بیاید. کاری که در راه خدا و برای او انجام شود؛ نسبت به الطاف بیپایان او هیچ است. البته باید توجه داشت که وظیفه درخواست کننده و نیازمند، آن است که نسبت به مقداری که به او عطا میشود سپاسگزار بوده و کوچکترین اعتراضی نداشته باشد؛ هر چند مقدار عطاشده کم باشد.
- پاسخگویی به نیاز سائل نوعی تشکر از او است. مراجعه افراد یک نعمت الهی و برآوردن نیاز آنها شکر این نعمت است. امام حسین علیهالسلام فرمودند:
«إنّ حوائجَ النّاسِ إلیكُم مِن نِعَمِ الله علیكم فلا تَمَلَّوا النّعمَ»[2]
«به راستی که نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شماست؛ پس از این نعمت افسرده و بیزار نباشید»
در عین حال فرد باید بداند که از شکر کامل و کافی نسبت به این نعمت عاجز است؛ بنابراین نه تنها بابت پرداخت خود منتی بر فرد نخواهد گذاشت بلکه از او کمال تشکر را دارد. حضرات معصومین همگی کریم هستند و کریم همه موجودی خود را به سائل عطا میکند؛ آن قدر که برای خودش چیزی نمیماند. این بزرگواران تمام موجودی خود را به سائلین درگاهشان میدهند؛ لکن گاهی دریافت آن عطایا در دنیاست و گاه در آخرت.
- شیعیان و دوستداران اباعبدالله الحسین علیهالسلام نیز با تأسی به این بزرگوار، بایستی نسبت به برآوردن درخواست دیگران بیتفاوت نبوده و تمام توان خود را در جهت برآوردن آن به کار گیرند. شأن طرف مقابل را آن قدر ارزشمند بدانند که پرداخت خود را کمتر از آن دیده و کوچکترین منتی نداشته باشند؛ چرا که افراد با درخواست کردن، آبروی خود را خدشهدار کرده و هیچ مقدار مالی برابر با ارزش آبروی یک فرد نیست!
همچنین سائل را نعمتی الهی دانسته و رفتاری شایسته با او داشته باشند؛ همه موجودی خود را برای برآوردن نیاز او به کار گرفته و در آخر پایان نیز عطای خود را در محضر خداوند ناچیز شمارند.
تاریخ جلسه: 88/2/21 ـ جلسه 25
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] تسلیةالمجالس، ج2، ص102
[2] بحارالانوار(ط – بیروت)، ج70، ص318